معرفی علما و اصحاب
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
سیده نفیسه خاتون
نفیسه خاتون دختر حسن بن زید بن امام حسن مجتبی علیه السّلام بود. او در سال 145 هجری قمری در مکه به دنیا آمد. پدرش حسن بن زید به مدینه هجرت کرد و خانهای در غرب شهر مدینه درست مقابل خانهی امام صادق علیه السّلام خریداری کرد. نفیسه خانم و برادرش بیشتر وقت خود را در محضر امام صادق علیه السّلام و با اهل بیت ایشان میگذراندند. برادر نفیسه خاتون عبدالله نام داشت که پدر حضرت عبدالعظیم حسنی میباشد (شیخ عباس قمی- منتهی الامال- جلد 2).
نفیسه خاتون علوم قرآنی و تفسیر را از سنین کودکی آموخت و حافظ کل قرآن بود. او با اسحاق الموتمن پسر امام جعفر صادق علیه السّلام ازدواج کرد و از ایشان دو فرزند به نامهای قاسم و ام کلثوم دارند. این بانو به مصر مهاجرت کرد و در آن جا به همراه همسرش به تبلیغ دین راستین اسلام و سنت اهل بیت پرداخت.

از آن جایی که اسحاق الموتمن به مدینه میآمد سید نفیسه خاتون در مصر تنها میماند و این تنهایی گاه برای این بانوی علوی که به همراه دو کودک خود در این کشور غریب بودند سخت میگذشت.نفیسه خاتون چندین بار قصد بازگشت به مدینه را داشت ولی مردم مصر به درب خانهی او میآمدند و با گریه و التماس از ایشان خواهش میکردند که در مصر بماند. سید نفیسه هفت سال تمام در مصر به تبلیغ و آموزش احکام اسلامی پرداخت. او که زنی زاهده و عالمه بود در مصر به مردم قرآن میآموحت و نقل روایت و حدیث میکرد. ایشان که ثروت فراوان داشتند بیشتر ثروت خود را در بین مصریان تقسیم کردند و خود زندگی معمولی داشتند.
اشخاص زیادی خود را شاگرد ایشان میدانند و از او به عنوان معلم خود یاد کرده اند. محمد بن ادریس شافعی که از بزرگان مصر بود خود میگوید که هر روز بعد از نماز هنگامی که قصد منزل میکرده به در خانهی نفیسه خاتون میرفته و از او حدیث میپرسید.
احمد بن محمد حنبل نیز در محافل علمی و نقل حدیث این بانوی علوی شرکت میکرده و از ایشان حدیث میپرسیدند.
نفیسه خاتون در سال 208 هجری قمری زمانی که همسرش اسحاق در مدینه به سر میبرد بر اثر بیماری در شب جمعه در حالی که آیات قرآن میخواند از دنیا رفت.
هنگامی که اسحاق میخواست پیکر او را به مدینه منتقل کند با گریه و التماس مردم مصر مواجه شد. به ناچار نفیسه خاتون را در قاهره به خاک سپرد. مزار این بانوی عالمه امروزه در قاهره به عنوان زیارتگاه وجود دارد (تاریخ بیهقی).

|
تاریخ درج: 28/11/1395 | کد مطلب: 3 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1042