گفتههاى منافقين در غدير
بعضى از كلماتى كه منافقين از شدت غيظ و حسد بر زبان راندهاند مربوط به هنگامى است كه حضرت مشغول خطبه بودند و بخصوص آن زمان كه اميرالمؤمنين عليهالسلام را بلند كرده بودند و به مردم معرفى مىكردند و بعضى ديگر بعد از پايان مراسم است كه گرد يكديگر جمع شده بودند و با هم رازِ دل مىگفتند.
نمونههايى از گفتههايشان هنگام خطبه
- او به پسر عمويش مغرور شده است!
- او به اين جوان مغرور شده است!
- كار پسر عمويش را عجب محكم و مؤكد مىنمايد!
- ما راضى نيستيم، و اين يك تعصب است!
- هرگز در مقابل سخن او تسليم نخواهيم شد!
- اين هرگز امر خدا نيست و او از پيش خود سخن مىگويد!
- چشمان او را ببينيد كه همچون مجانين مىچرخد!
- اگر مىتوانست مثل كسرى و قيصر عمل مىكرد!
نمونههايى از گفتههايشان بعد از خطبه
نقشههاى ما نقش بر آب شد!
- هرگز گفتار محمد را تصديق نمى كنيم و به ولايت على اقرار نمىنماييم.
- بايد ما را هم در ولايت على شريك كند تا ما هم سهمى داشته باشيم...!
- اكنون على را براى ما تعيين مىكند، ولى به خدا قسم خواهد دانست "كه چه نقشههايى كشيدهايم"!

|