درسی از خطابه ی غدیر
به نام خداوند همه مهر مهرورز
حجاب نور و حجاب ظلمت
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله درقست سوم خطابه ی غدیر می فرمایند: «ثُمَّ الْإِمامَةُ في ذُرِّيَّتي مِنْ وُلْدِهِ إِلي يَوْمٍ تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَرَسولَهُ. »:
«و سپس امامت ، در فرزندان من از نسل علی خواهد بود تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید . »
ملاقات با رسول خدا صلی الله علیه وآله توجيه پذیراست؛ اما با خدا ملاقات مي کنيد يعني چه؟ مگر اين جا ملاقات نمي کنيم؟
خداوند در قرآن کریم می فرماید: ﴿ يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقيه﴾(1) ﴿ای انسان با زحمت به سوي خدا میروید، پس خدا را ملاقات خواهید کرد. ﴾
اين جا در مورد مرگ بحث مي کند، ولي مربوط به قيامت است. اما چرا در مرگ و قيامت تعبير شده است که ما خدا را ملاقات مي کنيم؟ مگر اين جا ملاقات
نمي کنيم؟ اين جا تعلّقات نمي گذارند ما خدا را ملاقات کنيم. حضور قلب با قلب سليم، ابزارملاقات خود خداست.
به اين معنا که باید تمام حجاب ها از بين برود تا ما خود خدا را با ديده ی قلب رؤيت کنيم: « تَلْقَوْنَ اللَّهَ وَرَسولَهُ ». لذا يکي از اسامي قيامت، « يوم الملتقى» است.
در روز قیامت ما خدا را ملاقات مي کنيم، چرا که تمام حجاب ها از بين مي رود. ما دو حجاب داريم: يکي حجاب نور، دیگری حجاب تاريکی و گناه.
انسان بر اثر گناه از خدا غافل مي شود، لذا به واسطهی قرار گرفتن در حجاب ظلمت و گناه، خدا را ملاقات نمي کند. اگر انسان هاي پاکي باشند، آنگاه بين آن ها و خدا، حُجُب و سُرادِقات نور حجاب شده وخدا را در این جا ملاقات میکنند. در واقع يک نوع ملاقاتي است از پس سُرادِقات نور.
در روز قيامت، خدا را ملاقات مي کنيم، زیرا پرده ها و حجب ظلمت کنار میروند .درقیامت اگر هم حجابي باشد، حجاب نور است؛ يعني به وسيله ی مقام نوراني خاتم الانبياء صلی الله علیه وآله یا امام حسين صلوات الله عليه و امثال ایشان که مشيت الله اند می توانیم خدا را ملاقات کنیم. لذا يکي از اسم هايي که قيامت دارد، محلّ لقاء الله است.
در قرآن کريم و در آموزه هاي همه ی اديان، يکي از مشخصات قيامت و مسائلي که درباره ی معاد مطرح شده، مسئله ی از بین رفتن تعلّقات انسان و ملاقات با خداست. اين ملاقات را همه دارند؛ هم مؤمن، هم کافر و هم منافق. در قيامت ديگر کسي حجاب ظلمت ندارد که به واسطه آن از خدا غافل شود.
ثبات اعمال
از ديگر موضوعاتي که درباره ی روز قيامت مطرح است و در خطابه هم گفته شده اين است: اعمالي که اين جا به صورت حدوث و پدیده است و سپس محو
مي شود (اتفاق مي افتد و با گذر زمان، ديگر وجود ندارد) در آن جا ثبات پيدا مي کند و مي ماند. فرض کنیم هر هفته که به کلاس مي آييم، ظاهر بدن را مي بينيم. مولکول هايي که جمع شده و فيزيک بدن ما را تشکيل داده، ثابت است.امّا هر هفته که مي آييم آيا همان صحبت ها، نگاه ها و حرکت ها را هم مي بينيم؟ همهی حرکت ها با مرور زمان تمام می شود . همه ی جملاتي که درکلاس گفته شده، همه اش رفته و محو شده اند؛ البته ظاهرش محو شده، امّا زبان و حنجره و صورت و... هستند.
روز قيامت و عَرضه ی بر خدا
« فَمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَبِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدي مِنْ صُلْبِهِ إِلي يَوْمِ الْقِيامَةِ وَالْعَرْضِ عَلَياللَّهِ عَزَّوَجَلَّ ...» :
«اینک آنان که از او و جانشینانش از فرزندان من و از نسل او - تا برپایی رستاخیز و عرضهي بر خدا - پیروی نکنند ...»
عَرضه ی بر خدا؛ يعني در روز قيامت چيزی جز خودمان نداريم و در خدمت خدایيم. هيچ مانعي، اراده اي و تعلّقي نداريم. چيزي که ما را از خدا و حقايق دور کرده، همين تعلّقات است. اگر در نماز نمي توانيم حضور قلب پيدا کنيم، به خاطر افکار و تعلّقات مختلف ماست.
به یاد داشتن مرگ
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در قسمت دهم خطابه ی غدیر می فرمایند:
«اُذْكُرُوا الْمَماتَ وَالْمَعادَ وَالْحِسابَ وَالْمَوازينَ وَالْمحاسَبَةَ بَيْنَ يَدَي رَبِّ الْعالَمينَ وَالثَّوابَ وَالْعِقابَ. »:
«یاد آورید مرگ و قیامت را ، حساب و ترازوها ( برای توزین اعمال) را ، محاسبهی در برابر پروردگار جهانیان و پاداش و کیفر را . »
در دنیا هم مقابل خداييم، منتها آن جا جز اين که در مقابل خدایيم، غرق در حضور اویيم و دیگر چيزی احساس نميکنيم.
منابع:
(1)انشقاق 6

|
|
تاریخ درج: 26/09/1393 | کد مطلب: 1 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1913