به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
توقیر كبار (بزرگداشت سالمندان) -- رفیق پیامبر صلیاللهعلیه و اله در قیامت
حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام در حال نماز بودند. كنار ایشان پیرمردی سالخورده نشسته بود. پیرمرد خواست از جای برخیزد، عصای خود را جستجو كرد. امام علیهالسلام با آن كه در نماز بودند، به گونهای که از حالت نماز خارج نشوند، عصای پیرمرد را به دستش داده و به نماز خود ادامه دادند. (داستانها و پندها، ج ۲، ص ۶۱ به نقل از منتهی الآمال.)
شاید شنیدن چنین اكرامی از آن امام بزرگوار، آن هم در حال نماز عجیب به نظر بیاید! آنهم نسبت به چه كسی؟! نسبت به پیرمردی كه فقط در پیدا كردن عصایش نیازمند كمك است!!
متأسفانه جامعهی كنونی ما با بسیاری از ارزشها فاصله گرفته است. یكی از این موارد، اکرام و بزرگ داشتن پیران و سالخوردگان خانواده و جامعه میباشد. سالمندان همان كسانی هستند كه سالیان قبل همچون ما پر نشاط و فعال، مسؤولیتهای بزرگی را در خانواده و جامعه به عهده داشتند و ساعات بسیاری از روز را در جهت رو به راه ساختن زندگی و سر و سامان دادن به فعالیتهای اجتماعی، سپری میكردند. اكنون ناتوان و ضعیف شدهاند. نه قدرت فعالیت قابل توجهی دارند و نه حوصلهی بسیاری از مشغولیتهای ما را. اكثر آنها با بیماریها و یا ضعفهای دوران پیری دست و پنجه نرم میكنند. گاه در كوچكترین كارهایشان نیازمند كمك هستند. از این كه كسی به حرفهایشان گوش دهد و با آنها هم سخن شود و از تنهاییشان بكاهد، خوشحال میشوند. بسیاری از آنها وقتی به گذشتهی خود نگاه میكنند و میبینند صاحب مقام و جایگاهی بودند كه الآن نیستند؛ از احترام و توجه خاصی برخوردار بودند كه الآن نیستند؛ خود به خود بهسوی افسردگی، بیحوصلگی و بیطاقتی پیش میروند.

ما دربارهی آنها چه دیدگاهی داریم؟ برای آنان چگونه جایگاهی در بین خود قائلیم؟ آیا به تبع فرهنگ غرب، آنها را افراد بی مصرف و سربار و اضافی میپنداریم و یا دیدگاه خود را از صاحبان دین و شریعت میگیریم؟!
آنان كه میفرمایند: «اَلْبَرِكَةُ مَعَ اَكابِرِكُمْ.» (از رسول خدا صلی الله علیه و آله به نقل از بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۳۷، ح ۴.)
امام موسی الکاظم علیهالسلام میفرماید: «اِنَّ لِلّهِ عزَّوجلَّ فى كُلِّ یوْمٍ وَ لَیلَهٍ مُنادِیا ینادی مَهْلًا مَهْلًا عِبادَ اللهِ عَنْ مَعاصی اللهِ فَلَوْ لا بَهائِمٌ رُتَّعٌ وَ صَبیهٌ رُضَّعٌ و شُیوخٌ رُكَّعٌ، لَصَبَّ عَلَیكُمُ الْعَذابُ صَبًّا تَرْضَوْنَ به رضًا.» (بحارالانوار، ج ۷۳، ص ۳۴۴ و اصول كافی، ج ۲، ص ۲۷۶، ح ۳۱.)
همانا خداوند عزّوجلّ، درهر روز و شب منادیای دارد كه ندا میدهد: «ای بندگان خدا! سرعت در گناهان و نافرمانی خداوند نداشته باشید، اگر چهارپایان چرنده و كودكان شیرخوار و پیران راكع (ركوع كننده) نبودند، عذابی بر شما نازل میشد كه نرم و كوبیده شوید.»
آری سالمندان كسانی هستند كه خداوند به واسطهی آنها عذاب را از جمعی كه آنان در آن هستند، دور میكند. آنان مایهی بركتاند و چهبسا خدمت كوچكی در حقّ آنان و راضی و خوشحال نمودنشان زمینهی دعای خیری را برای ما فراهم كند، دعایی كه شاید عاقبت به خیری ما را در پی داشته باشد.
ما امر شدهایم كه هر چند برای ما ناخوشایند باشد، آنها را خوشحال نماییم و مورد اكرام و احترام قرار دهیم. آنگونه كه حتّی تصور آن را نكنند كه اكنون به جهت پیری، از منزلتی برخوردار نیستند.
حال در رفتارهای خود بنگریم، آیا وقتی پیری وارد مجلسی میشود، برایش جا باز میكنیم؟ آیا در مشورتها ابتدا با آنان مشورت میكنیم؟ آیا ادب كلام را دربارهی آنها رعایت مینماییم؟... و بالاخره هر حركتی كه نشانهای از بزرگ دانستن آنان باشد را انجام میدهیم؟
اگر دوست داریم كه در زمرهی رفیقان پیامبر صلیاللهعلیه و اله باشیم، این فرصتها را از دست ندهیم. چرا كه فرمودهاند:
«وَقِّرِ الْكَبیرَ تَكُنْ مِنْ رُفَقایی یوْمَ الْقِیامَهِ.» (بحار الانوار، ج ۷۵، ص ۱۳۷، ح ۴.)
«بزرگان را احترام كن تا در قیامت از دوستان من باشی.»

|