مناسبت
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
بانوی آفتاب
شب است و بغض و سکوت و صدای گریه ی آب شکسته قلب رسول و ندارد امشب خواب
کنار بستر مرگ یگانه امیدش گرفته زمزمه یارب خدیجه را دریاب
رحمان نورانی
بانوی بانوان قریش در بستر بیماری افتاده بود." خدیجه " آفتاب خانه ی محمد صلی الله و علیه و آله بود و گرمی دل آن حضرت.
" خدیجه " یاور سختی های همسر بود و مادر دردانه ی محمد صلی الله علیه و آله.
" خدیجه " مادر اسلام بود و مایه ی دل گرمی مسلمانان.
تاریخ در مقابل عظمت خدیجه سر فرود می آورد و در برابر بسترش دست بسته می ایستد.(1)خدیجه اولین زنی بود که به پیامبر ایمان آورد و پشت او به نماز ایستاد و در آن سال های تنهایی ، در آن سال ها که زنان قریش حتی سلامش را پاسخ گو نبودند لحظه ای در حقانیت رسول خدا شک نکرد و او را تنها نگذاشت.
تمامی اموالش را وقف اسلام نمود و لحظه ای تردید نکرد. وجود پاک و بی آلایش خدیجه در سختی روز های گرم شعب ابی طالب مرهمی بود بر زخم های دل رنجیده ی محمد صلی الله و علیه و آله و لبخند مهربانش گرما بخش دل مسلمانان.
در بزرگی او همین بس که فاطمه سلام الله علیها از دامان او برخاست و رسول خدا با تکیه بر حمایت های او به قله ی رسالت رسید و اسلام با پشت گرمی او پا گرفت که پیامبر در باره اش فرموده اند:« سوگند به خدا ، پروردگار کسی را بهتر از خدیجه نصیبم نکرد . زیرا در حالی که مردم کفر می ورزیدند او به من ایمان آورد. در حالی که مردم تکذیبم می کردند ، او مرا تصدیق کرد. در حالی که مردم محرومم کرده بودند، او با دارایی خود با من مساوات کرد و خداوند از او فرزندی به من عطا نمود که از سایر همسرانم چنین موهبتی نصیبم نشد.»(2)
پیامبر بر بالای بستر همسرش نشسته بود و غم تنهایی و از دست دادن خدیجه از یک سو و گریه های دردانه اش فاطمه سلام الله علیها از سویی دیگر قرار از دلش گرفته بود . در آن واپسین لحظات خدیجه برای آخرین بار چشم گشود و به آرامی وصیت کرد. وصیتی که چون مرثیه ای بیش از پیش دل حضرتش را به درد آورد.
او که سال های زندگی اش را وقف حضرتش کرده بود از محمد صلی الله علیه و آله می خواست که او را عفو کند که در حقش کوتاهی کرده و دخترش فاطمه سلام الله علیها را به او می سپارد که مبادا در نبودنش کسی از زنان قریش به او آزار برساند و بر او صدایی بلند کند و دل نازک و مهربانش را بلرزاند.

و در دل پیامبر چه آشوبی بود که خبر داشت از ماجرای در و دیوار و آن چه بر دردانه ی خدیجه خواهد رسید از امتی که خدیجه خود را وقف آنان کرده بود.
سپس خدیجه از هراس از قبر برایش گفت و این درخواست که او را در لباسی کفن کنند که پیامبر هنگام وحی بر تن داشت.(3)
و این گونه خدیجه مادر امت اسلام در دهم رمضان سال دهم بعثت دیده بر هم نهاد . پیامبر اسلام خود غسل و کفن ایشان را برعهده گرفته بود که به ناگاه جبرئیل با ردایی از بهشت بر او نازل شد و عرض نمود:« یا رسول الله خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید او که اموالش را در راه ما صرف کرد ، ما سزاوار تریم که کفنش را بر عهده بگیریم.»(4)
منابع:
(1)سمیه ی خراعه
(2)کشف الغمه- جلد دوم
(3)رباحین الشریعه-محلاتی- جلد دوم
(4) ابن حجر- الاصبه – جلد چهارم/ حضرت خدیجه مادر امت- نویسنده محمد محسن طبسی
 |
تاریخ درج: 30/03/1394 | کد مطلب: 4 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 2201