دلنوشته
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
نجواهای امام:
جعفر بن محمّد علیهما السّلام پای برهنه روی خاک زانو زده است...وای بر ما!...خدایا!چه می گوید؟!گوش جان به کلامش می سپاری:
"مولای من! غیبت شما خواب از دیدگانم دور ساخته و زمین را بر من تنگ گردانیده و آسایش دل را از من ربوده است.
آقای من! پنهانی شما درد و رنج مرا به سختی های اندوه زای روزگار پیوسته و از دست رفتن یاران امکان گِرد هم آمدن و برانگیختن را از میان برده است.
هنوز از یاد یک بلا و سختی دوران غیبت، اشک دیدگانم نخشکیده و سوز و ناله ی دل، آرام نشده که رنج و شکنجه شدیدتر و دردناک تری در برابر دیدگانم آشکار و نمایان می شود"1
بنگر موسی بن جعفر علیهما السّلام را.... می نگری.می شنوی چگونه ناله هَجر سر می دهد: "اللهم عجّل فرجه و سهّل مخرجه" 2
بنگر علی بن موسی را.درود خدا بر او باد!می نگری.ببین کاسه ی خونین چشمانش را .3
این جا جولانگاه پهلو شکستگانِ حریم ولایت است.
بازگرد ...دیگر جایی برای تو نیست.
بهای یوسف اشک های به خون شسته زهراست؛سر های بی تن عاشوراست؛چهارده سال به کنج زندان نشستن امام صابران است...
با این همه ،دل خوش می داری؛ شاید تو نیز از خریدارانش به حساب آیی!
ما را به جز تو در همه عالم عزیز نیست گر رد کنی بضاعت مزجاة ور قبول
منابع:
1-{پاورقی:1.منتخب الاثر:259 ؛انتظار بذر انقلاب :72}
2-{پاورقی:2.منتخب الاثر:506 ح 4}
3-{پاورقی:منتخب الاثر 508 ح 6}

|
تاریخ درج: 21/08/1393 | کد مطلب: 10 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 2834