حکایتی از بحارالانوار
به نام خداوند همه مهر مهرورز
کثرت عبادت
جابر بن عبدالله انصاری از اصحاب رسول خدا صلی الله علیه و آله بود که پیامبر به او عمری طولانی را مژده دادند و از او خواستند که سلامشان را به امام محمد باقر علیه السلام برساند. روزی فاطمه دختر امیرالمومنین علیه السلام به نزد جابر آمدوگفت:« ای صحابه ی رسول خدا!چندی است علی بن الحسین علیه السلام یادگار برادرم خود را از کثرت عبادت رنجور کرده است. پیشانی و زانو های او پینه زده و رنگ بر چهره ندارد.»
جابر خود را به خانه ی امام زین العابدین علیه السلام رساند . جلوی درب منزل کودکی در میان کودکان بنی هاشم توجه او را به خود جلب کرد جابر با خود اندیشید که را رفتن این کودک به راه رفتن رسول خدا شبیه است. پس جلو رفته و نام کودک را پرسید.کودک فرمود:« نامم محمد بن علی بن حسین است.»
جابر به شدت گریست و گفت:« پدرم فدای تو باد . نزدیک من بیا تا ببینمت.»
آن حضرت جلو آمد و جابر دکمه های پیراهن ایشان را باز کرد و دست بر سینه اش نهاد و بوسید و در این حال گفت:« من از طرف پیامبر صلی الله و علیه و آله به شما سلام می رسانم. جدتان به من دستور داده بودند که با شما چنین رفتار کنم.»

حضرت باقر علیه السلام به نزد پدر رفتند و ماجرا را تعریف کردند. امام فرمودند:« فرزندم ! او جابربن عبدالله انصاری است. بگو تا وارد شود.»
جابر وارد شد و امام زین العابدین علیه السلام را در محراب دید. امام زین العابدین علیه السلام به احترام جابر برخاستند و او را در کنار خویش نشاندند.
جابر نگاهی به پیکر نحیف امام علیه السلام دوخت که از شدت عبادت شکسته و ناتوان شده بود و در حالی که اشک از چشمانش جاری بود عرض کرد:« ای پسر پیامبر می دانید که خداوند بهشت را برای شما و دوستان شما آفریده و جهنم را برای دشمنانتان . پس علت این همه کوشش و زحمت در عبادت چیست؟»
امام پاسخ دادند:« جابر مگر تو رسول خدا صلی الله و علیه وآله را ندیدی که آن قدر عبادت فرموده بودن که ساق پاهای مبارکشان متورم شده بود و در جواب این که شما در این مقام باز هم عبادت می کنید فرمودند که آیا بنده ی سپاسگزار خداوند نباشم؟»
جابر عرض کرد:« من که باشم که پسر رسول خدا را نصیحت کنم ؟! پس حداقل جان خود را حفظ کنید زیرا که شما از خانواده ای هستید که بلا و گرفتاری ها به واسطه شما رفع می شودو باران رحمت به برکت وجود شما نازل می گردد. »
جابر در بازگشت به نزدیکانش گفت:« به خدا سوگند میان اولاد پیامبران کسی را مانند علی بن الحسین علیه السلام نمی بینم، مگر یوسف پیامبر . قسم به پروردگارم که فرزندان این بزرگوار بهتر از فرزندان حضرت یوسف هستند و از فرزندان او کسی است که زمین را پر از عدل و داد می کند ، بعد از آن که پر از ظلم وستم شود.»
بحار الانوار - مجلسی- جلد46 - صفحه 91-99

|
تاریخ درج: 26/06/1395 | کد مطلب: 9 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1030