خطابهی غدیر
معرفی خطابه
مقدمه
متن و قرائت
ویکی خطابه
مقالات پژوهشی
کتابخانه غدیر
شرح صوتی
درس هایی از خطابه
درس های صوتی خطابه
ترجمه منظوم
کتاب سروش آفتاب
برکه بی ساحل
خطبهی فدک
معرفی خطبهی فدک
مقدمه شکوه یاس
متن و قرائت
مباحث جامع فدک
ویکی خطبهی فدک
شرح صوتی
ملحقات خطبهی فدک
لغات ملحقات
لغات خطبه
شکوه یاس دیجیتال
آزمون حفظ
آیین نامه
ثبتنام آزمون خطابهی غدیر
ثبتنام آزمون خطبهی فدک
آزمون حفظ خانوادگی
تاریخ برگزاری دورههای مختلف
نفرات برتر غدیر
نفرات برتر فدک
مجله الکترونیک 1841
معرفی مجله
آرشیو مجلات
آرشیو موضوعی مجلات
عضویت در مجله
اسامی برندگان مجله
دسترسی به آخرین شماره
پرسش و پاسخ
ارسال سوالات اعتقادی
نحوه تبلیغ خطابه
نحوه نذر خطابهی غدیر
آرشیو سوالات
مسابقات آنلاین
مسابقات آنلاین 1841
مسابقات کتابخوانی
اسامی برندگان
آرشیو مسابقات
فرزندان غدیری
مسابقه حفظ سلام زیارت
کتاب قصه دیجیتال
شگفتیهای آفرینش
رنگ آمیزی
جدول کلمات
نامهای به پدر مهریان
کاردستی
معرفی سورههای قرآن
شعر
نوا و نما
گالری تصاویر
سخنرانی با موضوعات مختلف
سرودهای استودیویی
آرشیو پخش زنده
کلیپهای ویدیویی
باشگاه مبلغان
باشگاه مبلغان
محتوایی برای یک جشن
آرشیو مطالب روزانه
ویژهنامه
گالری آداب مهمانی
گالری روزشمار غدیر
آکادمی غدیر و فدک
نرم افزار موبایل
Open Menu
خطابهی غدیر
خطبهی فدک
آزمون حفظ
مجله ۱۸۴۱
پرسش و پاسخ
باشگاه مُبلغان
مسابقات آنلاین
فرزندان غدیری
نوا و نما
فروشگاه آنلاین
نرم افزار
مطلب
»
صفحه اصلی ماژول مطلب
درسی از خطابه
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
روشن گر آیین رستگاری
«أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَى الدِّينِ»:
«هان ! او بر تمامي اديان چيره خواهد بود.»
برخی اوقات افراد فصیح در
خطابه
های خود، در بیان مطالب بسیار مهم و رعایت اصول بلاغت، ابتدا مهم ترین مطلب را میگویند و به تدریج پایین میآیند، به این صورت که ابتدا مهم ترین، مهمتر و سپس مهم را بیان میکنند. این مطلب تاثیر کلام را دوچندان میکند.
گاهی اوقات هم درست برعکس، به این صورت که با یک شیب ملایم، ابتدا زمینه را با یک مطلب معمولی آماده میکنند و سپس مطلب مهم و مهمتر رابیان میکنند.
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله درسخنان شان دربارهی حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف در
خطبهی غدیر
، ابتدا سخنان مهم تر و سپس مهم را آوردهاند و به همین ترتیب ادامه دادهاند. البته در کل موضوعات
خطابه
هم به این صورت است. ابتدا توحید را فرمودهاند و سپس به نبوّت اشاره داشته، سپس امیرالمؤمنین علیه السّلام را معرفی کرده و در بعضی فرازها خودشان را با امیرالمؤمنین علیه السّلام با هم معرفی کرده اند، به عنوان نمونه در اواسط فرمایشات خویش فرمودهاند:
«مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّي أَنَا النَّذيرُ و عَلِي الْبَشيرُ.»:
«هان مردمان! همانا من انذارگرم و علی بشارت دهنده است.»
«مَعاشِرَالنّاسِ، أَلا وَ إِنِّي مُنْذِرٌ وَ عَلِي هادٍ.»:
«هان که من بیم دهنده ام و علی رهنماست.»
«مَعاشِرَ النّاس أَلا وَ إِنّي نَبي وَ عَلِي وَصِيّي»:
«هان مردمان! که من پیامبرم و علی وصی من است.»
و این جمله را تا آخر فراز هفتم ادامه میدهند که در این فراز، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم در چند نکته، هم خودشان و هم حضرت علی علیه السّلام را معرفی میفرمایند. پس از این معرفی، در فراز هشتم برجملهی«
مِنّا
» تأکید ویژهای کرده و میفرمایند: قائم مهدی از نسل و خانوادهی ماست.
وقتی میفرمایند: «آگاه باشید همانا آخرین امام، قائم مهدی از ماست.» یعنی آن حضرت، قیام کننده و هدایت کننده وخاتم الائمهاند.
وقتی «
الْقائِمَ
» اند، باید قیام کرده و همهی امور را به سامان برسانند. وقتی «
الْمَهْدِي
» اند، یعنی از جانب خدا هدایت شده که تمام برنامهها را اجرا کنند، لذا بقیّه ی فرازها مثل
«ألا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَي الدِّينِ»
و
«أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ»
و بقیّهی جملهها جزء زیر مجموعههای آن جملهی اول محسوب میشوند.
چیره بر ادیان
پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم با جملهی
«أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَي الدِّينِ» :
«هان ! او بر تمامي اديان چيره خواهد بود»؛
به آیات ۳۳ سورهی توبه و آیهی ۹ سورهی صف اشاره میفرمایند:
﴿هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون﴾:
﴿او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند﴾.
و نیز به آیه ۲۸ سورهی فتح آنجا که میفرماید :
﴿ هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ كَفى بِاللَّهِ شَهيدا﴾:
﴿او كسى است كه رسولش را با هدايت و دين حق فرستاده تا آن را بر همه اديان پيروز كند، و كافى است كه خدا گواه اين موضوع باشد.﴾.
مرحوم فیض کاشانی صاحب تفسیر صافی یکی از بزرگ ترین فلاسفهی چهار قرن اخیر است. او شاگرد و داماد ملاصدرای شیرازی بود و در مکتب حکمت متعالیه درس خوانده است. با این حال در تألیفات خود بسیار متعبد، شرعی و حدیثی است. به طوری که تفسیر صافی جزو بهترین تفاسیر روایی به شمار میآید، مانند تفسیر علی بن ابراهیم قمی، عیاشی، فرات کوفی، نورالثقلین و تفسیر سیدهاشم بحرانی، که تمام این تفاسیر روایی هستند. ٱنان مقید بودند که آیه را با کلام معصوم علیه السلام تفسیر کنند که این روش بسیار ارزشمند و به دور از خطاست، لذا ارزش تفسیر صافی این است که روایی است و از منابع درجه ی اول شیعه مثل: تفسیر علی بن ابراهیم قمی، کافی، احتجاج، مجمع البیان و عیاشی در آن استفاده شده است. مرحوم فیض کاشانی روایات متعددی از احتجاج نقل میکند.
احتجاج یکی از ناقلان
خطبهی غدیر
است. یکی از جهات اعتبار احتجاج تأیید و امضای اشخاصی مثل مرحوم فیض کاشانی، علامه مجلسی و ... است.
فیض در تفسیرصافی از احتجاج ذیل آیهی :
﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلام دینا﴾
. چند حدیث نقل کرده است.
کتاب احتجاج از امیرالمؤمنین علی علیه السّلام این گونه نقل می کند:
«صاحب این امر غایب میشوند و غایب شدن او به این سبب است که مردم میخواهند در حق او فریب و حیله کنند و او را از بین ببرند، زیرا فتنه بر دلهای مردم قرار گرفته است. تا این که نزدیک ترین مردم به
امام زمان علیه السّلام
با حضرت بسیار دشمنی میکنند. در قرب ظهور (در آن لحظه) خداوند ایشان را تأیید میکند، به لشکریانی که شما آن ها را نمیبینید، با دو دست پرقدرت،
امام زمان علیه السّلام
را بر تمام ادیان غالب میکند، حتی اگر مشرکان و دشمنان با او مخالفت کنند».
حدیث بعد از «مجمع البیان» در ذیل آیهی مذکور از امام محمدباقر علیهالسّلام آمده است. آن حضرت میفرمایند:
«سپس کسی نمیماند، مگر این که به دین و نبوًّت محمد و آل محمد اقرار میکند.» یهود و نصاری و زرتشت و بیدین، همه و همه اقرار به نبوّت محمّد میکنند و دین، دین پیامبر اکرم صلّی الله و علیه و آله میشود.
"فیض" در جای دیگر از حضرت باقر علیه السّلام نقل میکند که :
«قَالَ لِيُظْهِرَهُ اللَّهُ فِي الرَّجْعَة»:
منظور ظاهر شدن دین بعد از رجعت است که یکی از مباحث شناخت امام عصر علیه السّلام است که در ادامه بیان خواهد شد.
در حدیث دیگر از امیرالمؤمنین علی علیه السّلام آورده است که از آن حضرت میپرسند:
آیا مصداق این آیه :
﴿هُوَ الَّذي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُون﴾:
﴿او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همهی آيين ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند.﴾ تا به حال اتفاق افتاده است؟
حضرت در جواب میفرمایند:
«هرگز! قسم به کسی که جانم در دست اوست، شهری باقی نمیماند، مگر این که صبح و شب به شهادت
«أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه»
ندا داده میشود».
در روایتی دیگر درتفسیر صافی(صفحهی ۳۳۹ ،چاپ بیروت) آمده است:
«وقتی قائم ما ظهور کند، هیچ مشرک و کافری باقی نمیماند که به خدای بزرگ شرک ورزد، مگر آنهایی که از خروج او کراهت دارند.»
روایتی دیگر در «مجمع البیان»، از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم است که مصداق آن آیه است:
«باقی نمیماند خانهی گلین و خانه پشمین [چادرها] مگر این که خدا اسلام را در آن خانهها وارد میکند.»
این که اسلام بر همهی مردم یا به عزّت یا به ذلّت وارد میشود، به این معنی است که یا مردم با عزّت، سربلندی و خوشحالی اسلام میآورند و یا از روی ذلت و کراهت آن را میپذیرند، زیرا حکومت حضرت مهدی عجّل الله تعالی فرجه الشریف بر آنها مسلط خواهد بود.
روایت دیگر در «کمال الدین» و در «عیاشی» از حضرت باقر علیهالسّلام این گونه آورده است: «قائم از ما، یاری شده به رعب است.»
این گونه نیست وقتی ظهور کنند، همه را از زیر تیغ شمشیر عبور دهند، بلکه حکومتها مرعوب میشوند و به آن حضرت ایمان میآورند و با یاری خدا، ایشان تأیید شده است. درروایت دیگرآمده است:
«وقتی
امام زمان علیه السّلام
تشریف میآورند، سلطنت و قدرت او بر شرق و غرب میرسد. او بر همهی ادیان چیره میشود. در زمین خرابهای نمیماند، مگر این که تعمیر میشود و حضرت عیسی از آسمان چهارم نازل میشود و پشت سر ایشان نماز میخواند و تمام گنجها برای ایشان بیرون میآید.»
دین غایب
«أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَي الدِّينِ»
یعنی آگاه باشید که او غالب و چیره بر«
الدِّينِ
» است که در این جا «
ال
» به معنای کل است.
دین یک ارزش است و دیندار ارزشمند است، لذا رابطهای بین دین و دیندار وجود دارد. در مورد ائمهی طاهرین علیهم السّلام هم همین بحث وجود دارد که آیا ایشان ارزش هستند و یا ارزشمند؟
انسانها غیر از ارزشها، ارزشمند هستند و باید ارزشها را جذب کرده و ارزشمند شوند.
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
ارزشمند و دارای ارزشاند، مانند عادل که دارای ارزش عدل و رئوف که دارای صفت رأفت است.
امام زمان علیه السّلام
دین است نه این که آن حضرت دیندار است و نه این که ایشان مبلغ و مروّج دین و نه آورندهی آن است.
یک معنای دیگر جملهی
«أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَي الدِّينِ»
این است که آیین او غالب و چیره بر تمام آیینهاست.
ایشان خود دین است و دینی است که ادیان باطل را حذف و در خود هضم میکند. خودش تنها دین منحصر به فرد میشود.
او همه کارهی دین است، نقطهی اوج دین اسلام است، ولّی الله مطلق است و با خداوند متعال قرب بدون حجاب دارد.
تاریخ درج: 12/10/1394 | کد مطلب: 4 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1399
بد
متوسط
خوب
خیلی خوب
عالی
نظرات:
پاسخ به:
نظر مستقیم
عنوان شما:
نظر: