معرفی دشمنان
به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
المقنع مدعی مهدویت
هاشم بن حکیم معروف به المقنع خراسانی در روستای مرو به دنیا آمد. پدرش از بزرگان شهر و به قولی حکیمی دانشمند بود. از کودکی بسیاری از علوم را آموخت. او که به علوم غریبه علاقه ی خاصی داشت، کتابهای بسیاری از علوم پیشین را مطالعه کرد و در جادو و علمِ شعبده استاد شد و با آن علم بعضی از مردم جاهل را به گرد خود جمع کرد. هاشم بن حکیم از طرفداران ابومسلم خراسانی بود. وقتی ابومسلم خراسانی کشته شد المقنع ادعا کرد که روح ابومسلم در او حلول کرده است.
او فریاد میزد: «خداوند مرا به صورت آدم خلق کرد و باز به صورت نوح و به صورت ابراهیم و باز به صورت موسی و باز به صورت عیسی و بعد به صورت محمد صلّی الله علیه و باز به صورت ابومسلم خراسانی و اکنون به این صورت که میبینید. این قدرت در من روحانی است و نیز میتوانم خود را به هر صورتی که بخواهم در بیاورم و به هر نام که بخواهم بخوانم» (تاریخ یعقوبی و تاریخ ابن خلدون).

به این صورت او مدعی الوهیت از طریق تناسخ شد.هاشم بن حکیم از طریق سحر و شعبده جسمی به شکل ماه ساخت که از چاهی طلوع کرد و آن را معجزهی خود قرار داد. گروهی فریب این جادوها را خوردند پس از او پیروی کردند و در راه او جنگیدند.
هاشم بن حکیم همیشه نقابی به صورت داشت برای همین او را المقنع یا نقابدار مینامند. او علت را این گونه بیان میکرد که: «من نیز همچون خدای موسی هستم و اگر شما من را ببینید از نور جلال من کور خواهید شد و یا صورتتان خواهد سوخت». ولی گفته میشود که او بسیار زشت منظر و از یک چشم نابینا بود برای همین نقاب را از صورت بر نمیداشت تا کسی چهرهی او را نبیند.
هنگامی که مردمِ زیادی به او پیوستند نام جنبش خود را جنبش "سپید جامگان" گذاشت و با حکومت عباسی به مقابله برخاست. خلیفهی عباسی که مهدی نام داشت خود شخصا به نیشابور آمد و به قلعه ای که المقنع در آن پنهان شده بود حمله کرد. در سال ۱۵۹ جنگی بزرگ بین او و المقنع در گرفت و هزینهی بسیار سنگینی بر دوش حکومت عباسی گذاشت. سرانجام وقتی چیزی به سرنگونی قلعه نمانده بود المقنع برای این که جنازه اش را پیدا نکنند وگمان کنند که او به آسمانها عروج کرده آتشی عظیم در قلعه درست کرد و خود و همسرانش را در آن انداخت (آثار الباقیه - ابوریحان بیرونی).

|
تاریخ درج: 07/12/1395 | کد مطلب: 8 | تعداد نظرات: 0 | تعداد بازدید: 1512