قرارهای اخلاقی
به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
موضوع: قناعت ----- از غنيترين مردم
برخی افراد، قناعت را فقيرانه زندگي كردن و دست از تلاش كشيدن ميدانند. اگر براي قناعت و قانع بودن سفارش يا توصيهاي ميشنوند، خيال ميكنند منظور اين است كه براي بهدست آوردن آنچه بهتر است، كوشش نكن و روي از همه چيز بگردان. اما قناعت به اين معنا نيست.
قناعت يعني به آن چه که داريم راضي و قانع باشيم و از آن بهره ببريم و استفاده كنيم. قناعت يعني بهخاطر نعمتهايي كه در اختيار ما قرار گرفته، شاكر باشيم. قناعت يعني دائم دغدغه و حسرت وضعيت بهتر را نداشتهباشيم و خود را به اين خاطر عذاب ندهيم.

وقتي به زندگي اطرافيان يا حتي زندگي خودمان نگاه ميكنيم، ميبينيم كه با حسرت خوردن براي آنچه نداريم و افسوس آنچه که از دست دادهايم، از نعمتها و داراييهاي خود غافليم و از آن لذت نميبريم و استفاده نميكنيم.
مثلاً سرايدار يكي از آشنايان ما، مردي است كه جمعهها بدون وسيله از راه خيلي دور حركت ميكند تا به كوه برود و از هواي سالم آن بهرهمند شود. نه از سختي راه مينالد و نه از دوري آن شكايت ميكند. چنان از اين كار خوشحال و شادمان است كه گويي به يكي از بهترين و شيرينترين لذائذ دنيا رسيدهاست. يك چنين تفريح سالمي براي همهي ما امكان دارد، اما هيچكدام ما از آن بهره نميبريم و منتظر يك كار هيجانانگيز هستيم تا با آن تفريح كنيم و لذت ببريم.
در نتيجه بيبهره ميمانيم، امّا او كه به آنچه دارد قناعت ميكند و راضي ميشود، از همه شادتر و بهرهمندتر است. در روايت هم داريم که اميرالمومنين علیه السّلام می فرمايند: « اِذا طَلَبتَ الغِني فطْلبًه بِالقناعُه.» : « آنگاه كه در پي بينيازي هستي، آن را با قناعت جستجو كن.» (غررالحكم، فصل 17، ح 83.)

|
تاریخ درج: 02/01/1397 | کد مطلب: 4 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1166