خطابهی غدیر
معرفی خطابه
مقدمه
متن و قرائت
ویکی خطابه
مقالات پژوهشی
کتابخانه غدیر
شرح صوتی
درس هایی از خطابه
درس های صوتی خطابه
ترجمه منظوم
کتاب سروش آفتاب
برکه بی ساحل
خطبهی فدک
معرفی خطبهی فدک
مقدمه شکوه یاس
متن و قرائت
مباحث جامع فدک
ویکی خطبهی فدک
شرح صوتی
ملحقات خطبهی فدک
لغات ملحقات
لغات خطبه
شکوه یاس دیجیتال
آزمون حفظ
آیین نامه
ثبتنام آزمون خطابهی غدیر
ثبتنام آزمون خطبهی فدک
تاریخ برگزاری دورههای مختلف
نفرات برتر غدیر
نفرات برتر فدک
مجله الکترونیک 1841
معرفی مجله
آرشیو مجلات
آرشیو موضوعی مجلات
عضویت در مجله
اسامی برندگان مجله
دسترسی به آخرین شماره
پرسش و پاسخ
ارسال سوالات اعتقادی
نحوه تبلیغ خطابه
نحوه نذر خطابهی غدیر
آرشیو سوالات
مسابقات آنلاین
مسابقات آنلاین 1841
مسابقات کتابخوانی
اسامی برندگان
آرشیو مسابقات
فرزندان غدیری
مسابقه حفظ سلام زیارت
کتاب قصه دیجیتال
شگفتیهای آفرینش
رنگ آمیزی
جدول کلمات
نامهای به پدر مهریان
کاردستی
معرفی سورههای قرآن
شعر
نوا و نما
گالری تصاویر
سخنرانی با موضوعات مختلف
سرودهای استودیویی
آرشیو پخش زنده
کلیپهای ویدیویی
باشگاه مبلغان
باشگاه مبلغان
محتوایی برای یک جشن
آرشیو مطالب روزانه
ویژهنامه
گالری آداب مهمانی
گالری روزشمار غدیر
آکادمی غدیر و فدک
نرم افزار موبایل
Open Menu
خطابهی غدیر
خطبهی فدک
آزمون حفظ
مجله ۱۸۴۱
پرسش و پاسخ
باشگاه مُبلغان
مسابقات آنلاین
فرزندان غدیری
نوا و نما
فروشگاه آنلاین
نرم افزار
مطلب
»
صفحه اصلی ماژول مطلب
معرفی علما و اصحاب
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
زندگی در خانهی نور
بی مهابا بر درب خانهی امیرالمومنین علی علیه السّلام میکوفتند. اهل خانه از نیت شوم مهاجمین با خبر بودند و میکوشیدند با نگشودن در، حرمت اهل منزل و فرزندان رسول خدا صلی الله علیه و آله را حفظ کنند. همچنان بر در میکوفتند. فضه آرام از کنار بچهها بر خاست و به پشت در رفت و پرسید: «چه میخواهید؟»
از پشت در صدا آمد: «علی را بگو تا بیرون بیاید و با جانشین رسول خدا
بیعت
کند و الاّ وارد خانه میشوم و او را بیرون میکشم.»
فضه میخواست جواب دهد که بانویش جلو آمد. فاطمه سلام الله علیها تاب شنیدن بی حرمتی به همسر را نداشت پس خود را به پشت در رسانید و فرمود: «ای گمراهانِ تکذیب کننده، چه میخواهید؟ وای بر تو و جرئتی که بر اهل بیت رسول خدا کردی؟»
فضه هیچ گاه چهرهی بانویش را آن گاه که میان در و دیوار ماند از خاطر نمیبرد و همیشه خود را سرزنش میکرد که چرا خود را سپر فاطمه سلام الله نکرد.
تنها زمانی به خود آمد که صدای بانویش مدینه را لرزاند: «ای فضه مرا بگیر که به خدا قسم آن که در رحم من بود کشته شد.» (بحار الانوار جلد ۳۰).
فضه خود را جلو انداخت و خود را عصای کمر خمیدهی دختر پیامبر نمود و فاطمه سلام الله علیها در آغوشش بی هوش گشت. در آن هنگامهی پر آشوب علی علیه السّلام و فاطمه سلام الله علیها صفا و مروهی فضه شدند فضه بی تاب بود که کدام را دنبال کند بانو در بغل با چشمهای مضطربش مولایش را دنبال میکرد.
فضه نوبیه وقتی به عنوان کنیز وارد خانهی دختر پیامبر شد از سادگی خانه و زندگی ایشان حیران بود. او کنیزی باسواد بود که از شرق آفریقا توسط تجار آن زمان به مدینه آورده شده بود. رسول خدا صلی الله علیه و آله او را در مدینه زمانی یافت که همهی فقرای مدینه از جمله اصحاب صفه به تمکّن مالی رسیده بودند و دختر پیامبر صلی الله علیه و آله با وجود سه فرزند در منزل خود به تنهایی به امور منزل میپرداخت. زمانی که ایشان پیشنهاد کار در خانهی دخترش را به او داد فضّه با خشنودی استقبال نمود. در منزل اهل بیت علیهم السلام، فضّه عدالت را از نزدیک لمس کرد و در کنار این خاندان بر دانش و کمالات خود افزود.
همواره در کنار دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و دوشادوش او کار میکرد. کارها را تقسیم میکردند و هر کدام به نوبت مشغول عبادت و مطالعه میشدند. (فضه همراز زهرا - سید هاشم رسولی محلاتی).
هنگامی که آیهی
هل اتی
در شأن خاندان پیامبر نازل شد فضه افتخار آن را داشت که سه روز همراه با ایشان روزه نگه داشته و مال خود را به تبعیت از پیشوایانش به نیازمندان بخشیده بود.(تاریخ مسعودی).
فضه بعد از سلمان فارسی دومین کسی بود که لقب اهل بیت ما را این بار از امیرالمومنین علیه السّلام دریافت کرد (نهج البلاغه). او شاهدی بود بر واقعهی هتک حرمت منزل اهل بیت و در هنگامهی شهادت بانوی خویش، جزو معدود کسانی بود که حضرت به او اجازه داد بر پیکر مطهرش حاضر شوند.
در آن هنگام، امیرالمومنین علیه السّلام او را به همراه فرزندانش صدا زدند تا به نزد دختر رسول خدا بیایند و با بانوی اسلام خداحافظی کنند.
فضه بعد از دختر رسول خدا بیست سال زنده ماند و میگویند این حافظ قرآن در این بیست سال جز از مصیبت اهل بیت علیهم السّلام و آیات قرآن سخنی دیگر بر زبان نراند (بحار الانوار جلد ۴۱).
تاریخ درج: 27/11/1394 | کد مطلب: 4 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 974
بد
متوسط
خوب
خیلی خوب
عالی
نظرات:
پاسخ به:
نظر مستقیم
عنوان شما:
نظر: