مقاله مناسبتی
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
بسم الله النور
برگ برگ میکنم شقایق خاطرم را... تا تمام کنم با يادكردنت، غصههایم را؛
وجودم تشنه است و بی تابتر از همیشه، دلم را راهی آستان عشقت میکنم، و رو به آسمان میجویمت با همان حال شیداییام؛
و تو ای عشق، تو نیز به من سلام میکنی . اين گونه گوهر عبودیتم شکل می گیرد و اشك شوق وصالت چون عطر روحافزا بر گونههایم سرازیر میشود،
شکوهت بر تار و پود دلم مینشیند، و صدایت میکنم؛
ای آنکه از پليديها دوري، خالص و نابی ...

تنها من نیستم که میپرستمت لیک تو تنها معبودی و الهی جز تو نیست؛
وجودم طغیان میکند و تنها تو میتوانی رهایم سازی، از آتش تحجرها، از پوچی و بی مقداریام؛
و آن زمان دعا می کنم که همتم بخشی و شادم سازی یا فارج الهم و یا کاشف الغم!
ببخش آن کردههايم را که برایم غم مستدام شد.
استنکاف مرا از فرمانت پوزش پذیر؛ ای پذیرای برگشت کنندگان و ای عشق...
علی وار به درگاهت مناجات آمدهام، که تو را به نوای عاشقانهاش در شب شهادتش قسم دهم،
تنها تو صدای خاموشم را میشنوی و فریاد دل خسته را تو خالصانه همدلی میکنی، مرا دریاب...
امشب شب نزول و همرازی ملائکهات با بهترین خلق توست، مرا نیز با گوشه چشمی از فیض ثانیههای بهاریات بینصیب نفرما و ساعت دلم را به وقت خودت کوک کن؛ ای مهربانترین مهربانان.

|
تاریخ درج: 28/03/1395 | کد مطلب: 2 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1204