بسم اللّه الرحمن الرحیم
وبذکر ولیه عجل اللّه تعالی فرجه
غدیراز برترین روزهای سال است و تجدید خاطره آن یاد آور تمامیارزشها از بلندای توحید تا ژرفای امامت است. یکی از برترین زیارات قهرمان غدیر -امیرالمؤمنین علیهالسلام- به إنشای امام هادی علیهالسلام انجام شده است.
ایشان زمانی که به سامرا فراخوانده شده بودند در سالروز غدیر به نجف رسیدند و این زیارت را إنشاء فرمودند که برخی از خصوصیات این زیارت به قرار زیر است:
-
مفصلترین زیارت امیرالمؤمنین علیهالسلام است.
-
به اجمال یک دوره کامل تاریخ زندگی امیرالمؤمنین علیهالسلام بیان شده است.
-
حدود سیصد صفت از صفات امیرالمؤمنین علیهالسلام بیان شده است.
-
حدود شصت آیه از قران کریم در تایید شخصیت امیرالمؤمنین علیهالسلام ذکر شده است.
یکی از صفات امیرالمؤمنین علیهالسلام که در این زیارت شریف در صفحه 192 کتاب خطابههای غدیر آمده است به قرار زیر است:
أَنْتَ الْمَخْصُوصُ بِعِلْمِ التَّنْزِيلِ وَ حُكْمِ التَّأْوِيل
وقتی میگوییم اقیانوس اطلس در مورد دو کلمه صحبت میکنیم ولی در واقع این دو کلمه نشان گر حقیقت عظیمیاست که آن اقیانوس اطلس است؛ این شعار و جملهی زیارت نیز همین گونه است و با اینکه چند کلمه است ولی هر کدام به یک بعد از شخصیت امیرالمؤمنین علیهالسلام اشاره دارد که هر کدام خود یک دریای نا متناهی است.
شرح جمله:
در دین اسلام برای علم و آگاهی، سه منبع و ماخذ داریم:
-
قرآن کریم
-
گفتار پیامبر صلیاللّهعلیهوآله و ائمه علیهمالسلام
-
کردار و عمل پیامبر صلیاللّهعلیهوآله و ائمه علیهمالسلام
قرآن کریم به عنوان یک منبع مهم مطالب دین، اسامیمختلفی دارد که یکی از آنها "تنزیل"(1) است که به نزول تدریجی قران در طول بیست و سه سال، اشاره دارد؛ در مقابل "انزال"(2) که نزول دَفعتی قرآن در شب قدر را بیان میکند.
-
تنزیل کلمات آیات و معنا و مقصود آن است.
-
در مقابل تأویل که به معنای باطن و تحقق بیرونی آیات کریمه است(3)
به عبارت سادهتر:
وقتی که مریض میشویم و به دکتر مراجعه میکنیم؛ دکتر بعد از انجام آزمایشات و معاینه و تشخیص مشکل به ما یک نسخه میدهد و نسخه را به داروخانه برده و داروها را میگیریم و بعد از استعمال داروها خوب میشویم.
در این مثالی که بیان شد: وقتی دکتر دارو ساز، از روی نسخه داروها را به ما میدهد در واقع نسخه را تفسیر کرده است و تنزیل آن را بیان کرده است و وقتی که ما بعد از استفاده از داروها خوب میشویم؛ تاویل نسخه و تحقق بیرونی آن انجام شده است.
و اگر بخواهیم معنای تاویل را در آیات و روایات، با مثال معلوم کنیم میتوان موارد زیر را بیان داشت:
-
وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَة(4)؛ که تنزیل آن سخنان حکمت آمیز است و تاویل آن به فرمایش امام صادق علیهالسلام معرفت امام زمانش میباشد. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّه ع قَالَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَوْلُهُ وَ لَقَدْ آتَيْنا لُقْمانَ الْحِكْمَةَ قَالَ أُوتِيَ مَعْرِفَةَ إِمَامِ زَمَانِهِ .(5)
-
در قران کریم هم میخوانیم هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاَّ تَأْويلَهُ يَوْمَ يَأْتي تَأْويلُهُ(6) یعنی تاویل آیات قران در قیامت معلوم میشود. که تجسم اعمال انسان ها است.
-
در سوره حجرات خداوند متعال میفرماید... لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ(7) ... غیبت به معنای خوردن گوشت برادر مومن است؛ یعنی تاویل غیبت خوردن گوشت مُرده برادر مومن است.
-
در ایهی دیگری در قران کریم میخوانیم که : إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِنْدَ اللّه اثْنا عَشَرَ شَهْراً في كِتابِ اللّه(8) که تفسیر آیه شریفه این است که دوازده ماه داریم ولی تاویل آن در روایات اهل بیت علیهمالسلام هستند .(9)
در زیارت امیرالمؤمنین علیهالسلام از زبان حضرت هادی علیهالسلام میخوانیم: « أَنْتَ الْمَخْصُوصُ بِعِلْمِ التَّنْزِيلِ وَ حُكْمِ التَّأْوِيل» که حاوی دو نکته است:
-
به این معنی که تو ویژهی دانش تنزیل هستی؛ یعنی تمام دانشِ شان نزول و تفسیر، معنا، ارتباط آیات و .... همگی نزد تو است.
-
و حکم تأویل هم نزد توست؛ یعنی امیرالمؤمنین علیهالسلام هستند که میفرمایند تحقق بیرونی آیات کدام حقیقت یا شخص یا ... میباشد
تفسیر و بیانِ حکم الهی در خطابهی غدیر
در خطابهی شریف غدیر پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله در چند مورد حق تفسیر و تاویل و بیان احکام را مخصوص امیرالمؤمنین علیهالسلام و ائمه علیهمالسلام میدانند که از جمله موارد زیرا است:
1- تبیین و تفسیر از شئون رسالت و جانشین او
در بخش نهم آمده است: «مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّي قَدْ بَيَّنْتُ لَكُمْ وَ أَفْهَمْتُكُمْ وَ هَذَا عَلِيٌّ يُفَهِّمُكُمْ بَعْدِي.» نکتهای که در این جا معلوم میشود این است که: یک وظیفهی رسالت و نبوت و پیامبری تبیین و تفهیم است. این طور که از این دو لغت فهمیده میشود، تبیین روشن کردن سطحی و عرضی مطلب است، و تفهیم روشن کردن معنای عمقی مطلب میباشد. بَیَّنتُ، بیان، بان یعنی روشن، بیان هم که میگویند به دلیل این است که ما فی الضمیر انسان روشن میشود. تفهیم یعنی عمق مطلب را به شما فهماندم، شما مطلب را فهمیدید. از این جا معلوم میشود که از وظایف پیامبر تبیین و تفهیم است.
جالب است که در یکی از آیات قرآن آمده است که ﴿وَ ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فيهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ﴾(10) این نشان میدهد که پیغمبر اکرم کارشان تبیین است. یعنی نشان میدهد که: ﴿بِالْبَيِّناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾(11) یعنی: با نوشتهها، و ذکر (قرآن) را بر تو نازل کردیم، تا برای مردمان بیان کنی آنچه بر ایشان نازل شده شاید که اندیشه کنند.
در واقع پیامبران فقط پُستچی نیستند که فقط آیات را بیان کنند بلکه لغت تبیین و بینّه نشان میدهد که تبیین و تفهیم جزء کارهای اصلی پیامبران و جانشینان پیامبران است. اصرار داریم که بگوییم که در همه ابعاد شخصیت پیغمبر جز در قانون آوری، امامان جانشینان پیغمبر هستند.
2- از شئون امام علیهالسلام، تبیین و تفسیر احکام بعد از نبی است.
«مَعاشِرَالنّاس ... وَ أَقِيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ كَمَا أَمَرَكُمُ اللّه فَإِذَا طَالَ عَلَيْكُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْ نَسِيتُمْ- فَعَلِيٌّ وَلِيُّكُمُ وَ مُبَيِّنٌ لَكُم الَّذِي قَدْ نَصَبَهُ اللّه لَكُمْ بَعْدِي أَمِينُ خَلْقِهِ.»
از وظایف امام تبیین و بیان احکام است . بیان احکامیکه فرصت نشده است، پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله به مردم بگوید . تبیین احکام یعنی توضیح و تفسیر بدهد و تبیین کند. در این جا پیامبر صلیاللّهعلیهوآله . میفرمایند نماز را برپا نگه دارید میتوانستند بگویند نماز وظیفه شما است عمل کنید . اما میفرمایند بر پا نگه دارید ، یعنی نماز اصلی است که باید برپا نگه داشته شود .
در باره زکات نمیفرمایند برپا دارید ، میفرماید زکات را بدهید . مشخص میشود اهمیت نماز از زکات بالا تر است . این که مهمترین عمل است و در ادامه میفرمایند اگر زمان طول کشید و کوتاهی کردید و احکام نماز و زکات را فراموش کردید، «فَعَلِيٌّ وَلِيُّكُمُ فَعَلِيٌّ وَلِيُّكُمُ وَمُبَيِّنٌ لَكُم» معلوم میشود که یکی از وظایف حتمیامامت تبیین احکام است.
نکته مهم این است که از امیرالمؤمنین تا امام زمان علیهالسلام سرپرست مردم هستند؛ نه تنها سرپرست عاطفی ، اجتماعی و سیاسی است بلکه سرپرست بیان احکام، تفسیر قرآن، دانش حلال و حرام هم هستند.
3- امام بیان کننده حلال و حرام
«إِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَ مَنْ یَخَلُّفُ مِنْ ذُرِّيَّتِي يُخْبِرُونَكُمْ بِمَا تُسْأَلُونَ مِنْهُ وَ يُبَيِّنُونَ لَكُمْ لَا تَعْلَمُونَ.» یکی از وظایف امام تبیین احکامیاست که شما نمیدانید . من گفته ام با علی دست دهید تا تبیین حلال و حرام او را بپذیرید . بیعت اعم از این است که برای حکومت باشد یا یکی از دامنه های مهم آن که بیان حلال و حرام است .
حلال و حرام خیلی بیش از آن است که در یک جا بیان کنم ﴿« أَلَا إِنَّ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِيَهُمَا وَ أُعَرِّفَهُمَا فَآمُرَ بِالْحَلَالِ وَ أَنْهَى عَنِ الْحَرَامِ فِي مَقَامٍ وَاحِدٍ فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَيْعَةَ مِنْكُمْ » که از شما بیعت بگیرم« وَ الصَّفْقَةَ لَكُمْ » با شما دست بدهم و شما با من دست بدهید برای پذیرش آنچه خداوند متعال فرموده است:« بِقَبُولِ مَا جِئْتُ بِهِ مِنَ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ فِي عَلِيٍّ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ بَعْدِهِ» آن چیزی که از طرف خدا آوردم درباره علی و اوصیای او . حلال ها و حرام ها را باید اولاد علی به شما بگویند .تأکید روی حلال ها و حرام ها برای این است که مردم تصور نکنند امامت و جانشینی پیغمبر تنها سیاسی و اجتماعی است .
4- بیان پیامبر صلیاللّهعلیهوآله در حق تفسیر و تاویل به صورت عملی و تئوری
پيغمبر اكرم در اين جا به آياتي استشهاد كردند. فرق بين استشهاد و استدلال این است که:
• در استدلال كسي حرفي را مي زند دليل ميآورد از آيه قرآن.
• استشهاد يعني ادعايي ميكند يا حرف استدلالي ميزند، شاهد ميآورد از گفتار كسي يا از آيه قرآن.
پيغمبر در اين قسمت بيشترين آيات را استشهاد مي كنند و در اين جا يك كاري را تئوريك و كاري را عملی انجام میدهند.
-
كار تئوري اين است: « فَوَ اللّه لَنْ يُبَيِّنَ لَكُمْ زَوَاجِرَهُ وَ لَا يُوَضِّحُ لَكُمْ تَفْسِيرَهُ إِلَّا الَّذِي أَنَا آخِذٌ بِيَدِهِ وَ مُصْعِدُهُ إِلَيَّ وَ شَائِلٌ بِعَضُدِهِ وَ مُعْلِمُكُمْ أَنَّ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاه» اين كه مي فرمايند از نظر تئوريك تفسير و بواطن قرآن را علي مي داند و غير از علي نمي داند.
-
نکته ای که به صورت ضمنی میفرمایند اين است كه پس من به طريق اولي تفسیر و تاویل را مي دانم. خودشان وقتي آورنده قرآن هستند كس ديگري را مبين قرآن مي داند. يعني براي خودشان از نظر تئوريك حق تفسير و تاويل قائل هستند. و به طور ضمني و دلالت تضمني و نه التزامي. . . بيان عملي آن اين است كه عملاٌ آيات قرآن را تفسير كرده اند به علي علیهالسلام و دوستان و دشمنان او که اين دلالت التزامي است.
چون دلالت الفاظ بر معاني سه قسم است. دلالت مطابقي – دلالت تضمني – دلالت التزامي؛ مثلا به ما مي گويند: ﴿وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ ﴾(12) . دلالت مطابقي آن نماز است. دلالت تضمني حضور قلب است. دلالت التزامي اين است كه وضو هم بگیریم. چون لازمه ي نماز وضو است. پيغمبر اكرم صلیاللّهعلیهوآله وقتي مي فرمايند باطن قرآن و حقيقت قرآن را جز علي علیهالسلام نمي داند. دلالت تضمني آن خودشان هستند. چون خودشان علي علیهالسلام را معرفي مي كنند. دلالت التزامي آن اولاد علي علیهمالسلام هستند. و دلالت مطابقي آن خود علي علیهالسلام است.
5- جای نشینی رسول خدا صلیاللّهعلیهوآله در تفسیر کتاب خدا
از مواردی که برای تفسیر کتاب خداوند متعال، مصادیق تعیین کردند این است که « مَعَاشِرَ النَّاسِ هَذَا عَلِيٌّ أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَاعِي عِلْمِي وَ خَلِيفَتِي عَلَى أُمَّتِي وَ عَلَى تَفْسِيرِ كِتَابِ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ وَ الدَّاعِي إِلَيْهِ وَ الْعَامِلُ بِمَا يَرْضَاهُ وَ الْمُحَارِبُ لِأَعْدَائِهِ وَ الْمُوَالِي عَلَى طَاعَتِهِ وَ النَّاهِي عَنْ مَعْصِيَتِهِ »
در این عبارت چند نکته وجود دارد:
-
مواخات و برادری که از مصادیق نزدیک بودن و شباهت کامل به پیغمبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله است. این که جانشین پیغمبر باید کپی کامل شخصیت ایشان در همه ابعاد باشد حاکی از شباهت این دو بزرگوار است؛ به طوری که وقتی در عرف میخواهند بگویند دو نفر خیلی به هم شبیه هستند میگویند.برادر هستند.
-
نکته بعدی « وَ وَصِيِّي » است که این علی است برادر و وصی من.
-
نکته سوم « وَ وَاعِي عِلْمِي »است که یعنی ظرف دانش من است، هم ظرف و هم نگهدارنده چون واعی به معنای ظرف است ولی اصل معنایش به معنی ظرف نگهدارنده است. حافظ و نگهبان علم من است و هر چه شما از علم من میخواهید در وجود علی علیهالسلام پیدا میشود.
-
«وَ خَلِيفَتِي عَلَى أُمَّتِي» :« جانشین من در میان شماست.» دوباره ایشان با واژه جانشین آن شباهت تام را بین خود و امیرالمؤمنین علیهالسلام بیان میکند.
-
بعد میفرماید: «وَ عَلَى تَفْسِيرِ كِتَابِ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ» وسعت خلافت را یک بار دیگر این طور بیان میفرمایند که «وَ عَلَى تَفْسِيرِ كِتَابِ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ» که در تفسیر کتاب هم وسعت معنای مولویت را بیان میکند و هم نشان میدهد که یکی از نمودهای مهم خلافت و وعایت و نگهداری علم و دانش در تفسیر کتاب اللّه عزوجل است.
در این دو نکته سابق دقت کنید که پیغمبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله میفرمایند که این علی علیهالسلام، وصی، برادر من است، نگهدار دانش من است و جانشین من است بر امتم که به من ایمان آورده اند و در تفسیر کتاب اللّه عزوجل. یعنی مطلقا جانشین در مسئله علم است و به طور اختصاصی در مسئله تفسیر کتاب نیز جانشین من است.
این تعبیر توضیح دیگری است از حدیث ثقلین. در حدیث ثقلین پیغمبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله فرموده اند که این دو (کتاب و عترت) با هم هستند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند. و بیان شد که این دو بر هم منطبق اند و مُفَسِّر یکدیگرند. جملات « وَ عَلَى تَفْسِيرِ كِتَابِ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ » « وَ وَاعِي عِلْمِي » نوعاً هم در نسخه های اهل تسنن وجود دارد و هم در نسخه های شیعه. جمع بندی این است که« وَ عَلَى تَفْسِيرِ كِتَابِ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ » تفسیر کتاب خدا یک بخشی از مولویت امیر المومنین علیهالسلام است.
امروز یکی از نکته هایی که ما اثبات ولایت میکنیم و میگوییم که وجود امام واجب و ضروری و حتمیاست، مسئله تفسیر کتاب خداست. برای این که خداوند متعال بوسیله پیغمبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله کتاب را در میان ما به یادگار باقی گذاشته و قطعاً احتیاج به تفسیر دارد، اگر کسی نباشد که علم این کتاب را بیان کند در واقع یادگار پیغمبر ناقص میماند. لذا به « وَ عَلَى تَفْسِيرِ كِتَابِ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ » خود پیغمبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله خیلی اهمیت میدهند و تأکید میکنند. بعد میفرمایند: « وَ الدَّاعِي إِلَيْهِ » هم میتواند به این معنا باشد که این دعوت به خدا برمی¬گردد و هم کتاب خدا، چون هر دو آمده است و این دعوت به کتاب خدا یک اصل است در موارد مختلف بیان کمالات ائمه طاهرین صلوات اللّه علیهم اجمعین دارد که ما قطب قرآن هستیم و ما هر چه داریم از قرآن بیان میکنیم که این روایات در مقدمه تفسیر صافی هم هست .(13)
حجیت قرآن به ضمیمه عترت
حجیت قرآن به ضمیمهی عترت است و یکی از مهمترین اصول شیعه که از خود پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله آموخته ایم این است که پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و اله از همان ابتدا که از غار حرا آمدند تا انتهای عمر شریفشان با امیرالمؤمنین علیهالسلام بوده اند. ایشان امیرالمؤمنین علیهالسلام و ائمه علیهمالسلام را به عنوان مفسران و مبینان حلال و حرام و عالمان به علم دین و توحید ، معرفی فرموده اند.
حدیث ثقلین، حدیث منزلت، حدیث غدیر، حدیث راسخان در علم .... و چه بسیار احادیث دیگری وجود دارد که مربوط به علم امیرالمؤمنین علیهالسلام و اهل بیت علهیم السلام نسبت به قران کریم است. احادیثی که قابل انکار نیست و در کتب اهل سنت هم نقل شده است. ادعای شیعه این است که اگر قران به پیامبر صلیاللّهعلیهوآله و اهل بیت علیهمالسلام ضمیمه نشود به جز در آیات فطری و آیات نصایح عمومیقران، هیچ یک از آیات حجیت کامل ندارد.
منابع:
1) الزمر(39): آیه 1؛ تَنْزيلُ الْكِتابِ مِنَ اللّه الْعَزيزِ الْحَكيم
2) الأنعام (6): آیه 155؛ وَ هذا كِتابٌ أَنْزَلْناهُ مُبارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ اتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُون
3) آلعمران (3): آیه 7
4) لقمان (31): آیه 12
5) تفسير القمي، جلد2، صفحه 161
6) الأعراف (7): آیه 53
7) الحجرات (49): آیه 12
8) التوبة (9): آیه 36
9) غیبت نعمانی؛ باب 4؛ ما روي في أن الأئمة اثنا عشر إماما و أنهم من اللّه و باختياره
10) النحل (16): آیه 64
11) النحل (16) : آیه 44
12) البقرة(2) : آیه110
13) تفسير الصافي : جلد1 ، صفحه24، المقدمة الثالثة في نبذ مما جاء في أن جل القرآن إنما نزل فيهم و في أوليائهم و أعدائهم و بيان سرّ ذلك . هفده گفتار در علوم قرآنى : ص 125 گفتار ششم قطب و محور قرآن، ترجمه مقدمه سوم از «تفسير صافى» نوشته ملا محسن فيض كاشانى

|