«كَرِيمٌ حَلِيمٌ ذُوأَناتٍ»
«کریم و بردبار و شکیباست.»
«کریم» یعنی بزرگوار و بخشنده، که بخشندگیاش باکرامت و بزرگواری است.
ممکن است من به کسی یک شیرینی بدهم و بگویم: شیرینی را بردار و بخور! نوع دیگر اینکه شیرینی را دودستی بیاورم و بگویم: بفرمایید و نوش جان کنید.
این نحوهی ارائه و بخشندگی را کرامت گویند. خداوند متعال در بخشندگی خود و در «ذُوالفَضلِ العَظِیمِ» بودنش کریم است.
هم کریم است، هم با بزرگواری رفتار میکند و هم بخشندگی دارد؛ لذا برای نعمتهای مادی منّت نمیگذارد. خداوند فقط راجع به ارسال رُسل منّت گذارده است که در قرآن میفرماید:﴿ لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ ﴾(1) : ﴿ خداوند منّت گذاشته بر مؤمنین که از جنس خودشان، پیامبری برایشان فرستاده است. ﴾
یکی از اسمها و صفات خدا «کریم» است. خداوند بخشندگیهایش باکرامت است. سه صفت «کریمٌ»، «حَلیمٌ» و «ذُوأَناتٍ» که تفسیر «حَلیمٌ» است، از صفاتی است که برای بشر قابل تبعیت و تقلید و مشارکت است. انسان میتواند در صفت کرامت، حِلمو ذوأناتبودن، از خدا تبعیت کند و این صفات را در خودش پیاده کند.
اینکه اخلاق را به تخلّق به اخلاق اللهتعریف میکنند، معنایش همین است.
کرامت به نحو کامل در خدا چیست؟
ما نمیدانیم حلم و ذوأنات بودن خدا (چون صفت خداست) چیست. کیفیت و ماهیتش را هم نمیدانیم؛ امّا تصوّری که از آن داریم، میتوانیم در وجود خودمان پیاده کنیم.
حلیم از حِلم میآید و به معنای بردباری است. حلم، بعد از علم است.
کسی که در برابر برخورد ناشایستِ کسی بردباری نشان دهد، حلیم است.خدا با اینکه «عالِمَ السِّرِّ وَ الخَفِیاتِ» است؛ امّا حَلیم است.
«ذُوأناتٍ» یعنی صاحب لحظهها. خداوند لحظهها را به انسانهای مختار فُرجه میدهد که شاید از کار بد پشیمان بشوند و برگردند. بنابراین خداوند «کَرِیمٌ حَلیمٌ ذُوأَناتٍ» است.
والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاتُه