به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
تصميم نبش قبر و واکنش امیرالمؤمنین علیهالسلام
عمر گفت: اين سر و صداها را رها كن. هم اكنون كنار قبرها مىروم و آنها را نبش مىكنم تا جنازهى فاطمه را پيدا كنم و بر بدن او نماز بخوانم!
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمودند: بخدا قسم اگر كوچكترين اقدامى در اين باره كنى- در حالى كه مىدانى هرگز بر جنازهى فاطمه عليهاالسلام دست نخواهى يافت مگر آنكه سرت كه چشمانت در آن است از تنت جدا شود- آنگاه من جز با شمشير با تو روبرو نخواهم شد قبل از آنكه بتوانى كارى انجام دهى.
عمر فرياد زد: عدهاى از زنان مسلمين بيايند تا اين قبرها را بشكافيم و جنازهى فاطمه را پيدا كنيم تا بر بدن او نماز بگذاريم و قبر او را زيارت كنيم!!
عكس العمل اميرالمؤمنين علیهالسلام در مقابل تصميم نبش قبر فاطمه سلاماللهعلیها
اين خبر به اميرالمؤمنين عليهالسلام رسيد. حضرت قباى زرد رنگى را كه در جنگهاى شديد مىپوشيدند به تن كردند و بحال غضبناك كه چشمانش سرخ شده و رگهايش بالا آمده بود با تكيه بر شمشير ذوالفقار آمد تا وارد بقيع شد. يك نفر جلوتر سراغ مردم رفت و خبر داد كه علىبنابىطالب علیهالسلام مىآيد و به خدا قسم ياد مىكند كه اگر سنگى از اين قبرها حركت داده شود شمشير خواهد كشيد تا همه را بكشد.
عمر و اصحابش مقابل حضرت درآمدند و عمر گفت: چه خبر است اى اباالحسن! بخدا قسم قبر او را مىشكافيم و حتماً بر او نماز مىخوانيم!
اميرالمؤمنين عليهالسلام لباس عمر را گرفت و او را تكانى داد و بر زمين زد و فرمود: اى عمر! حقّ خود را رها كردم تا مردم از دين برنگردند، و اما قبر فاطمه، قسم به آنكه جان على بدست اوست، اگر تو و اصحابت در اين باره كوچكترين اقدامى كنيد زمين را از خون شما سيراب مىكنم.
اكنون اگر مىخواهى اقدام كن. من اگر شمشير بكشم آنرا غلاف نمىكنم مگر با گرفتن جان تو! تو همان كسى نيستى كه پيامبر صلىاللهعليهوآله قصد كشتن تو را داشت و سراغ من فرستاد، من هم با شمشير آمدم و بسوى تو هجوم آوردم تا تو را بكشم ولى اين آيه نازل شد كه بر اينان عجله نكنيد كه جزاى عملشان را آماده مىكنيم. ابوبكر فوراً جلو آمد و گفت: اى اباالحسن! بحقّ پيامبر و بحقّ آنكه بالاى عرش است، عمر را رها كن. بدان كه آنچه تو كراهت دارى انجام نخواهيم داد. اميرالمؤمنين عليهالسلام، عمر را رها كرد و مردم متفرق شدند و از آن روز فكر پيدا كردن قبر فاطمه عليهاالسلام را از ياد بردند.
اكنون براى غاصبين بخوبى معلوم شد كه چرا حضرت مخفيانه دفن شد. از اميرالمؤمنين عليهالسلام پرسيدند: چرا فاطمه عليهاالسلام شبانه دفن شد؟ فرمود: آن حضرت از عدهاى ناراضى بود و نمىخواست آنان در تشييع جنازهاش حاضر باشند.
تا اينجا مجموعه اقداماتى كه غاصبين براى تثبيت اقدامات خود انجام دادند بيان شد و روشن گرديد كه هر اقدامى از سوى آنان صورت مىگرفت بر ضرر خودشان تمام مىشد و اتمام حجتى بر دليلهاى قبل افزوده مىگشت.

|