در بخش نهم داریم:
مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنِّی قَدْ بَینْتُ لَكُمْ وَ أَفْهَمْتُكُمْ وَ هَذَا عَلِی یفَهِّمُكُمْ بَعْدِی
نکتهای که در این جا معلوم میشود، یک وظیفهی رسالت و نبوّت و پیامبری، تبیین و تفهیم است. این طور که از این دو لغت فهمیده میشود این است که، تبیین روشن کردن سطحی و عرضی مطلب است، و تفهیم روشن کردن معنای عمقی مطلب میباشد.
واژهی "بَینْتُ" بیان، بان یعنی روشن، بیان هم که میگویند به دلیل این است که ما فی الضمیر انسان روشن میشود. تفهیم یعنی عمق مطلب را به شما فهماندم، شما مطلب را فهمیدید. از این جا معلوم میشود که از وظایف پیامبر صلیاللّهعلیهوآله تبیین و تفهیم است. جالب است که اتفاقاً یکی از آیات قرآن این است که
وَ ما أَنْزَلْنا عَلَیكَ الْكِتابَ إِلاَّ لِتُبَینَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فیهِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ (1)
این نشان میدهد که پیغمبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله کارشان تبیین است.
یعنی نشان میدهد که:
بِالْبَیناتِ وَ الزُّبُرِ وَ أَنْزَلْنا إِلَیكَ الذِّكْرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یتَفَكَّرُونَ (2)
از آیات دیگر معلوم میشود که پیامبران تنها پستچی نبودهاند که فقط آیات را بیان کنند بلکه لغت تبیین و بینه نشان میدهد که تبیین و تفهیم، جزء کارهای اصلی پیامبران و جانشینان پیامبران است. لذا ما اخیراً اصرار داریم که بگوییم: امامان جانشینان پیغمبر صلیاللّهعلیهوآله هستند در همه ابعاد شخصیت پیغمبر صلیاللّهعلیهوآله جز در قانون آوری؛ البته که قانونگذاری نداریم زیرا پیغمبر و ائمه علیهمالسلام پیامآور هستند.
وَ هَذَا عَلِی یفَهِّمُكُمْ بَعْدِی
بعد از اتمام این مسئله، پیامبر صلیاللّهعلیهوآله مسئلهی بیعت را مطرح میکنند؛ پیامبر صلیاللّهعلیهوآله درباره بیعت چند فاکتور ذکر میکنند، میفرمایند:
أَلَا وَ إِنَّ عِنْدَ انْقِضَاءِ خُطْبَتِی أَدْعُوكُمْ إِلَى مُصَافَقَتِی عَلَى بَیعَتِهِ وَ الْإِقْرَارِ بِهِ ثُمَّ مُصَافَقَتِهِ بَعْدَ یدِی أَلَا وَ إِنِّی قَدْ بَایعْتُ اللّه وَ عَلِی قَدْ بَایعَنِی
امام، ادامه دهنده راه پیامبر صلیاللّهعلیهوآله است
یعنی این سلسله مراتب را پیغمبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله حفظ کردهاند. یکی از وظایف پیغمبر صلیاللّهعلیهوآله بیعت با خداست، پیغمبر صلیاللّهعلیهوآله بیعت با خداوند کرده است! این
وَ عَلِی قَدْ بَایعَنِی
یکی از وظایف امام بیعت با پیغمبر صلیاللّهعلیهوآله است. در این مسئله که راه پیامبر صلیاللّهعلیهوآله را ادامه دهد. از وظایف امام و اُمّت بیعت با پیامبر صلیاللّهعلیهوآله است زیرا که میفرمایند:
أَلَا وَ إِنِّی قَدْ بَایعْتُ اللّه وَ عَلِی قَدْ بَایعَنِی
ضمن اینکه حضرت علی علیهالسلام با پیغمبر صلیاللّهعلیهوآله بیعت میکند.
وَ أَنَا آخُذُكُمْ بِالْبَیعَةِ لَهُ عَنِ اللّه عَزَّ وَ جَلَ
من هم بیعت میگیرم از اینکه علی از طرف خداوند است. یعنی فرمان خداست که من با او بیعت میکنم، علی با من بیعت کند و شما با او بیعت کنید.
بیعت با امیرالمؤمنین علیهالسلام بیعت با خداوند عزِّوجَل است
بنابراین بیعت با پیغمبر صلیاللّهعلیهوآله و بیعت با امام به فرمان خداوند است. بیعت یکی از جهاتی است که از طرف مأمومین انجام میشود. یک حقایقی هست از طرف ائمه میباشد و یک حقایقی نیز هست که از طرف مردم میّباشد. آن کاری که مردم باید انجام بدهند به امر خداوند، بیعت با امام است.
اگر این بیعت را بیعت بیرونی و حکومتی انجام دادند، امام باید حکومت کند. اگر بیعت نکردند، امام را قبول نکردند امام باید همان حکومت باطنیاش را انجام دهد. مانند امام زمان علیهالسلام یا امام صادق و امام باقر علیهاالسلام، که امامتشان بوده است اما حکومت ظاهری نداشتهاند.
سپس حضرت آیهی
إِنَّ الَّذینَ یبایعُونَكَ إِنَّما یبایعُونَ اللّه یدُ اللّه فَوْقَ أَیدیهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما ینْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَیهُ اللّه فَسَیؤْتیهِ أَجْراً عَظیما (3)
این آیه در صلح حدیبیه نازل شده است. آن کسانی که با تو بیعت کردند، اگر صلح کردی، جنگ کردی و...،طوری که پیامبر صلیاللّهعلیهوآله صحبت کردهاند معنایش این است که آنهایی که با علی علیهالسلام بیعت کردهاند با خدا بیعت کردهاند.
زیرا چند تأیید کردهاند:
اول فرمودهاند من با خداوند بیعت کردهام.
علی علیهالسلام با من بیعت کرده است.
بعد هم گفتهاند من برای علی علیهالسلام، از طرف خدا بیعت میگیرم.
پس این آیه در واقع تفسیر و تأویلی است که پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله انجام میدهند؛ تفسیرش، خودشان هستند و تأویلش امیرالمؤمنین علیهالسلام هستند زیرا در جوّی میفرمایند که شما باید با علی علیهالسلام بیعت کنید که بیعت شما با علی، بیعت با خداوند است.
این که ما میخواهیم بگوییم پیامبر و ائمه علیهمالسلام، قرآن را تفسیر و تأویل کردهاند و قرآن تفسیر و تأویل میخواهد و به جا است، به خاطر همین آیه است که پیامبر صلیاللّهعلیهوآله در این جا هم امامت را گفتهاند، هم بیعت را گفتهاند، هم بیعت با خودشان را، هم بیعت خودشان با خداوند را، هم بیعت امیرالمؤمنین علیهالسلام با خودشان را، هم اینکه بیعت مردم با امیرالمؤمنین علیهالسلام به فرمان خداوند است را گفتهاند و هم آیات قرآن را با بیعت امیرالمؤمنین علیهالسلام تفسیر و تأویل کردهاند. بعد این آیه را خواندهاند:
یدُ اللّه فَوْقَ أَیدیهِمْ (4)
به این معنا که اگر شما با من بیعت کردید، دست خداوند بالای دست شما است. یکی از نتایجی که بیعت با خدا و بیعت با پیامبر و امیرالمؤمنین علیهمالسلام دارد، أجر عظیم است، أجر عظیم مربوط به عالم دیگر است برای اینکه این دنیا ظرفیت أجر عظیم ندارد.
راه توبه برای منافقین
یک نکتهای که حضرت به اشاره بیان میفرمایند این است که حج باعث میشود پرونده گذشتهی شما پاک شود و از این به بعد باید نسخه دیگری داشته باشید؛ به نظر میرسد به دلیل اینکه پیامبر صلیاللّهعلیهوآله با منافقین صحبت میکنند، یک راه توبه برای آنها گذاشته است که، امامت است. ایشان میفرمایند:
مَعَاشِرَ النَّاسِ مَا وَقَفَ بِالْمَوْقِفِ مُؤْمِنٌ إِلَّا غَفَرَ اللّه لَهُ مَا سَلَفَ مِنْ ذَنْبِهِ إِلَى وَقْتِهِ ذَلِكَ فَإِذَا انْقَضَتْ حِجَّتُهُ اسْتُؤْنِفَ عَمَلُهُ
به طور کنایه میفرمایند: اگر الآن از کارهایتان پشیمان شدهاید، همینک با علی علیهالسلام بیعت کنید و به سخنان من گوش کنید؛ میتوانید عملتان را از سَر شروع کنید و گناهانتان بخشیده میشود. در زمانی که پیامبر صلیاللّهعلیهوآله سخنرانی میکنند و آخر سخنرانی نیز هست، میخواهند بفرمایند: هنوز هم دیر نشده است.
از شئون امام علیهالسلام تبیین و تفسیر احکام بعد از نبی است
مَعاشِرَالنّاس... وَ أَقِیمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاةَ كَمَا أَمَرَكُمُ اللّه فَإِذَا طَالَ عَلَیكُمُ الْأَمَدُ فَقَصَّرْتُمْ أَوْ نَسِیتُمْ- فَعَلِی وَلِیكُمُ الَّذِی قَدْ نَصَبَهُ اللّه لَكُمْ بَعْدِی أَمِینُ خَلْقِهِ.
از وظایف امام تبیین و بیان احکام است. بیان احکام یعنی حکمی که پیامبر نرسیده است به مردم بگوید. تبیین احکام یعنی توضیح و تفسیر بدهد و تبین کند و ادامه مطلب را بگوید. از مهمترین عبادات بدنی، نماز و عبادات مالی، زکات است.
در این جا پیامبر صلیاللّهعلیهوآله میفرمایند: نماز را برپا نگه دارید؛ میتوانستند بگویند: نماز وظیفهی شما است عمل کنید. اما میفرمایند: بر پا نگه دارید، یعنی نماز اصلی است که باید برپا نگه داشته شود. دربارهی زکات نمیفرمایند: برپا دارید بلکه میفرمایند: زکات را بدهید. مشخص میشود اهمیت نماز از زکات بالاتر است. اینکه مهمترین عمل است در ادامه میفرمایند: اگر زمان طول کشید و کوتاهی کردید و احکام نماز و زکات را فراموش کردید، آنگاه:
فَعَلِی وَلِیكُمُ
معلوم میشود که یکی از وظایف حتمی امامت، تبیین احکام است.
نکته مهم اینکه از امیرالمؤمنین تا امام زمان علیهم السلام سرپرست مردم هستند. انسان فکر میکند سرپرست مردم یعنی سرپرست عاطفی، اجتماعی و سیاسی است. سرپرست تبین احکام هستند. سرپرست تفسیر قرآن هستند، سرپرست علوم حلال و حرام هستند که اختیار دارند جواب بدهند یا ندهند.
إِنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَ مَنْ تَخَلَّفَ مِنْ ذُرِّیتِی یخْبِرُونَكُمْ بِمَا تُسْأَلُونَ مِنْهُ وَ یبَینُونَ لَكُمْ إِلَیهِمْ فِیهِ تُرْجَعُونَ مِمَّا لَا تَعْلَمُونَ
یکی از وظایف امام تبیین احکامی است که شما نمیدانید. من گفتهام با علی دست دهید تا تبیین حلال و حرام او را بپذیرید. بیعت أعم از این است که برای حکومت باشد یا یکی از دامنههای آن که بیان حلال و حرام است.
أَلَا إِنَّ الْحَلَالَ وَ الْحَرَامَ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ أُحْصِیهُمَا وَ أُعَرِّفَهُمَا فَآمُرَ بِالْحَلَالِ وَ أَنْهَى عَنِ الْحَرَامِ فِی مَقَامٍ وَاحِدٍ فَأُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الْبَیعَةَ مِنْكُمْ
تمام حلالها و حرامها را در یکجا نمیتوان بیان کرد لذا خداوند دستور داده است که از شما بیعت بگیرم.
وَ الصَّفْقَةَ لَكُمْ
با شما دست بدهم و شما با من دست بدهید.
بِقَبُولِ مَا جِئْتُ بِهِ مِنَ اللّه عَزَّ وَ جَلَّ فِی عَلِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَوْصِیاءِ مِنْ بَعْدِهِ
آن چیزی که از طرف خداوند آوردم درباره علی و اوصیای او و آنکه حلالها و حرامها را باید اولاد علی علیهالسلام به شما بگویند؛ تأکید روی حلالها و حرامها برای این است که مردم تصور نکنند امامت و جانشینی پیغمبر صلیاللّهعلیهوآله تنها سیاسی و اجتماعی است.
الَّذِینَ هُمْ مِنِّی وَ مِنْهُ إِمَامَةً فِیهِمْ قَائِمَةً
من از آنها هستم و آنها از من هستند این امامت و سرپرستی در آنها بر پا است تا زمانی که
خَاتِمُهَا الْمَهْدِی
آخرین امامت مهدی است.
إِلَى یوْمِ
تا روزی که مهدی خدا را ملاقات کند و امامت تمام شود.
یلْقَى اللّه الَّذِی یقَدِّرُ وَ یقْضِی..
خداوند قضا و قدر.
تحقق امر به معروف و نهی از منکر با امام معصوم است
وَ لَا أَمْرٌ بِمَعْرُوفٍ وَ لَا نَهْی عَنْ مُنْكَرٍ إِلَّا مَعَ إِمَامٍ مَعْصُومٍ
یکی از برجستههای احکام دین امر به معروف و نهی از منکر است. برای اینکه نشان دهد سرپرستی امام در احکام مسلم است، هم سرپرست شما و هم مبیّن است. دو تا از احکام بسیار مهم را این جا بیام میکنند. هیچ امر به معروف و نهی از منکری محقق نمیشود مگر همراه با امام معصوم. این دو معنی دارد:
یک معنا اینکه پشتوانه، سرپرست و ضمیمه اصلی امر به معروف و نهی از منکر و تمام احکام، امام معصوم است. اکنون در زمان غیبت که ما امر به معروف و نهی از منکر انجام میدهیم، پایه و تکیهگاه ما، امام معصوم است.
این که خداوند فرموده است :
از این آیه استفاده شده که ابلاغ احکام برای اولین بار باید توسط معصوم انجام شود. لذا بسیاری از احکام را که هنوز زمانش نرسیده است در زمان امام زمان علیهالسلام باید بیان شود که اکنون نزد ایشان است و زمانی که ایشان ظهور کنند بیان خواهند کرد.
معرفی ائمه علیهمالسلام در قرآن
مَعَاشِرَ النَّاسِ الْقُرْآنُ یعَرِّفُكُمْ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ وَ عَرَّفْتُكُمْ أَنَّهُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهُ
در اینجا میفرمایند: قرآن به شما معرفی میکند که ائمه بعد از علی علیهالسلام از اولاد او هستند و من هم معرفی کردم که آنها از من و از علی هستند. که در این جا حلقه واسط، وجود مقدس حضرت زهرا سلاماللّهعلیها است.
حَیثُ یقُولُ اللّه فِی كِتَابِهِ وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِیةً فِی عَقِبِهِ (5)
که در عقبه در تفسیر، پیامبر صلیاللّهعلیهوآله ضمیر را به امیرالمؤمنین علیهالسلام بر میگردانند.
وَ جَعَلَها
یعنی امامت را -قرار داد او را فرمانی پایدار در صلب علی- این عقبه در ظاهر آیه به حضرت ابراهیم علیهالسلام بر میگردد، در تفسیر آیه و تأویل بعضی روایات به امام حسین علیهالسلام بر گرداندهاند و اینجا حضرت به امیرالمؤمنین بر گرداندهاند که منافاتی هم ندارد. زیرا طولی هستند و نسل ابراهیم علیهالسلام، امیرالمؤمنین و امام حسین علیهاالسلام هستند. بنابراین امامت در صلب ابراهیم و در صُلب امیرالمؤمنین علیهماالسلام و در صلب امام حسین علیهالسلام است. امامت در صلب امام باید باشد. یکی از اختصاصات امامت این است که معنای امامت و نور امامت باید در صلب امامان باشد. در روایت داریم:
الْإِمَامَةُ هِی النُّورُ (6)
وَ قُلْتُ لَنْ تَضِلُّوا مَا إنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا . (7)
گمراه نخواهید شد اگر به هر دو تمسک کنید.
زیاد اسم قرآن را آورده است. این همراهی قرآن و مبیّن را بیان میکند. یکی از شئون امامت این است که باید همراه قرآن باشد و یکی از شئون قرآن این است که باید همراه امامت باشد.
گرفتن بیعت از مردم بر امامت ائمه علیهمالسلام
مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّكُمْ أَكْثَرُ مِنْ أَنْ تُصَافِقُونِی بِكَفٍّ وَاحِدَةٍ وَ قَدْ أَمَرَنِی اللّه عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ آخُذَ مِنْ أَلْسِنَتِكُمُ الْإِقْرَارَ بِمَا عَقَدْتُ لِعَلِی مِنْ إِمْرَةِ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ جَاءَ بَعْدَهُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنِّی وَ مِنْهُ
بعد حضرت میفرمایند: جمعیت شما زیاد است. شما همگی باید با دست با من بیعت کنید، اما به دلیل اینکه شما زیاد هستید مأمور هستم که اقرار زبانی بگیرم برای علی و امامان بعد از او که، از من و از علی هستند.
عَلَى مَا أَعْلَمْتُكُمْ أَنَّ ذُرِّیتِی مِنْ صُلْبِهِ فَقُولُوا بِأَجْمَعِكُمْ إِنّا سامِعُونَ مُطيعُونَ راضُونَ مُنْقادُونَ لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّكَ فى أَمْرِ إِمامِنا عَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمِنينَ وَ مَنْ وُلِدَ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ الْأَئِمَّةِ. نُبايِعُكَ عَلى ذالِكَ بِقُلوُبِنا وَأَنْفُسِنا وَأَلْسِنَتِنا وَأَيْدينا. على ذالِكَ نَحْيى وَ عَلَيْهِ نَموتُ وَ عَلَيْهِ نُبْعَثُ. وَلانُغَيِّرُ وَلانُبَدِّلُ، وَلا نَشُكُّ (وَلانَجْحَدُ) وَلانَرْتابُ، وَلا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَلا نَنْقُضُ الْميثاقَ.
که جملاتی هستند برای اقرار به امامت امیرالمؤمنین علیهالسلام؛ یکی از جملاتی که مهم است این است:
لِما بَلَّغْتَ عَنْ رَبِّنا وَرَبِّكَ فى أَمْرِ إِمامِنا عَلِىٍّ أَميرِالْمُؤْمِنينَ
هم امام تعبیر دارد، هم امیرالمؤمنین تعبیر دارد و هم اسم علی علیهالسلام را آورده است.
وُلْدِهِ مِنْ صُلْبِهِ مِنَ اْلأَئِمَّةِ
بعد جملات پیمان را نقل میکنند. یکی از اقرارها این است که اسم امام حسن و امام حسین علیهماالسلام را آوردهاند و بعد از آن میفرمایند:
الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ وَ مَنْ نَصَبَهُ اللّه بَعْدَهُمَا
که از امام سجاد تا امام زمان علیهمالسلام هستند و تا آخر جملات تأکید میکنند.
یکی از نکتههای مسئله امامت در این جا این است که حضرت فرمودند:
مَعَاشِرَ النَّاسِ بَایعُوا اللّه وَ بَایعُونِی وَ بَایعُوا عَلِیاً أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ وَ الْأَئِمَّةَ مِنْهُمْ فِی الدُّنْیا إِلَى الْآخِرَةِ فَإِنَّهَا كَلِمَةٌ بَاقِیةٌ
در این قسمت پیغمبر اکرم صلیاللّهعلیهوآله بیعت با خداوند، بیعت با خودشان و بیعت با امیرالمؤمنین و بیعت با حسن وحسین و تمامی امامان علیهمالسلام را گفتهاند و اینکه اینها امام در دنیا و آخرت هستند و
كَلِمَةٌ بَاقِیةٌ
و دوباره به آن آیهای که خط امامت را خبر داده است، اشاره میکنند.
تأکید پیامبر صلیاللّهعلیهوآله بر لقب امیرالمؤمنین
و دوباره آیات عهد و پیمان را برای تأکید میخوانند. در انتها میفرمایند:
مَعَاشِرَ النَّاسِ قُولُوا الَّذِی قُلْتُ لَكُمْ
همانی که من میگویم، شما هم تکرار کنید.
وَ سَلِّمُوا عَلَى عَلِی بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِینَ
و اصرار دارند که به امیرالمؤمنین را با لقب امیرالمؤمنین سلام کنند. این جا:
سَلِّمُوا
دارد. در روایتی از امام موسی کاظم علیهالسلام داریم که ایشان فرمودند: پیامبر صلیاللّهعلیهوآله، اولی و دومی و سومی را خاص صداکردند و به آنها گفتند که با امیرالمؤمنین به لقب امیرالمؤمنین سلام کنند و بقیه را هم تا ده نفر صدا کردند که این کار را انجام دهند. بعد میفرمایند: شکر کنید و سپس میفرمایند:
مَعَاشِرَ النَّاسِ إِنَّ فَضَائِلَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عِنْدَ اللّه وَ قَدْ أَنْزَلَهَا فِی الْقُرْآنِ أَكْثَرَ مِنْ أَنْ أُحْصِیهَا فِی مَقَامٍ وَاحِدٍ فَمَنْ أَنْبَأَكُمْ وَ عَرَّفَهَا فَصَدِّقُوهُ.
فضائل ایشان اینقدر زیاد است که نمیتوان در یکجا آنها را ذکر کرد و فضائل امام و جانشین پیامبر صلیاللّهعلیهوآله بالاتر از این است که شمارش بشود! و در آنجا و در آن زمان گفته شود.
اطاعت از امام، اطاعت از نبی است و اطاعت از نبی، اطاعت از خداوند متعال است
نکتهی دیگر این است که:
مَنْ یطِعِ اللّه وَ رَسُولَهُ (8)
وَ عَلِیاً وَ الْأَئِمَّةَ الَّذِینَ ذَكَرْتُهُمْ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظِیماً (9)
فاکتورهای همه ائمه این است که اطاعت آنها، اطاعت خدا و اطاعت رسول است و کسانی که به اطاعت خدا و رسول برسند به رستگاری عظیم خواهند رسید. مطاع بودن امام یعنی مطاع بودن پیامبر و مطاع بودن امام و پیامبر هم یعنی مطاع بودن خداوند که موجب رستگاری میشود.
فوز عظیم نتیجه اطاعت همهی ائمه است و نتیجه اطاعت از رسول و خداوند است و در یک ردیف اطاعت از خداوند و اطاعت از رسول و اطاعت از امام است. از اینجا میتوان نتیجه گرفت که امام و رسول حرفی به جز حرف خدا نمیزنند و این، عصمت کامل و کبری امام را نشان میدهد.
اگر عصمت کبری نداشته باشند آن زمان باید بگویند اطاعت از امام، اطاعت از رسول است مگر در جایی که اشتباه کنند. وقتی به طور کلی میگویند یعنی همواره عصمت دارند.
سبقت در بیعت با امیرالمؤمنین علیهالسلام سبقت در کار خیر است
مَعَاشِرَ النَّاسِ السَّابِقُونَ إِلَى مُبَایعَتِهِ وَ مُوَالاتِهِ وَ التَّسْلِیمِ عَلَیهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنِینَ أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ (10)
کسانی که در مبایعه و موالات علی سبقت بگیرند. مسابقه و سبقت در دین مطرح است. در آموزه های دینی
سابِقُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَ جَنَّةٍ (11)
السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ*أُولئِكَ الْمُقَرَّبُون (12)
مطرح است. کسانی که به موالات علی سبقت میگیرند به دلیل اینکه تردید به خودشان راه نمیدهند رستگار میشوند. همه جای دین کیفیت وجود دارد. فقط یک جا کمیت وجود دارد و آن ذکر است که کمیت دارد.
یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللّه ذِكْراً كَثیراً (13)
آن هم به این دلیل است که خود کمیت، کیفیت میآورد. کیفیت هم آن است که حضور قلب میآورد. این جا میفرمایند: کسانی که زودتر بروند با او بیعت کنند و سرپرستی او را بپذیرند. موالات در همه شئون -در اخلاق، علم، احکام، و....- و با لقب امیرالمؤمنین به ایشان سلام کنند. آنهایی که زودتر بروند، آنها فائز هستند.
نعمت، ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام است
جنه نعیم در روایت آمده است، جنت ولایت است.
ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیم (14)
این نعیم، ولایت است و ولایت امیرالمؤمنین علیهالسل است. اگر خدا از غذا و آب و.. سئوال کند خداوند باید غیر کریم باشد. زمانی که خداوند از نعیم سئوال میکند یعنی از ولایت و امامت سئوال میکند.(15)
اللّهمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ بِمَا أَدَّیتَ وَ أَمَرْتَ
خدایا! مؤمنین را ببخش در پاسخ و در اجر ادای من و انجام مأموریت من؛ خدایا! ادای وظیفه کردم و امر کردم مردم را که توحید را قبول کنند.
وَ اغْضَبْ عَلَى الْجَاحِدِینَ وَ الْكَافِرِینَ
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ (16)
منابع
1) النحل (16): 64
2) النحل(16): 44
3) الفتح(48) : 10
4) الفتح(48) : 10
5) الزخرف(43): 28
6) الكافی (ط - الإسلامیة): ج1، ص 196، باب أن الأئمة علیهالسلام نور اللّه عز و جل
7) تفسیر الصافی: ج2، ص 65، [سورة المائدة(5): آیة 67]
8) النساء(4): 69
9) الأحزاب(33) : 71
10) الواقعة(56): 11ـ 12
11) الحدید(57) : 21
12) الواقعة(56): 11 ـ 10
13) الأحزاب (33): 41
14) التكاثر(102): 8
15) كنز، كنز جامع الفوائد و تأويل الآيات الظاهرة رَوَى الشَّيْخُ الْمُفِيدُ قَدَّسَ اللَّهُ رُوحَهُ بِإِسْنَادِهِ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ السَّائِبِ الْكَلْبِيِّ قَالَ: لَمَّا قَدِمَ الصَّادِقُ ع الْعِرَاقَ نَزَلَ الْحِيرَةَ فَدَخَلَ عَلَيْهِ أَبُو حَنِيفَةَ وَ سَأَلَهُ عَنْ مَسَائِل......... قَالَ أَبُو حَنِيفَةَ أَخْبِرْنِي جُعِلْتُ فِدَاكَ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ قَالَ فَمَا هُوَ عِنْدَكَ يَا أَبَا حَنِيفَةَ قَالَ الْأَمْنُ فِي السَّرْبِ وَ صِحَّةُ الْبَدَنِ وَ الْقُوتُ الْحَاضِرُ فَقَالَ يَا أَبَا حَنِيفَةَ لَئِنْ وَقَّفَكَ اللَّهُ أَوْ أَوْقَفَكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ حَتَّى يَسْأَلَكَ عَنْ كُلِّ أَكْلَةٍ أَكَلْتَهَا وَ شَرْبَةٍ شَرِبْتَهَا لَيَطُولَنَّ وُقُوفُكَ قَالَ فَمَا النَّعِيمُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ النَّعِيمُ نَحْنُ الَّذِينَ أَنْقَذَ اللَّهُ النَّاسَ بِنَا مِنَ الضَّلَالَةِ وَ بَصَّرَهُمْ بِنَا مِنَ الْعَمَى وَ عَلَّمَهُمْ بِنَا مِنَ الْجَهْلِ قَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَكَيْفَ كَانَ الْقُرْآنُ جَدِيداً أَبَداً قَالَ لِأَنَّهُ لَمْ يُجْعَلْ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَانٍ فَتُخْلِقَهُ الْأَيَّامُ وَ لَوْ كَانَ كَذَلِكَ لَفَنِيَ الْقُرْآنُ قَبْلَ فَنَاءِ الْعَالَم؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج10، ص: 209
16) الفاتخه (1): 2
