« ألا إنَّهُ الْمُفَوَّضُ إلَيْهِ . »
«آگاه باشید! هموست که اختیار امور جهانیان به او سپرده شده است.»
در اینجا تفویض به معنای تفویض اصطلاحی واگذاری کامل نیست. در این جا معنای تفویض این است که کسی کاری را به کسی واگذار کند و واگذارکننده، سلب اختیار نشود؛ به عبارت دیگر کسی که کاری به او واگذارشده، اختیار داشته باشد البته با اختیار برترِ واگذارکننده.
در فرقههای اسلامی، عدّهای جبری و عدّهای تفویضی هستند؛ امّا تفویضی که در اینجا بهکاربرده شده، آن نیست. این تفویض همان تفویضی است که در بابی از کتاب شریف «اصول کافی» مرحوم کلینی آورده شده بهعنوان «باب معرفت الأئمّه و التفویض إلَیهِم» یعنی خداوند وقتی کاری را به ائمه علیهم السلام واگذار کند، از خودش سلب اختیار نمیشود. تفویض امور به آنها از جانب خداوند به معنای سلب اختیار از خدا نیست؛ زیرا املکیّت و سلطنت خداوند متعال در تمام لحظات و آنات، در تمام قدرتها و علمها و هستی وجود دارد. «ألا إنَّهُ الْمُفَوَّضُ إلَیهِ»: خداوند متعال به املکیّت خودش کارها را به او واگذار کرده است.
او چون مرد وحی است، دریای وحی را در اختیار او گذاشته است. هراندازه خودش صلاح بداند پیمانه بردارد. او صلاح میداند که کجا حکم را بگوید، کجا حکم را نگوید، کجا کمش را بگوید، کجا افراد را قدرت بدهد و کجا قدرت ندهد و... این تفویضها به امام زمان علیهالسّلام شده است. باید دست ایشان باز باشد؛ زیرا حکومت جهانی عدل و توحید به حضرت واگذارشده و ایشان موعود تمام ملل و ادیان هستند و مقام عصمتشان از اینکه اشتباه کنند، نگاهشان میدارد. خصوصیت دیگر امام زمان علیهالسّلام «مَنصورٌ بِالرُّعبِ» و «مُؤَیِّدٌ بِالنَّصرِ» بودن ایشان است. با یاری خدا تأیید و با رُعب یاری شدهاند.
با این ویژگیهایی که برای امام زمان علیهالسّلام وجود دارد، خدا به ایشان امور را تفویض کرده است. در دین، در کار دنیا، در کار حکومت، در کار بیان احکام، در کار اعماق تفسیر و هرچه که در دستشان هست، همه امور به او تفویض شده است. باز تأکید میشود تفویض یعنی خدا اختیار بسیاری را به او داده است؛ نه به این معنا که از خدا سلب اختیار شده باشد.
والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاتُه