معرفی علما و اصحاب
به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
شاعری توانا
نامش عبدالرحمن بن حنبل بود و جزو مسلمانان صدر اسلام به شمار می رفت. عبدالرحمن برادر کلده بود. این دو برادر با صفوان ابن امیه برادر مادری بودند ولی پدر عبدالرحمن و کلده اهل یمن بود. با این حال عبدالرحمن در مکه به دنیا آمد .
در آغاز بعثت رسول خدا صلّی الله علیه وآله، عبدالرّحمن اسلام را پذیرفت و جزو اولین مهاجران بود. او در زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله از فن بیان و استعداد خود در شعر استفاده کرد و اشعار زیادی در مدح رسول خدا صلی الله علیه و آله و مسلمانان سرود. عبدالرّحمن بن حنبل از صحابه ی پیامبر بود و در جنگ های بدر و احد شرکت داشت. پس از شهادت رسول خدا صلّی الله علیه وآله ، عبدالرّحمن در ابتدا با خلیفه ی اول بیعت نکرد ولی پس از مدتی با فشار حکومت به ظاهر با خلیفه ی اول بیعت نمود ولی نام او را در شمار کسانی آورده اند که به مدینه آمدند و با امیرالمومنین علی علیه السّلام بیعت نمودند و همگی سوگند خوردند تا پای جان از حضرت دفاع نمایند و هرچه دارند در راه ایشان فدا کنند (الجمل صفحه 103).
در جنگ اجنادین که در زمان خلیفه ی اول بین مسلمانان و رومیان اتفاق افتاد نام عبدالرحمن بن حنبل نوشته شده است. بعد از این جنگ که با پیروزی مسلمانان به پایان رسید خبر مرگ خلیفه ی اول و خلافت خلیفه ی دوم به دمشق رسید. بعد از شنیدن این خبر عبدالرّحمن به مدینه باز گشت.
با روی کار آمدن عثمان به عنوان خلیفه ی سوم انتقادات شیعیان بیشتر حالت علنی پیدا کرد.

هنگامی که عبدالرّحمن فهمید که خلیفه ی سوم پس از بخشش مروان، پانصد هزار درهم را نیز به او بخشیده است، تصمیم گرفت از زبان گویای خود برای نجات اسلام، این بار در غالب هجو استفاده نماید و اشعاری در مذمت خلیفه ی سوم و پسر دایی او سرود. معنی برخی از این اشعار این گونه بود: «سوگند به خدای يگانه، سوگندي بجد و تاکيد که خدا هيچ کاری را بيهوده و بی ثمر نگذاشته است، بلکه (حتي) تو را مايه آزمايش ما ساخته است تا ما را بوسيله تو بيازمايد يا تو را از آزمايش درآورد. تو آن تبعيد شده ی پيامبر صلّی الله علیه وآله را بخواندی و مقرب خويش گردانيدی و اين بر خلاف رويه و قرار مصطفی صلّی الله علیه وآله است. خويشاوندانت را به حکومت بر خداپرستان گماشتی و اين بر خلاف رويه گذشتگان (ابوبکر و عمر) است. و يک پنجم غنيمت را به مروان بخشيدی و بدينسان او را بر ديگران فضيلت نهادی و مراتع اطراف مدينه را قرق کردی و درآمدی را که (ابو موسی) اشعری از اموال عمومی آورده بود به نزديکانت دادی.»
این اشعار که دهان به دهان می چرخید به گوش خلیفه ی سوم رسید و او دستور داد تا عبدالرّحمن را در زندان به غل و زنجیر کشیدند. عبدالرحمن از زندان نامه ای به امیرالمومنین علیه السّلام نوشت و در آن با این که زندان را برکت خداوند نامیده بود از حضرت کمک خواست. امیرالمومنین علی علیه السّلام به نزد خلیفه ی سوم رفتند و با وساطت ایشان خلیفه دستور آزادی عبدالرحمن را صادر نمود به شرطی که بقیه عمر را در قموس خیبر در تبعید بگذراند.
بعد از مرگ عثمان، عبدالرّحمن خود را به کوفه و به خدمت امیرالمومنین علی علیه السّلام رسانید و تا پایان عمر در رکاب حضرتش بود. نام او را جزو اصحاب امیرالمومنین علیه السّلام در جنگ صفین آورده اند و اشعاری از او نیز در این جنگ باقی مانده است (اسدالغابه جلد 3،صفحه 288).

|
تاریخ درج: 02/01/1397 | کد مطلب: 2 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1145