به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
رابطهی عبد و رب
اگر خداوند متعال را باور داریم، باید نسبت به او تسلیم باشیم. زیرا او رب است و ما بنده هستیم که باید با رب ارتباط برقرار کنیم. خداوند هر لحظه به موجودات افاضه هستی میکند و معنای رب نیز همین است. اگر یک لحظه رب، نظر خویش را از خلایق بردارد تمام هستی نابود میشود. اگر خدای تعالی را شناختیم و رب را پذیرفتیم، به نبوت و امامت و تعبد خواهیم رسید و الا هرگز نمیتوانیم بدون شناخت خداوند بندگی را در زندگی محقق کنیم. عبد کسی است که تمام تار و پود وجودش را رب حکومت و اداره میکند. قرآن در این باره میفرماید: { وَ ما تَشاؤُنَ إِلَّا أَنْ يَشاءَ اللَّهُ }

مصداق بارز این آیه، ائمه علهیم السلام هستند که میفرمایند ما ظرف مشیت خداوند هستیم. یعنی هر آنچه خدا بخواهد ما میخواهیم و هر آنچه نخواهد ما نیز نمیخواهیم. هر آنچه را که خداوند حلال کرد، پیامبر نیز حلال نمودند و هرآنچه را که خداوند حرام کرد پیامبر حرام اعلام نمود. اما پس از ایشان عدهای حرام و حلال پیامبر را عوض نمودند، چرا که ادعا داشتند که زمان دگرگون شده است و باید احکام دین نیز متغیر شود که این همان تفکر متضاد با عبودیت است. اسلام و دین خدا با مصلحت زمان عوض نمیشود. البته این نکته را نیز باید گفت که دین در برخی موارد مانند احکام اجتماعی اختیار وضع قانون را به عهده عرف گذاشته است اما در اجرای حدود الهی و اوامر و نواهی هیچ گاه عرف و زمان تعیین کننده نیستند.از دیدگاه معصومین عبد به کسی گفته میشود که نسبت به خدای متعال شناخت و باور قلبی داشته باشد و از هر آنچه که رنگ خدایی ندارد خود را جدا کند و آنقدر به خداوند نزدیک شود که دیگر میان او و خدا حجابی نباشد. هرچه شناخت انسان و باور او نسبت به خداوند متعال بیشتر باشد عبودیت و بندگی او نیز در پیشگاه رب بیشتر خواهد بود و آن زمان است که اوامر الهی را اطاعت و نواهی رب را ترک میکند و قلب را از هرچه که غیر خداست تهی میکند و با بندگی خویش آنقدر به خداوند متعال نزدیک میگردد که دیگر میان او و رب هیچ حجابی دیده نمیشود و با تمام وجود خویش و با هر چه که از نعمات الهی دارد بندگی خداوند را میکند.

|