السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا دِينَ اللَّهِ الْقَوِيمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيمَ
دِينَ اللَّهِ الْقَوِيمَ
واژهی "دین" در لغت به معنى اطاعت و پیروى از فرمان آمده است، و در اصطلاح مذهبى عبارت از مجموعه قواعد و قوانین و آدابى است كه توسط پیامبران الهی از سوی خدا آورده شده است و انسان در سایه آنها میتواند به خدا نزدیك شده و به سعادت دو جهان برسد و از نظر اخلاقى و تربیتى در مسیر صحیح گام بردارد. لذا آن را به شرع، آئین، کیش، شریعت، مذهب، نحله و مانند آن....
در قرآن آیهای وجود دارد كه تنها دین مورد پسند خداوند را دین اسلام معرفی میكند و میفرماید: إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام (سوره آل عمران، آیه 19) = دین در نزد خدا، اسلام است. در نگاه ابتدایی ممكن است به نظر بیاید كه این آیه شریفه، سایر ادیان را زیر سؤال برده و حتی منكر آسمانی بودن آنها شده است و آنها را صرفاً یك سلسله آیینهای ساختگی و بی اساس معرفی نموده كه منشأ الهی نداشته و با سرچشمه وحی بی ارتباط است، در حالیکه خداوند هرگز در این آیه شریفه در صدد انكار سایر ادیان نیست، زیرا همان طور که گفته شد اصطلاح دین به مجموعه قواعد و قوانین و آدابى اطلاق میشود که خداوند توسط انبیاء و فرستادگان خود برای راهنمایی بشر فرستاده است و انسان با بکارگیری و رعایت آنها مىتواند در مسیر مورد نظر خدا قدم برداشته و به سعادت دو جهان برسد. واژه "اسلام" نیز به معنى تسلیم است. بنابراین معنى آیه {إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ} این است كه آیین حقیقى در پیشگاه خدا همان تسلیم شدن و پذیرش فرمان او است، و در واقع روح دین در هر عصر و زمان، چیزى جز تسلیم در برابر حق نبوده و نخواهد بود، بر اساس همین مطلب میتوان گفت پیروان ادیان گذشته در زمان خود مسلمان به شمار میآمدند هرچند به حسب ظاهر نام یهودی یا مسیحی و یا چیز دیگری داشته باشند
از آنجایی که الله جامع ترین اسم خداوند متعال است، وقتی به کلمه دین اضافه میشود، موجب جامعیت آن نیز میشود بنابراین منظور این است که این دین کاملترین قانون است. اگر به جای دین الله، دین الرازق مثلاً بود، نتیجه آن کاملاً متفاوت بود زیرا محدودیتهای رازق از جمله اینکه رحمان نیست، قادر نیست، غفار نیست و ... را در معنای خود نهفته داشت ولی ترکیب آن با کلمه الله که جامع همه این صفات است و محدودیتی ندارد، موجب جامعیت این کیش و آئین و مذهب شده است.
القویم به معنی استوار، معتدل، خوش قامت و ... صفت دین است و دین که القویم است یعنی محکم است، استوار است، زوال و سستی و تضعیف تا قیامت در آن راه ندارد.
صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيمَ
صراط در لغت به معنی راه، روش، طریق، معبر، گذرگاه، شاهراه، مسلک، مسیر و مانند آن است و منظور از صراط مستقیم، راه مشخص، راست واضح و استواری است که ما را به سوی حق و حقیقت رهنمون کند.
در صراطه ؛ ه به الله بر میگردد، یعنی صراط الله که با وصف مستقیم بودن توصیف شده است.
صراط الله دو معنی دارد: صراط الله یعنی راهی که ما را به الله می رساند صراطی که الله معین کرده است برای ما
وقتی در سوره حمد میگوئیم اهدنا الصراط المستقیم، از خدا میخواهیم ما را به مسیر و راهی که مورد رضایت و خواست اوست هدایت و راهنمایی کند
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دِينَ اللَّهِ الْقَوِيمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيمَ
وقتی امام هادی علیهالسلام در زیارت غدیریه خود خطاب به امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرمایند: السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دِينَ اللَّهِ الْقَوِيمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيمَ با توجه به اینکه زبان امام هادی علیهالسلام زبان حق است و غلو ندارد، لذا معانی زیر از آن براحتی استنباط میشود:
امیرالمؤمنین علیهالسلام الگوی دین خداست که به اندازه چشم به هم زدنی هم شرک نورزیدهاند.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فقط مُبلغ دین خداوند متعال و الگوی آن نیست بلکه خود دین خدا است. یعنی امیرالمؤمنین علیهالسلام به حقیقت دین الله هستند نه اینکه فقط دین دار باشند بلکه او عین دین و آیین و شریعت... است.
راه و مسیر و گفتار و کردار و رفتار امیرالمؤمنین علیهالسلام همان راه و مسیر مورد رضایت خداست که البته محکم و استوار است و زوال و سستی و تضعیف تا قیامت در آن راه ندارد.
با الگوبرداری از سیره امیرالمؤمنین علیهالسلام، دین دار بوده و کاملاً منطبق با آئین و کیش و مذهب و دین مورد نظر خدا خواهیم بود.
اگر کسی امیرالمؤمنین علیهالسلام را بشناسد؛ خداوند متعال را شناخته است و کسی که ایشان را نشناسد در مسیر درست نیست و گمراه است.
دینداری یعنی تبعیت و درس آموزی و الگو قرار دادن امیرالمؤمنین و دیگر معصومین علیهمالسلام در همه شؤونات زندگی
تبلیغ و ترویج دین یعنی معرفی راه و مسیر و گفتار و کردار و رفتار امیرالمؤمنین و دیگر معصومین علیهمالسلام
