به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
عیبجویی --- دورترین بنده به خداوند
سیــر یك روز طعنه زد به پیــاز كه تو مسكین چهقدر بـدبـویی
گفت از عیب خویش بیخبــری زان ره از خلق عیب میجویـی
تو گمان میكنی كه شاخـهگـلـی به صف سرو و لاله میرویــی
یا كه هــمبــوی مْشـك تاتـاری یا ز اصحاب بـاغ مـیـنـویــی
بیسبب خویش را بزرگ مكن تو هم از ساكنان این كویـی (دیوان پروین اعتصامی)
بسیاری از ما در زندگی و ارتباط با دیگران مصداق این شعر هستیم، چرا كه در دیگران به جستجوی عیبهایی میپردازیم و بهخاطر آن عیبها آنها را سرزنش میكنیم و به زشتیهای رفتاری متهم میسازیم كه، خود دچار آن هستیم. در حالیكه خود نقصهای كوچك و بزرگ زیادی داریم كه به آنها توجه نمیكنیم و برای رفع آنها اهمیتی قائل نیستیم.فردی را در نظر بگیرید كه قصد دارد به یك مهمانی برود. حال به جای آنكه به آراستگی و پاكیزگی لباس خود بپردازد، از آلودگی و نقایص ظاهر خود غافل شود و در پی پیدا كردن ایرادهای لباسِ دیگران برآید.
« وُیل لِكلِ هُمُزَه لُمُزَه» (همزه، آیه ۱)
وای بر هر طعنه زنندهی عیبجو.
رفتار نكوهیدهی عیبجویی كه متأسفانه بسیار رواج دارد، از ناپسندترین اعمال در دین ماست. امامان ما نیز دائماً ما را از پرداختن به عیب دیگران برحذر داشتهاند و ما را به جستجوی عیوب خود سفارش كردهاند.
تا به حال فكر كردهاید كه اگر خدا و امام زمان عجل الله تعالی فرجه عیبهای ما را برشمرند و ما را سرزنش كنند و آنها را برملا سازند، چه رسوایی بزرگی در انتظار ما خواهد بود؟!
حضرت صادق علیه السلام از قول رسولخدا صلی الله علیه و اله میفرمایند:
«لغزشهای مؤمن را جستجو نكنید. زیرا هر كه لغزشهای برادرش را جستجو كند، خداوند لغزشهای او را دنبال میكند و هر كه خداوند لغزشهایش را دنبال كند، رسوا میشود.» (اصول كافی، ج ۴، باب عیبجویی.)
و در جای دیگر میفرمایند:
«دورترین بنده به خداوند كسی است كه با فردی برادری كند و لغزشهای او را نگهدارد و به خاطر بسپارد، تا زمانی او را بر آنها سرزنش كند.» (اصول كافی، ج ۴، باب عیبجویی.).
از حضرت صادق علیه السلام نقل میکنند که فرمود: «در میان بنیاسرائیل عابدی ریاكار و متظاهر بود. به داوود پیغمبر وحی رسید كه فلان عابد ریاكار است. پس از چندی عابد از دنیا رفت. داوود به جنازهی او حاضر نشد. چهل نفر از بنیاسرائیل اجتماع كردند و در هنگام تهیهی وسایل تكفینش میگفتند: اللهم اِنا لا نَعًلَمْ مِنْه الا خًیرا" وُ أنتَ أعًلًم بِهِ مِنا. خدایا ما جز خوبی از او ندیدهایم، تو به واقع امر را میدانی. خداوند عابد را به همین شهادت آمرزید. پس از آنكه دفنش كردند عدهی دیگری به تعداد گروه اول همان گواهی را دادند. خداوند به داوود وحی كرد: چه تو را وادار كرد بر جنازهی عابد حاضر نشوی؟ عرض كرد: پروردگارا! به سبب آگاهی من از ریاكاری او، كه تو خود خبر دادی. خطاب رسید: ای داوود! چهل نفر به خوبی او گواهی دادند و من از كردارش گذشتم و او را عفو نمودم با اینكه از باطنش خبر داشتم.» (پند تاریخ،ج ۲، ص ۱۰۳.).
بیایید ما هم به عیب دیگران توجه نكنیم و دیگران را به لغزشهایشان رسوا نسازیم، تا خداوند ما را در پردهی عیبپوشی خود حفظ كند و در حریمِ امن خود نگهدارد.

|