به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
قسم به چهرهی سرخ تو که دست اهرمن آن روز تقاص خواهد داد ...
روزها میگذرد و من همچنان شرمسار از آن پهلوی شکسته هستم. روزها میگذرد و من هم چنان با نگاه ماتم علی علیهالسّلام توان از کف میدهم. هنوز نالهی جانسوز یا ابتاه فاطمه در گوشم طنین انداز است. هنوز میبینم که ردههای خون آن پهلوی شکسته بر زمین جاریست. هنوز باور آن روز سیاه برایم دشوار است با آنکه یکایک لحظاتش را نظارهگر بودم. از همان لحظهای که ختم المرسلین صلّیاللهعلیهوآله عروج کردند، من دیدم که چگونه منافقین دست در دست هم نهاده تا رکن علی علیهالسّلام را در هم شکنند. آنان میخواستند علی علیهالسّلام بی سپر شود. منافقین نه علی علیهالسلام را که روح او را هدف قرار دادند. من به چشم خود نظاره کردم که چگونه در سقیفه، خلافت از خانه ولایت ربوده شد. از همان جا بود که طبل نبرد عاشورا نواخته شد. از همان جا بود که عمهی سادات به اسارت رفت. هر آنچه از مصایب بر اهل بیت رسول الله صلّیاللهعلیهوآله هجوم آورد از همان دوشنبهای آغاز گردید که منتخب سقیفه بر مسند خلافت نشست و هجوم به بیت وحی به وقوع پیوست. آن روز غاصبان، جنایتی را رقم زدند که تا قیامت تاریخ از بیان آن شرمسار است.
با آرزوی سلامتی برای حضرت حجّت عجلاللهتعالیفرجهالشریف، از خداوند متعال درخواست داریم که ظهور حضرتش را نزدیک بفرماید. إنشاءالله
مخاطب ارجمند از شما دعوت مینماییم که مجله الکترونیک ۱۸۴۱ را در صد و شانزدهمین شمارهاش مطالعه نمایید.
|