شعر غدیر
به نام خداوند همه مهرِ مِهر وَرز
اشعار صغير اصفهاني، بخش سوم
وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اَللَّهُ ألَّذي مَلَأَ الدَّهْرَ قُدْسُهُ، وَالَّذي يَغْشَي الْأَبَدَ نُورُهُ، وَالَّذي يُنْفِذُ أَمْرَهُ كيف بِلا مُشاوَرَةِ مُشيرٍ وَ لامَعَهُ شَريكٌ في تَقْديرِهِ وَ لايُعاوَنُ في تَدْبيرِهِ. صَوَّرَ مَا ابْتَدَعَ عَلي غَيْرِ مِثالٍ، وَ خَلَقَ ما خَلَقَ بِلامَعُونَةٍ مِنْ أَحَدٍ وَ لاتَكَلُّفٍ وَلاَاحْتِيالٍ. أَنْشَأَها فَكانَتْ وَ بَرَأَها فَبانَتْ . فَهُوَ اللَّهُ الَّذي لا إِلاهَ إِلاَّ هُو المُتْقِنُ الصَّنْعَةَ، اَلْحَسَنُ الصَّنيعَةِ، الْعَدْلُ الَّذي لايَجُوُر، وَالْأَكْرَمُ الَّذي تَرْجِعُ إِلَيْهِ الْأُمُورُ. وَأَشْهَدُ أَنَّهُ اللَّهُ الَّذي تَواضَعَ كُلُّ شَيْءٍ لِعَظَمَتِهِ، وَذَلَّ كُلُّ شَيْءٍ لِعِزَّتِهِ وَاسْتَسْلَمَ كُلُّ شَيْءٍ لِقُدْرَتِهِ، وَخَضَعَ كُلُّ شَيْءٍ لِهَيْبَتِهِ.
گواهي دهم اين كه باشد جهان |
پر از قدس آن قادر غيب دان |
منزّه خداوندگاري كه او |
ابد را گرفته است نورش فرو |
بود نافذ الامر آن بي نظير |
مشاور نخواهد ندارد مُشير |
شريكيش در امر تقديرنيست |
تفاوت مراورا به تدبير نيست |
بدايع كه از صنعش آمد عيان |
نبودش مثالي كه سازد چنان |
چو ايجاد فرمود بي كم و كاست |
در ايجاد خود ياري از كس نخواست |
نه دشوار بود آفرينش بر او |
نه درصنعت خويش بد حيله جو |
به يك خواستن هر چه مي خواست كرد |
بناي وجود اين چنين راست كرد |
نباشد خداوندگاري جز او |
كه صنعش حكيمانه است و نِكو |
از آن دادگر ظلم و جور است دور |
بود هم بدو بازگشت اُمور |
گواهي دهم اين كه هست آن خدا |
چنان كش تواضع كند ماسوي |
همه در بر هيبتش در خضوع |
قرين خضوع و رهين خشوع |
|
تاریخ درج: 30/09/1392 | کد مطلب: 7 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 2587