به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
فرشته نبود بال هم نداشت. انسان بود و در میان مردمی صحراگرد به پیامبری رسید و از صحرای سوزان عربستان به برکت نور اسلام، جهانی شد.
هفدهم ماه پر برکت رمضان بود که آن انسان برگزیده از سوی خداوند اجازهی عروج یافت.
«منزّه است آن خدایی که سیر شبانه داد بندهی خود را از مسجدالحرام به مسجد الاقصی»(سورهی اسراء، آیه 1)
جبرئیل علیهالسلام، محمّد صلّیاللهعلیهوآله را به سفری معنوی راهنمایی کرد که به فرمودهی امام صادق علیهالسّلام از مسجد الحرام در شهر مکّه با اقامهی نماز مغرب آغاز شد و در مسجد الأقصی در سرزمین فلسطین به پایان رسید. کاروان عشق، در این سفر در چند نقطهی مقدّس از زمین ایستادند و پیامبرصلّیاللهعلیهوآله، به سوی معبودش نماز گذاشت. نخست در مدینه، هجرت گاهی که سالها بعد قرار بود به آنجا هجرت کنند، سپس در مسجد کوفه و بعد از آن در طور سینا. از آنجا در بیت اللّحم، زادگاه حضرت عیسی علیهالسّلام و در آخر در مسجد الأقصی نماز گذاشتند و آنجا بود که اجازهی عروج پیدا کردند.
ایشان همراه با جبرئیل علیهالسلام، به آسمانها پرواز کردند و هفت آسمان را زیر پای نهادند. فرشتگان در دو سوی آسمان صف کشیده بودند و با تعجب به او مینگریستند.
او که بال نداشت ولی هفت آسمان زیر پاهایش بود. پیامبران خدا، از آدم أبوالبشر تا عیسی بن مریم علیهمالسّلام به استقبالش آمده بودند و او باز هم بالاتر رفت تا آنجا که جبرئیل علیهالسلام پا سُست نمود. حضرت محمّد صلّیاللهعلیهوآله از او علّت ایستادن را پرسید که پاسخ داد:
«این آخرین نقطهای است که خداوند، صعود به آن را برایم مقدّر کرده و اگر لحظهای بالاتر بیایم، بالهایم خواهد سوخت.»(کتاب شریف بحار الانوار، جلد 18)
با آروزی تعجیل أمر مولایمان حضرت حجّت عجلاللهتعالیفرجهالشریف برگزار نماییم از شما مخاطبین ارجمند دعوت مینماییم که مجله الکترونیک ۱۸۴۱ را در صدوچهلوهشتمین شمارهاش مطالعه نمایید.
|