به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
عابران از کنارم عبور میکنند. یکی به سرعت، یکی آرام و با وقار، یکی بیتفاوت و عادی. همه رَد میشوند. برخی ناراحتی از چهرهشان میبارد، بعضی شاد و خندان با دوستشان صحبت میکنند، عدهای نگرانی و اضطراب در چشمانشان موج میزند.
با خودم میگویم کدام یکی از ما داریم به هدفمان از خلقت فکر میکنیم؟! آیا دغدغهمان خدا و حجّتهایش است؟! آیا به یاد مرگ و معادمان هستیم؟!
از صبح تا شب در خیابانها راه میرویم و برای گذران زندگی تلاش میکنیم. که به چه برسیم؟! به کجا؟! اصلاً هدفمان چیست؟! اصلاً هدفی داریم؟! با خود خیال میکنیم زندگی همین دو روزِ دنیاست. در حالی که معاد را فراموش کردهایم. یادمان رفته که مسافریم!
از دنیا و دست روزگارش ناراحت میشویم. میخندیم. گریه میکنیم. نگران و مضطرب میشویم. میترسیم. از دنیا. به خاطرِ دنیا.
همین دنیا. پس آن دنیا چی؟! پس اعمالمان در این دنیا چی؟! پس حجّتهای خدا چی؟!
ماخَلَقتُ الجِنَّ والاِنس اِلاّ لِیَعبُدون. باید عبد باشیم. یعنی برای تو باشیم. برای تو راه برویم. گذران زندگی کنیم. از عذاب تو نگران باشیم.
از رضایت تو شادمان شویم. با رضایت تو قدم برداریم. آنچه رضایت توست، انجام دهیم. غم و غصهمان دوری از تو و نارضایتی تو از خودمان باشد.
قُربَةً اِلَی الله. خدایا! ما را در مسیر هدایت قرار ده و یاریمان کن.
با آرزوی فرج حضرت حجّت عجلاللهتعالیفرجهالشریف، از خداوند متعال درخواست داریم که قلب ایشان از ما راضی بگرداند. إنشاءالله
مخاطب ارجمند از شما دعوت مینماییم که مجله الکترونیک ۱۸۴۱ را در صد وبیستوششمین شمارهاش مطالعه نمایید.
|