قرارهای اخلاقی
به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
تقسيم وقت و زمان، يك وظيفهی سخت
بسياري از افراد نسبت به كار و زندگي احساس مسئوليت زيادي ميكنند. زندگي خانوادگي دارند، درس ميدهند، درس ميخوانند، كلاس زبان و كامپيوتر ميروند، معاشرت ميكنند و به اعتقاد خود به بهترين نحو از وقتشان استفاده ميكنند. از خواب، خوراك، استراحت و تفريح خود ميگذرند و خستگي بيشتر را تحمل ميكنند تا وظايف خود را انجام دهند و در تمام شرايط كار را به پايان برسانند. اما اين روش يعني كار بدون استراحت، علاوه بر اين كه به انسان فشار ميآورد و او را از پا مياندازد، شيوه مناسبي براي زندگي نيست و اسلام چنين الگويي را براي زندگي و براي انجام وظايف و مسئوليتها نميپسندد.
زیرا كار زياد و بيش از اندازه, خواهي نخواهي خستگي ميآورد و در روحيه و شادابي انسان تأثير ميگذارد و سبب تغيير اخلاق و رفتار او ميشود. مثلاً يك مادر سرحال و پر انرژي خيلي ملايم و صبور با فرزندان خود مواجه ميشود و در برخورد با آنها حوصله بيشتري به خرج ميدهد.
همين طور يك معلم، يك دوست و يا هركس ديگر هنگام خستگي زودتر عصباني ميشود، اشكال كارهاي ديگران بيشتر به نظرش ميآيد، گذشت او كمتر ميشود و توقعش بالا ميرود. حال آن كه با استراحت كافي زمينهی اين درگيريها كمتر ايجاد ميشود.

خود شما مقايسه كنيد؛ هنگامي كه بعد از يك مسافرت کاری طولانی و در پي مدتها كار و تلاش و پس از يك خواب كافي بعد از مسافرت، از جا برميخيزيد و با اشتياق به دنبال كار خود ميرويد.
يا اين كه بعد از يك روز خسته كننده به سختي ماشين پيدا ميكنيد و به خانه ميآييد. بعد از كارهاي خانه با خستگي تا دير وقت مشغول كارهاي فردا ميشويد.
ولي خواب مانع شما شده و مجبور ميشويد دست از كار بكشيد. صبح فردا با خستگي فراوان از روز قبل، اضطراب و كلافگي از كار انجام نداده و عذاب وجدان از كوتاهي كه در حق اهل خانه انجام دادهايد, روز را شروع ميكنيد. چه قدر رفتار و برخورد شما در اين دو روز متفاوت خواهد بود.
يكي از آشنايان ما براي كار نقاشي با كسي قرارداد بسته بود که در مدت يك هفته، طبقه بالاي خانه آنها را رنگ كند و تحويل دهد. مرد نقاش هر روز دير سركار آمده و بيشتر از دو سه ساعت كار نمیکرد و در بين همان كار كم نیز، گاهی درازکشیده و استراحت میکرد و ... ولي به هر ترتيب کار خود را در زمان معين تحويل داد. موقع تسويه حساب از او پرسيدند كه تو چرا يك هفته وقت خواستي در حالي كه ميتوانستي با کار بیشتر در دو يا سه روز آن را تمام كني.
او در جواب گفته بود:“اين یک هفته زمان مرخصي من بود و من وظيفه داشتم كه در اين مدت استراحت كنم و در قبال محل كارم مسئول بودم كه سر حال و پر انرژي به آنجا برگردم. اين كار با اين ترتيب مرا خسته نميكرد در نتيجه آن را پذيرفتم و قبول كردم.”
هر كدام از ما نيز بايد توجه داشته باشيم كه استراحت و تفريح هم جزو وظايف ماست و اگر بيش از اندازه از خود كار بكشيم و بيش از توانمان فعاليت داشته باشيم، در حقيقت در كار خود كم گذاشته و مسئوليت خود را به درستي انجام ندادهايم.

|
تاریخ درج: 21/10/1396 | کد مطلب: 4 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 762