مقاله مناسبتی
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
بسم الله الرَّحمن الرَّحیم
سرزمین عربستان، نجران، سال نهم هجرت ...
"از محمد پیامبر خدا به اسقف و اهل نجران!
اما بعد، من شما را از عبادت بندگان به عبادت خدا میخوانم و شما را از ولایت بندگان به ولایت خدا دعوت میکنم." (بحار الانوار ج ۲۱، ص ۲۸۷).
این تنها بخشی از متن نامه آخرین فرستاده الهی به مسیحیان نجران میباشد که غوغایی در آن به پا نموده است. اسقف اعظم و تمام علمای مسیحیت، اکنون در تکاپوی یافتن پاسخی محکم به محمد بن عبدالله صلّی الله علیه و آله هستند. سخنانی در گوش شهر زمزمه و گویا بوی جنگ به مشام اهالی آن میرسد. "آیا دینی را رها کنیم که رگ های بدنمان با آن محکم شده است و اجدادمان بر آن پایدار بودند. نه! به خدا قسم راهی نیست جز آن که شمشیرها را از غلاف بیرون آوریم" (بحارالانوار ج ۲۱، ص۲۸۹) اما در این میان، اسقف اعظم شعله جنگ را خاموش مینماید و کوس سفر به مدینه را میزند به جهت کشف حقیقت دین محمد صلّی الله علیه و آله.

سرزمین عربستان، مدینه، ذی الحجه سال نهم هجری...
پس از چند روز توقف در شهر پیغمبر، در بیست و سومین طلوع فجر ماه آخر، بانگ مناظره برخاست و در میان چشمان هزاران مسلمان مباحثه آغاز گردید: "ای اباالقاسم! پدر عیسی کیست؟ همانند عیسی را به ما نمایان کن که بدون شوهر از مادرش پا به عالم امکان نهاده باشد و وی را پدری نباشد؟" (بحارالانوارج۲۱،ص۲۸۵). قوم مسیح با چنین ادعایی به زعم خود گمان میکردند که پیامبر صلّی الله علیه و آله به زانو در خواهد آمد اما وحی حق بر فرستاده حیِ مطلق جاری گشت و اینچنین نمایان گردید: " إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ" (آیه ۵۹ سوره آل عمران).
با این سخن سکوت همه جا را فرا گرفت و مسیحیان که خود را مغلوب این میدان میدیدند بی درنگ آخرین تیر را رها کرده و مباهله را به میان آوردند تا این چنین حق از باطل مفارق و لعنت خدا بر کاذبین محقق گردد. تقاضای اهل نجران از سوی خاتم رسولان مُهر تایید گرفت و شرایط تحقق آن این چنین بیان گردید: " فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَأَنْفُسَنا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ" (آیه ۶۱ سوره ال عمران).
این حُکمِ استوارِ کلامِ الهی بود که لرزه بر اندام مسیحیت افکند و بیش از پیش حقانیت محمد صلّی الله علیه و آله را نمایان ساخت. همگان در انتظار طلوع فردا شب را به صبح رساندند. در آن شب غوغایی در میان مسیحیان برپا بود. بزرگان دین، هلاکت را بسیار نزدیکتر از همیشه میدیدند.
چرا که اکنون میدانستند محمد صلّی الله علیه و آله، حق و از سوی داور مطلق منتخب گشته است، پس در تحقق مباهله تردید نموده و پس از گفتارهای بسیار، این چنین اعلام گردید: "فردا محمد صلّی الله علیه و آله را ببینید اگر با اهل بیت خویش قدم نهاد از مباهله بپرهیزید، اما اگر با اصحابش آمد با او مباهله کنید که در این صورت برپایهای استوار نیست"( بحارالانوار ج ۲۱ ص ۲۸۰). با طلوع فجر، خورشیدِ رسالت، همراه ماه تابان ولایت و دو اختر امامت و بانوی عصمت قدم در میدان مباهله نهاد و از برای تحقق آن بر زانوان خود تکیه زد. سکوت همه جا را فرا گرفت و نفسها در زندان سینه محبوس گردید.
همگان در انتظار تحققِ حق، چشم به میدان مباهله دوخته بودند. آیا محمد صلّی الله علیه و آله حق است یا مسیحیان؟ آیا رسول اسلام مورد عذاب الهی واقع میشود؟ اگر هم محمد صلّی الله علیه و آله و هم مسیحیان هر دو یکتاپرست هستند پس چگونه مورد لعنت حق تعالی قرار خواهند گرفت؟ این زمزمهها به سرعت در میان مردم پیچیده شد تا آنکه مسیحیان قدم در میدان مباهله نهاده و خود را برای آن مهیا ساختند که ناگهان با مشاهده استواری محمد صلّی الله علیه و آله و چهره تابان آل احمد برخود لرزیده و سر تسلیم فرود آورده و این چنین فریاد برآوردند که"به محمد و همراهان وی بنگرید.
بدانید که اگر لبانش برای مباهله به حرکت در آید دیگر نمیتوانیم هلاکتی که پیش خواهد آمد را جبران کنیم"( بحارالانوار ج۲۱ ص ۳۲۲و ۳۲۳). آری به راستی مباهله، نمایان کننده حقانیت اسلام و خاتم رسولان است. مباهله اوج عظمت شخصیت والای امیرمومنان علیه السّلام است.
در مباهله همگان به چشم خود دیدند عظمت فاطمه سلام الله علیها را، آن یگانه دُر بی همتای زمانه را. در مباهله، امامت دو ریحانه نبی از همان خردسالی آشکار گردید و در نهایت مباهله تا قیامت برتمام امت از برای اطاعت از ولایت اتمام حجت نمود.

|
تاریخ درج: 26/06/1395 | کد مطلب: 6 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1141