به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
زير پاگذاردن مبانى دينى
ناديده گرفتن فرامين الهى اولين پايه براى بدعتگزار است، چون كسى كه مىخواهد طبق هوى و هوس خود عمل كند ابتدا بايد از قيد اطاعت خداوند بيرون آيد تا بتواند آنگونه كه دلش مىخواهد عمل نمايد.
غاصبين فدك چند فرمان الهى را با اين كار خود زير پا گذاشتند و اين اوامر الهى در آيات قرآن و اعمال و گفتار پيامبر صلىاللهعليهوآله جلوهگر بود.
آنان با غصب فدك آيهى {وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ}، و آيهى {إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ وَيُطَهِّرَكُم تَطهيرًا}، و آيهى {يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ}، و آيهى {وَ وَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُدَ} و چند آيه ى ديگر مربوط به ارث را زير پا گذاشتند.
فدك به دستور خاص الهى به فاطمه عليهاالسلام داده شده بود و آنان با گرفتن آن در واقع دستور الهى را نقض كردند. آيهى تطهير شهادت الهى بود كه فاطمه عليهاالسلام هر سخنى بگويد راست مى گويد، ولى آنان با شاهد خواستن از فاطمه عليهاالسلام رسماً گواهى خداوند را ناديده گرفتند.
خداوند آيات ارث را براى همه ى مردم نازل كرده است و اينان فاطمه عليهاالسلام را بدون هيچ مدركى از آن مستثنى دانستند و در واقع تصرف و تحريف در كلام خدا نمودند. خداوند تصريح مى كرد كه انبياء ارث مى برند و اينان در مقابل خداوند مى گفتند انبياء ارث نمى برند.
از سوى ديگر عمل و گفتار پيامبر صلىاللهعليهوآله به عنوان مقام عظماى عصمت حاكى از فرمان خداوند است.
اگر هيچ آيهاى هم دربارهى فدك نبود، همين عمل پيامبر صلىاللهعليهوآله كه رسماً فدك را به فاطمه عليهاالسلام بخشيد و در حضور مردم اين كار را انجام داد كه همه دانستند و سند آن را هم تنظيم كرد و نوشت و شاهد هم بر آن گرفت، براى حرمت مخالفت با آن كافى بود.
گويى اعطاى فدك را يك انسان عادى انجام داده است كه به همين آسانى آن را غصب كردند و به ارائه ى سند و شاهد هم اعتنايى نكردند!
در كنار همه ى اينها دستورات ديگر پيامبر صلىاللهعليهوآله از قبيل آنكه «البينة على المدعى واليمين على من انكر» زير پا مى رفت. اينان قانون معروف اسلام را مى دانستند و رسماً با آن مخالفت مى كردند و به جاى آنكه از مدعى شاهد بخواهند از مدعى عليه شاهد مىخواستند.
آرى هدف، نشان دادن بى اعتنايى به عمل پيامبرى بود كه كار او مظهر ارادهى پروردگار است، {وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى} و در واقع مىخواستند نشان دهند كه به مقام وحى اعتنايى ندارند. البته عظمت قرآن و مقام وحى جايى نرفت ولى غاصبين خوب معرفى شدند و اهداف آنان خوب تبيين گرديد.