حکایتی از بحارالانوار
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
حدود فدک
هارون خلیفهی ستمکار عباسی ادعای دوستی اهل بیت را داشت و گاه برای جلب توجه و رضایت مردم سعی میکرد خود را دوست و همراه اهل بیت علیهم السّلام نشان دهد.
به همین منظور در مجلسی که عده ای از بزرگان گرد آمده بودند امام موسی کاظم علیه السّلام را نیز دعوت کرد. امام مانند همیشه در گوشهای از مجلس بی توجه به جلال و شکوه مجلس نشستند. هارون خواست به اطرافیانش نشان دهد که کینه و عداوتی با امام ندارد، پس امام را نزد خود فراخواند و به ایشان گفت: «شما بنی هاشم از فدک که ارثیهی مادرتان بود محروم شدید. آن هنگام در حق شما جفا شد. امروز من میخواهم فدک را به شما برگردانم.»
امام موسی کاظم علیه السّلام فرمودند: «اگر حدود اصلی اش را به من برگردانی آن را از تو میگیرم ولی نخواهی داد.»
هارون اصرار کرد و گفت: «قول میدهم که فدک را کامل به شما باز گردانم پس حدود اصلی فدک را به ما بگو تا دستور دهم تا آن را به شما باز گردانند.»
امام موسی کاظم علیه السلام برخاستند و حدود فدک را این گونه معرفی کردند: «حد اول میراث ما عدن و جزیره العرب، حد دومش سمرقند، حد سومش تونس و حد چهارم فدک حاشیهی دریاها و جزایر آن میباشد.»

رنگ چهرهی هارون الرشید از خشم سیاه شده بود با لحنی تمسخر آمیز گفت: «عجب حرفی میزنی. چگونه چنین چیزی ممکن است. آیا همهی اینها که گفتی، حدود فدک است؟»
امام پاسخ دادند: «آری»
هارون با خشم برخاست و فریاد زد: «این گونه که تو میگویی من باید برخیزم تا تو به جای من بر تخت نشینی.»
سکوتی مجلس را فراگرفت. گویی هارون با سخنی که در هنگامهی خشم بر زبان رانده بود خود حقیقت را بیان کرده بود. امام موسی کاظم علیه السّلام حدودی را معین کرده بودند که تمام کشورهای اسلامی را شامل میشد. این نشان میداد مسئلهی فدک غصب به ناحق یک باغستان نبوده بلکه مسئلهی غصب نا عادلانهی خلافت رسول خدا صلّی الله و علیه و آله بوده است. پس هارون با عصبانیت مجلس را ترک کرد و همان روز تصمیم به قتل امام موسی کاظم علیه السّلام گرفت.
پی نوشت:علامه مجلسی- بحار الانوار- جلد هشتم - صفحه ۱۴۴

|
تاریخ درج: 29/09/1395 | کد مطلب: 9 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 827