معرفی دشمنان
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
یزید بن معاویه لعنت الله علیه
سه روز بود که اسیران کربلا به پشت دیوارهای شام رسیده بودند.به فرمان یزید لعنت الله علیه اسیران را در پشت دیوارهای شام معطل کرده بودند تا شهر شام را زینت ببندد. مردم شام در کوی و برزن به صف ایستاده بودند و بی آن که بدانند این جشن پیروزی بر فرزندان رسول خداست مشغول پایکوبی بودند. (1)
یزید بن معاویه لعنت الله علیه بر تخت زرین خود تکیه زده بود و اشراف دمشق نیز در قصر حضور داشتند و منتظر ورود اسیران بودند. قبل از ورود اسیران، صدای ناله و شیون زنان و کودکان و پس از آن صدای غل و زنجیر فضای کاخ را تکان داد. گروهی زن و کودک به همراه چند مرد که همه زخمی و بیمار بودند با وضع دلخراشی وارد سالن کاخ سبز شدند. در مرکز اسیران امام سجاد علیه السّلام غرق در زنجیر ایستاده بودند و یک سر زنجیری که برگردن مبارک بسته بود به بازوی زینب سلام الله علیها بسته شده بود.یزید لعنت الله علیه با امام سجّاد علیه السّلام به عنوان سخن گوی آن گروه بحث می نمود و با بهانه تراشی در صدد بود که امام را به شهادت برساند. (2) سرهای شهیدان را جلو آوردند و در جلوی پای یزید لعنت الله علیه قرار دادند.
صدای ناله ی اسیران دل های سنگی کاخ نشینان را لرزاند. صداها به گریه تبدیل شد آن زمان که سر حسین بن علی علیه السّلام را در تشتی زرین جلوی پای یزید لعنت الله علیه نهادند. آن جا بود که آن ملعون با چوب خیزران بر دهان مبارکی زد که روزگاری لب های رسول خدا صلی الله علیه و اآله بر آن بوسه می زدند و اشعاری را می خواند به این مضمون:« کجایند اجداد ما که در غزوه ی بدر حاضر بودند و به دست اصحاب پیامبر کشته شدند پس بیایند و ببینند که چگونه تلافی کردم و سر اولادش را بریدم؟....ای جماعت آیا صاحب این سر را می شناسید ؟او کسی بود که افتخار می کرد به نسل و پدرانش و فراموش کرده خداوند در قرآن آورده خدا به هرکسی که می خواهد سلطنتش را واگذار میکند و از هرکه می خواهد می گیرد و خدا او را لایق ندانست...»(3)
در آن هنگام صدای دختر علی بن ابی طالب علیه السّلام بلند شد که:« با چوب خیزران بر لبان سید جوانان اهل بهشت می زنی و آن گاه پدران خود را می خوانی ؟ به زودی به آنان ملحق می شوی در حالی که آرزو می کنی ای کاش فلج بودم..... آگاه باش لعنت خداوند بر ستمکاران محقق است.»(4)
یزید بن معاویه لعنت الله علیه در سال 25 هجری متولد شد. پدرش معاویه لعنت الله علیه در اواخر سلطنتش بر خلاف عهدنامه ای که با امام حسن علیه السّلام بسته بود او را به ولایت عهدی خود برگزید. او جوانی هوس باز بود که از فسق و فجور در ملا عام باکی نداشت علنا شراب می خورد و میمونی را همراه ومونس خود کرده بود به طوری که روایت شده70 هزار نفر را مجبور کرده بود در تشیع جنازه ی آن میمون شرکت کنند.
مسعودی که از اهل سنت می باشد در مروج الذهب در باره اش می گوید:« یزید مرد ستمکار و فاسق و ظالمی بود و مسئول قتل نواده ی رسول خدا و اصحاب اوست. آشکارا شراب می نوشید و با سگان می نشست اخلاقش اخلاق فرعون بود جز این که فرعون در امر رعیت مدارا بیشتر می نمود و انصاف و تدبیر بیشتر داشت.» فاجعه ی کربلا در نخستین سال خلافت یزید لعنت الله علیه رخ داد.در سال 63 مردم مدینه بر علیه او شورش کردند. یزید لعنت الله علیه ، مسلم بن عقبه را مامور سرکوبی مردم مدینه نمود و او با اجازه یزید لعنت الله علیه پس از سرکوبی شورش سه روز جان و ناموس مردم را بر سربازانش حلال کرد از این جنایت یزید لعنت الله علیه بسیار در تاریخ یاد می کنند و آثار مخرب آن تا سال ها باقی ماند.
در سال 64 بار دیگر لشکر یزید لعنت الله علیه این بار برای محاصره و نابودی عبدالله بن زبیر راهی مکه شد و پس از محاصره ی مکه با استفاده از منجنیق کعبه را به آتش و سنگ بستند ولی خداوند به یزید لعنت الله علیه مهلت نداد و با رسیدن خبر مرگش محاصره ی کعبه نیمه تمام ماند.(5)
مرگ یزید لعنت الله علیه در پرده ای از ابهام قرار دارد وروایات مختلفی برای علت مرگ او وجود دارد تنها چیزی که از آن مطمئن هستیم مرگ او در حین عیاشی های او اتفاق افتاد و پس از مرگ او پیکرش به سختی قابل شناسایی بود. (6)
منابع:
(1)جواد محدثی –فرهنگ عاشورا
(2)محدث نوری به نقل از راوندی
(3)تاریخ طبری- نفس المهموم
(4)روضه الشهدا – منهی الامال
(5)فتوح البلدان- بلاذری/ تاریخ طبری
(6)تاریخ طبری – ترجمه ابوالقاسم –جلد هفتم

|
تاریخ درج: 01/12/1394 | کد مطلب: 2 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 907