به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
در ضمن مجلس اول مبحث جامع فدک
مقدمه
مأخذ این مبحث
برای بیان این درس از کتاب اللمعة البیضاء فی شرح خطبه الزهراء عَلَيْهِاالسَّلَامُ که تألیف آقای محمدعلیبناحمد قرچه داغی تبریزی انصاری متوفی 1310 هجریقمری میباشد، استفاده شده است. مرحوم تبریزی انصاری ابتدا از شخصیت حضرت زهرا عَلَيْهِاالسَّلَامُ صحبت کرده و بعد وارد تفسیر خطبهی فدک شده است.
ورود به بحث
اَبْتَدِءُ بِحَمْدِ مَنْ هُوَ اَوْلى بِالْحَمْدِ وَ الطَّوْلِ وَ الْمَجْدِ. اَلْحَمْدُ للّهِ عَلى ما اَنْعَمَ، وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلى ما اَلْهَمَ، وَ الثَّناءُ بِما قَدَّمَ، مِنْ عُمُومِ نِعَمٍ ابْتَدَأَها، وَ سُبُوغِ آلاءٍ اَسْداها، وَ اِحْسانِ مِنَنٍ والاها اَحْمَدُهُ بِمَحامِدَ جَمَّ عَنِ الاِحْصاءِ عَدَدُها، وَ نَأى عَنِ الْمُجازاةِ أَمَدُها
بیش از نیمی از ابتدای خطبهی حضرت زهرا عَلَيْهِاالسَّلَامُ در بارهی توحید، فلسفهی خلقت، حمد، اقسام توحید، بعثت و خدمات پیامبر صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ، وفات و شهادت ایشان، بروز خار نفاق پس از وفات پیامبر صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ و بیوفایی مردم میباشد و پس از بیان این موضوعات است که حضرت ادعای ارث میفرمایند و منظورشان از ارث فقط فدک هم نبوده است.
منابع کسب درآمد اهلبیت علیهمالسلام
پس از وفات پیامبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ، سه باب کسب درآمد اهلبیت علیهمالسلام تاراج و مصادره شد.
اول؛ ارثیهی پیامبر صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ که حتا پس از انفاق و بخشیدن و صدقه دادن بسیاری از اموالشان به فقرا، باز هم بسیار قابل توجه بود.
دوم؛ باغ فدک که پس از ایشان مصادره شد. به این نکته باید دقت داشت! حضرت زهرا عَلَيْهِاالسَّلَامُ ابتدا فدک را به عنوان اینکه هدیهی به ایشان بوده است[1] ادعا فرمودند. خلیفهی اول پذیرفت و کاغذی نوشت اما بعد خلیفهی دوم آمد به یک روایت در منزل ابوبکر[2]و به یک روایت در کوچه بنیهاشم آن سند را از حضرت گرفت[3] و آب دهان انداخت و آن را پاره کرد. بعد از این وقایع بود که حضرت زهرا عَلَيْهِاالسَّلَامُ به همراه زنان مهاجرین و انصار به مسجد تشریف آوردند و بعد از بیان مسائل توحیدی، حمد و فلسفهی احکام... فدک را به عنوان ارثیهی خویش ادعا کردند و دیگر نفرمودند: هدیه؛ زیرا با همه میدانستند که فدک، مِلک شخصی پیغمبر صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ است و اموال شخصی ایشان به وارثشان میرسد.
سوم؛ اموال دیگر اهلبیت علیهمالسلام که مصادره شد و امروز هم اهلسنت آن را مصادره میکنند! حق ذیالقربی یا خُمس است؛ خُمس که مخصوص خدا و پیغمبر و ذویالقربی و مساکین و یتامی و ابناءالسبیل از سادات بود را مصادر کردند. در زمان خلیفهی اول و دوم آن را در اختیار سربازانی که برای گسترش قلمرو حکومتشان میجنگیدند، قرار میدادند و از زمان خلیفهی سوم، دیگر تبدیل به اموال شخصی عثمان، معاویه لعنتاللهعلیه و دیگران شد.
امروزه نیز متأسفانه بسیاری از روشنفکران که فقط اسمشان شیعه است، میگویند که خُمس فقط برای غنیمت جنگی است و در قرآن فقط در یک آیه آمده است:
وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى وَ الْيَتامى وَ الْمَساكينِ وَ ابْنِ السَّبيل [4]
که علامهی عسکری[5] رحمةاللهعلیه در کتابهای خویش مفصل این شبهه را دادهاند که این واژهی غَنِمْتُمْ فقط مربوط به غنیمت جنگی نیست. درست است که این آیه در زمان جنگ بدر نازل شده اما آن شأن نزول آیه است و فلسفهی نزول مربوط به همهی استفادهها و غنیمتها میباشد.
مقدمهی کتاب اللمعةالبیضاء
مرحوم انصاری در کتاب اللمعةالبیضاء ابتدا با این جملات به حمد خداوند میپردازد:
و بعدُ: فیقول المحتاج الی لطف ربّه الباري، ابن احمد محمد علیّ الحافظ الأنصاري، اُوتی کتابه بیمناه، و جعل عقباه خیراً من اُولاه
میگوید: کسی که فقیرِ به لطف پروردگارش است، پسر احمد، محمدعلی حافظ انصاری، إنشاءالله کتاب نامهی اعمالش به دست راستش داده شود و عاقبت او بهتر از دنیای او باشد.
و بعد از ذکر مقدماتی چنین میگوید:
اعلم انّ هذه الخطبة الغرّآء، و الدرّة البیضاء، خطبة فی نهایة الفصاحة و غایة البلاغة
این خطبهی حضرت زهرا عَلَيْهِاالسَّلَامُ در نهایت فصیح و بلیغ بودن قرار دارد
من حیث عذوبة ألفاظها الکافیة و غرابة مضامینها الشافیة
از جهت اینکه الفاظ این خطبه، کلمات بسیار گوارایی دارد و مضمون و معنای آن شفا بخش است و غریب و کم است
و جزالة معانیها الوافیة مع ما علیها من البهاء و الجلالة
هم جملات زیبا هستند و هم معانی عالی هست
بحیث لو خوطب بها الجبال الشامخة لرأیتها خاشعة متصدّعة
اگر کوههای بلند مخاطب این خطبه باشند، میبینی که خشوع کرده و از هم پاشیده میشوند.[6]
و إن لم تؤثّر فی تلک القلوب القاسیة التی کانت کالحجارة أو أشدّ قسوة
اگر چه این خطابهی قوی در آنها که قلبهایش سختتر از سنگ بود، اثر نکرد
و هی کلام دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوق
و آن کلامی بود پایینتر از کلام خالق و بالاتر از کلام مخلوق
سپس آقای تبریزی انصاری ادامه میدهد که بنابراین حق است که ببینیم که این خطبهی گرانبها متعلق به چه کسی است و از کجا صادر شده است. ایشان با این عبارت شخصیت حضرت زهرا عَلَيْهِاالسَّلَامُ را معرفی میکند:
فانّها صادرة من بضعة الرسول صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ...، سلالة النبوّة، و عصارة الفتوّة، الصدّیقة الکبري، و الانسیّة الحوراء، مشکاة الضیاء، اُم الأئمة النقباء النجباء، سیدة النساء فاطمة الزهراء صلواتاللَّهعلیها
ایشان پارهی تن رسول صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ است، خلاصهی نُبوّت و عصارهی جوانمردی، صدیقهی کبری و حوریهای است به شکل انسان، جایگاه چراغها است _منظور حسنین علیهماالسلام و زینبین عَلَيْهِاالسَّلَامُ هستند_، مادر پیشوایانی که غیب میدانند و از برگزیدگان، سرور زنان، حضرت زهرا عَلَيْهِاالسَّلَامُ هستند.
معرفی شخصیت حضرت خدیجه عَلَيْهِاالسَّلَامُ
مرحوم آقای انصاری میگوید: پنهان نماند این خطبهی غراء از سرور زنان و پارهی تن بهترین انبیاء و همسر آخرین اولیاء و چراغدان نورهای ائمه، حضرت زهرا عَلَيْهِاالسَّلَامُ صادر شده است که مادر ایشان حضرت خدیجهی کبری عَلَيْهِاالسَّلَامُ است که شریفترین و با فضیلتترین زنان پیغمبر صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ است و فضائل ایشان بین اهل زمین و آسمان مشهور است.
ایشان برای تأیید مطلب خویش دو روایت نیز در معرفی مقام حضرت خدیجه عَلَيْهِاالسَّلَامُ در لسان اهلبیت علیهمالسلام بیان میکند.
حدیث اول
رُوِيَ أَنَّ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِالسَّلَامُ قَالَ: إِنَّ خَدِيجَةَ لَمَّا تُوُفِّيَتْ [7]
امام صادق عَلَيْهِالسَّلَامُ میفرمایند: زمانی که حضرت خدیجه _عَلَيْهِاالسَّلَامُ_ وفات کردند
جَعَلَتْ فَاطِمَةُ تَلُوذُ بِرَسُولِ اللَّهِ صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ
حضرت فاطمه _عَلَيْهِاالسَّلَامُ_ پناه میبردند به رسول خدا صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ
وَ تَدُورُ حَوْلَهُ
دور ایشان میچرخید
وَ تَسْأَلُهُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَيْنَ أُمِّي
و سوال میکرد یا رسول خدا! مادر من کجاست؟
فَجَعَلَ النَّبِيُّ صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ لَا يُجِيبُهَا
پیامبر صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ پاسخی نمیدادند
فَجَعَلَتْ تَدُورُ عَلَى مَنْ تَسْأَلُهُ وَ رَسُولُ اللَّهِ لَا يَدْرِي مَا يَقُولُ
و حضرت دور دیگران میگشت و سوال میکرد و پیامبر صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ نمیدانست چه پاسخی بدهد. _یعنی در حال تحیّر بودند_
فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ فَقَالَ إِنَّ رَبَّكَ يَأْمُرُكَ أَنْ تَقْرَأَ عَلَى فَاطِمَةَ السَّلَامَ
جبرئیل عَلَيْهِالسَّلَامُ نازل شد و گفت: یا رسول الله! خداوند أمر میکند که بر فاطمه _عَلَيْهِاالسَّلَامُ_ سلام برسانی
وَ تَقُولَ لَهَا إِنَّ أُمَّكِ فِي بَيْتٍ مِنْ قَصَبٍ كِعَابُهُ مِنْ ذَهَبٍ وَ عُمُدُهُ مِنْ يَاقُوتٍ أَحْمَرَ بَيْنَ آسِيَةَ امْرَأَةِ فِرْعَوْنَ وَ مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ
و به ایشان بگویی: مادر تو در خانهای ساخته شده از نیها است که پایههای آن از طلا و تکیهگاههای آن از یاقوت سرخ است و او بین حضرت آسیه همسر فرعون و حضرت مریم دختر عمران _سلاماللهعلیهما_ قرار دارد.
فَقَالَتْ فَاطِمَةُ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّلَامُ وَ مِنْهُ السَّلَامُ وَ إِلَيْهِ السَّلَامُ
و حضرت زهرا عَلَيْهِاالسَّلَامُ گفت: همانا خداوند، سلام است و از جانب اوست سلام، و به سوی اوست سلام.
حدیث دوم
و عن النبی _صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ_ لفاطمة حین کانت منزعجة لافتخار عائشة علی امّها خدیجة [8]
هنگامی که پیغمبر صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ دید که حضرت زهرا عَلَيْهِاالسَّلَامُ ناراحت شده به خاطر افتخاری عایشه بر مادرش حضرت خدیجه عَلَيْهِاالسَّلَامُ میکند
بانّها لم تعرف رجلًا قبل النبی _صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ_ بخلاف خدیجة
که عایشه میگفت: من باکره بودم و همسر پیغمبر _صَلَّىاللَّهُعَلَيْهِوَآلِهِ_ شدم در حالی مادر تو یعنی حضرت خدیجه _عَلَيْهِاالسَّلَامُ_ قبلاً ازدواج کرده و بیوه بوده است.
یا فاطمة انّ بطن امّک کان وعاءً للأئمة
میفرمود: یا فاطمه _عَلَيْهِاالسَّلَامُ_! تو هم افتخار نما که رَحِم مادر تو، ظرفی است برای نگهداری ائمه _علیهمالسلام_
بعد آقای تبریزی انصاری این جملات را از روایتی دیگر اضافه میکنند:
و کان جبرئیل قد أتی من اللَّه تعالی بالسلام الی خدیجة مراراً متعدّدة، و انّ اللَّه یقرئها السلام
جبرئیل _عَلَيْهِالسَّلَامُ_ بارها سلام پروردگار را برای حضرت خدیجه _عَلَيْهِاالسَّلَامُ_ آورده است
و کانت خدیجة تقول فی الجواب: انّ اللَّه هو السلام، و منه السلام، و الیه السلام و علی جبرئیل السلام
و حضرت خدیجه در جواب میفرمودند: همانا خداوند، سلام است و سلام از جانب او و به سوی او میباشد و میفرمود: سلام بر جبرئیل
علماً منها بانّ العلّام لا یصحّ بالنسبة الی اللَّه السلام فکانت تجیب بما ذکر من الکلام، فانظر الی أدبها التامّ، و فضلها التمام
یعنی صحیح نیست به اینکه ما به خداوند سلام نماییم. زیرا سلام به معنی سلامتی است و لذا معنا ندارد که ما به خداوند سلام دهیم.
این دو روایت کوتاه در مورد معرفی مادر حضرت زهرا عَلَيْهِاالسَّلَامُ بود.
وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
[1] هدیه را به عنوان نحله یا منحه گفتهاند.
[2] الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج1، ص: 90؛ احتجاج أمير المؤمنين عَلَيْهِالسَّلَامُ على أبي بكر و عمر لما منعا فاطمة الزهراء سلاماللهعلیها فدك بالكتاب و السنة/ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج29، ص: 128
[3]...... فَدَعَا بِكِتَابٍ فَكَتَبَهُ لَهَا بِرَدِّ فَدَكَ فَخَرَجَتْ وَ الْكِتَابُ مَعَهَا، فَلَقِيَهَا عُمَرُ فَقَالَ: يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ! مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعَكِ؟ فَقَالَتْ: كِتَابٌ كَتَبَ لِي أَبُو بَكْرٍ بِرَدِّ فَدَكَ، فَقَالَ: هَلُمِّيهِ إِلَيَّ، فَأَبَتْ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَيْهِ، فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ- وَ كَانَتْ عَلَيْهَا السَّلَامُ حَامِلَةً بِابْنٍ اسْمُهُ: الْمُحَسِّنُ فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ مِنْ بَطْنِهَا، ثُمَّ لَطَمَهَا، فَكَأَنِّي.......؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج29، ص: 192
[5] علاّمه مرتضی عسكری، در سال 1293 هجریخورشیدی در شهر سامرا پای به عرصه هستی نهاد. وی در ۲۵ شهریور ۱۳۸۶ هجریخورشیدی در سن ۹۳ سالگی در بیمارستان میلاد تهران درگذشت.
[6] اشاره به آیهای از قرآن که میفرماید: لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّه؛ الحشر (59) آیه 21
[7] الخرائج و الجرائح، ج2، ص: 529 و بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، ص: 27
[8] البته این روایت با کمی اختلاف به این صورت در کتاب شریف بحارالأنوار و مناقب ابنشهر آشوب آمده است: وَ دَخَلَ النَّبِيُّ صلّیاللَّهعلیهوآله عَلَى فَاطِمَةَ فَرَآهَا مُنْزَعِجَةً فَقَالَ لَهَا مَا بِكِ فَقَالَتْ الْحُمَيْرَاءُ افْتَخَرَتْ عَلَى أُمِّي أَنَّهَا لَمْ تَعْرِفْ رَجُلًا قَبْلَكَ وَ إِنَّ أُمِّي عَرَفَتْهَا مُسِنَّةً فَقَالَ صلّیاللَّهعلیهوآله إِنَّ بَطْنَ أُمِّكِ كَانَ لِلْإِمَامَةِ وِعَاء؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، ص: 43 و مناقب آل ابي، تألیف ابن شهرآشوب جلد3، صفحه114