معرفی دشمنان
به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
زیدبن ثابت بن ضحاک
زید بن ثابت یازده سال قبل از هجرت پیامبر صلی الله و علیه و آله در مدینه متولد شد. مادرش النوار دختر مالک بن صرمه یا مالک بن معاویه یکی از بزرگان قبیله ی خزرج بود . پدرش در جنگ بعاث که قبل از هجرت بین دو قبیله اوس و خزرج در گرفته بود کشته شده بود و زید به همراه مادرش در مکه زندگی می کردند. هنگامی که پیامبر با گروهی از مسلمانان به مدینه هجرت کردند، زید نیز به مدینه باز گشت. زید در آن سال ها 11 سال بیشتر نداشت برای همین از حضور در جنگ های بدر و احد معاف بود. زید پسری باهوش و علاقه مند به علم و سواد بود از این رو در نامش در جمله ی کاتبان مسلمان آمده است.
زید در جنگ های خندق و حنین در صف مسلمانان بود ولی در جنگ تبوک به همراه گروهی از منافقان به خانه ی سویلم یهودی رفته بود تا برای تحریک مسلمانان نقشه بکشند. خانه را به دستور پیامبر صلی الله و علیه و آله روی سر منافقان به آتش کشیدند .
عبدالله حارثه که خود به دستور پیامبر صلی الله و علیه و آله برای به آتش کشیدن منزل سویلم در آن جا حضور داشت روایت کرده که دیده است که زید بن ثابن بن ضحاک از خانه خارج شد و فرار کرد و در جریان این فرار پایش شکست. با این که اسامی این منافقان را به پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله اعلام کردند ولی پیامبر هیچ یک از ایشان را توبیخ نفرمودند.(1) بعد از وفات پیامبر صلی الله و علیه و آله ، زید بن ثابت در سقیفه با ابوبکر بیعت کرد و خلیفه ی اول برای او دعا نمود. او در زمان خلیفه ی اول از کاتبین خلیفه بود.(2) در زمان خلیفه ی دوم اعتبار اجتماعی او بالاتر رفته و منصب قضاوت گرفت.

خلیفه ی دوم هنگام سفرهایش زید را به عنوان جانشین خود در مدینه قرار می داد.(3) در زمان خلیفه ی سوم زید بن ثابت علاوه بر منصب قضاوت مسئول بیت المال و دیوان بود . او بسیار به خلیفه ی سوم علاقه مند بود و در سال 34 هجری قمری هنگام کشته شدن خلیفه ی سوم به همراه ابوسعید ساعدی و کعب بن مالک از او دفاع می کرد. بعد از قتل عثمان، زید جزو کسانی بود که با امیرالمومنین علی علیه السلام بیعت نکرد .(4) علت بیعت نکردن او با امیرالمومنین را علاقه ی شدید او به خلیفه ی سوم و اموال بسیاری که به سبب نزدیکی با خلیفه به دست آورده بود، گفته اند.
زید بن ثابت تا پایان عمر بدون آن که با امیرالمومنین بیعت کند در مدینه ماند . زید بن ثابت بن ضحاک 18 پسر و 9 دختر داشت که هفت نفر ایشان در قضیه ی حره به قتل رسیدند. او در سال 45 هجری قمری از دنیا رفت.
منابع
(1): سبل الهدی والرشاد-جلد5
(2): مسند-احمد حنبلی- جلد 5
(3): سیراعلام النبلاء – جلد دوم
(4): علامه مجلسی-بحارالانوار-جلد 33

|
تاریخ درج: 03/02/1398 | کد مطلب: 7 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 751