معرفی علما و اصحاب
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
میهمان کعبه
به پردهی کعبه آویخته بود و با خدای کعبه نجوا میکرد. «پروردگارا به حق کسی که این خانه را بنا کرده و به حق نوزادی که در رحم من است این زایمان را برای من آسان گردان.» یکی از بزرگان قریش او را شناخت و به همراهش گفت: «آیا او فاطمه دختر اسد و همسر ابوطالب نیست که در کنار کعبه ایستاده است؟» و پاسخ شنید: «چرا هم اوست. ولی این جا چه کار میکند؟ او باردار و پا به ماه است، آیا بهتر نبود که در خانه میماند و منتظر تولد نوزادش میشد؟»
بزرگان مکه هنوز مشغول صحبت بودند که فریادی مملو از تعجب آنها را متوجهی خانهی کعبه کرد. فاطمه که تا لحظهای پیش به پردهی کعبه آویخته بود از شکافی که پیش از آن بر روی دیوار نبود وارد خانهی خدا شد. مردم هراسان خود را به شکاف رساندند ولی شکاف بسته شده بود. کسی را به دنبال کلید دار کعبه فرستادند تا درب کعبه را بگشاید ولی هیچ کس نتوانست درب را باز کند. گروهی میخواستند درب خانهی خدا بشکنند و به آن وارد شوند ولی بزرگان مکه مانع شدند زیرا این کار بی احترامی به خانهی کعبه بود. ابوطالب نگران و مضطرب از سرنوشت یگانه همسر و فرزندش بر درب خانه به دعا نشست و جماعتی به تبعیت از او و از روی کنجکاوی او را همراهی کردند.
سرانجام پس از سه روز انتظار، در روز شانزدهم رجب جماعت دیدند که فاطمه دختر اسد در حالی که نوزاد ابوطالب را که پاکیزه و نورانی در آغوش کشیده بود ازدیوار کعبه خارج شد. نوزاد را نخست در دستان پدر و سپس در دستان فرزند خواندهاش محمد امین صلی الله علیه و آله نهاد و گفت: «آسمانیان نام او را علی نامیدند.» و هنوز بیش از ده سال تا بعثت باقی مانده بود (مستدرک علی الصحیین- الحافظ ابو عبدالله).

فاطمه دختر اسد بن هاشم تنها همسر ابوطالب عموی رسول خدا بود. او به غیر از امیر المؤمنین علی علیه السّلام سه پسر و دو دختر دیگر به نامهای طالب، عقیل، جعفر، ام هانی و جمانه داشت. فاطمه دختری زیبا و پاکدامن و از خانوادهی هاشم بود که ایشان پیرو مذهب حنیف ابراهیم بودند و هرگز دامان خود را به شرک نیالوده بود. زمانی که حضرت محمد صلّی الله علیه و آله هشت ساله بودند و غم از دست دادن مادر را تجربه میکردند، فاطمه بنت اسد چون مادری دلسوز او را به فرزندی قبول کرد و به همراه همسرش ابوطالب از ایشان نگهداری میکردند (علامه امینی – کتاب الغدیر).
پس از بعثت، فرزندش علی بن ابیطالب نخستین مردی بود که اسلام اورد. فاطمه بنت اسد دومین زنی بود که اسلام را پذیرفت و او را یازدهمین مسلمان میدانند.
پس از هجرت رسول خدا به مدینه فاطمه به همراه پسرش امیر المؤمنین علیه السّلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها راهی مدینه شدند و خود را در مسجد قبا به رسول خدا رساندند و به مدت چهار سال در مدینه زندگی کرد و شاهد ازدواج فرزندش با دختر رسول خدا سلام الله علیها بود.
خبر وفات فاطمه را امیر المؤمنین علیه السّلام با چشمانی اشک بار به رسول خدا دادند. پیامبر سخت گریستند و فرمودند: «علی جان او تنها مادر تو نبود، بلکه مادر من نیز بود.» پس عمامهی خود را به ایشان دادند تا برای مادر از آن کفنی محیا سازند و هنگام دفن آن بانوی بزرگوار در بقیع داخل قبر ایشان شدند، نماز خواندند و قرآن تلاوت کردند و قدری در قبر آرامیدند. در جواب عمار که پرسید: «یا رسول خدا ندیده بودم با کسی این گونه رفتار کنید» فرمودند: «فاطمه استحقاق این رفتار را دارد چه آن که بعد از مادرم آمنه او مادرم بود و با این که فرزندان زیادی داشت و در تنگ دستی روزگار میگذراند همیشه مرا در لباس و غذا و رسیدگی بر فرزندانش مقدم میداشت.» ( اعیان شیعه –جلد هشتم).
سلام بر فاطمه دختر اسد آن بانوی هاشمیه

|
تاریخ درج: 16/12/1394 | کد مطلب: 4 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1272