به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
حکیم بن جبله
حکیم بن جبله مشهور به عبدی از قبیلهی عبدالقیس بود. او که از یاران امیرالمومنین علیه السّلام بود در زمان خلیفهی سوم مخالفت خود را با او علنی نمود.
گروهی برای این که چهرهی یاران امیرالمؤمنین علیه السلام را مخدوش نموده و زشت نشان دهند گفته اند که او در سالهای اولیهی عمر راهزنی می کرده ولی هیچ سندی از زندگی او در سالهای قبل از خلیفهی دوم در دست نمیباشد. او در کوفه میزیست و چندین بار جلوی جعل حدیث از طرف خلیفهی سوم را گرفت.
در هنگامی که کوفیان بر علیه خلیفهی سوم قیام کردند مالک اشتر رهبری کوفیان را بر عهده داشت ولی به فرمان امیرالمومنین علی علیه السّلام دست از محاصرهی خانهی خلیفه کشید. در آن هنگام حکیم بن جبله نیز به تبعیت از مالک اشتر به خانه بازگشت.
بعد از کشته شدن خلیفهی سوم مردم گروه گروه برای بیعت با امیرالمومنین علیه السّلام هجوم آوردند حکیم بن جبله جزو اولین بیعت کنندگان بود و او بود که زبیر را به بیعت کردن با حضرت تشویق کرد (صفدی – جلد ۱ ۲).
هنگامی که امیرالمومنین علیه السّلام به خلافت رسیدند او را به همراه عثمان بن حنیف به بصره فرستادند و حکیم بن جبله در بصره فرماندهی نظامیان شهر شد.
هنگامی که طلحه و زبیر بیعت با امیرالمومنین علیه السّلام را شکسته و نقضِ پیمان کردند، با لشکری به قصد تصرف بصره به این شهر هجوم آوردند و در بصره عَلَمِ خون خواهی از خلیفهی سوم را بلند کردند و از مردم یاری خواستند.
در بین یاران امیرالمومنین علیه السّلام و یاران طلحه و زبیر نزاعی درگرفت ولی قرار شد هردو گروه صبر نمایند تا امیرالمومنین علیه السّلام برای رفع اختلاف به بصره بیایند و در ظاهر صلحی موقت برقرار شد. به این جنگ که قبل از جنگ جمل اتفاق افتاد و زمینه ساز جنگ جمل بود، "جمل کوچک" گفته میشود.
ولی طلحه و سپاهیانش شبانه پیمان شکستند و به خانهی عثمان بن حنیف حمله کرده و او را شکنجه کردند. زمانی که حکیم بن جبله مطلع شد، به همراه جمعی از قبیله بنی عبدالقیس به کمک عثمان بن حنیف شتافتند (الانساب –جلد دوم).
در هنگامهی جنگ، پای حکیم بن جبله از ساق قطع شد ولی او سوار بر اسب همچنان به جنگ ادامه داد تا این که از فرط خون ریزی بیهوش شد و سمیم حدانی سرش را از بدن جدا نمود. آن شب ۷۰ تن از بنی عبدالقیس به رهبری حلیم بن جبله عبدی و برادران و پسرانش در بصره مظلومانه به شهادت رسیدند.
پس از آن که خبر شهادت آنان را به امیرالمومنین علیه السّلام دادند، ایشان به همراه یارانشان به بصره آمدند و در مدح حکیم از او به عنوان رجل صالح نام بردند (شیخ مفید- الکافئه- صفحه ۱۸)