به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
صَلَّى اللّهُ عَلى أَبِى، نَبِیهِ، وَ أَمِینِهِ عَلَى الْوَحْىِ وَ صَفِیهِ، وَ خِیرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِیهِ. فَعَلَیهِ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ
حضرت زهرا سلاماللهعلیها خیلی مؤدب بودند. خیلی با ادب صحبت کردند با اینکه در سختترین شرایط عمر شریفشان صحبت نمودند ولی خیلی مؤدب صحبت کردهاند. زمانی که در مورد پیغمبر صلیاللهعلیهوآله صحبت کردهاند، در آخر میفرمایند: درود خدا بر پدرم. عرض کردیم که ایشان شانزده مرتبه از تعبیر "پدرم" استفاده کردهاند برای اینکه در طول تاریخ که فدک میماند، معلوم باشد که ایشان دختر پیغمبر صلیاللهعلیهوآله بوده است و نگویند: یک شخصی همین طوری آمده و صحبت کرده است.
ایشان اعلام میکنند: به ما ظلم روا میدارید در حالی که پیغمبر صلیاللهعلیهوآله، پدر من است؛ هیچکس هم در آنجا منکر نبود که پیغمبر صلیاللهعلیهوآله، پدر ایشان نیست و یا نسبتی با ایشان ندارد. حضرت میخواستند ظلمهای این هیئت حاکمهای که در آنجا بود را روشن نمایند.
صَلَّى اللّهُ عَلى أَبِى
درود خدا بر پدرم
بعد حضرت برای پدرشان چند تا صفت فرمودهاند. اولین صفت:
نَبِیهِ
یعنی خبردار خدا؛ ضمیر به خدا برمی گردد. نبی یعنی کسی که خداوند به او خبر داده است و خبر نبوّت دارد. دومین صفت:
وَ أَمِینِهِ عَلَى الْوَحْىِ
یعنی پیغمبر خدا و امانتدار بر وحی است؛ یعنی در مورد وحی، امین خداوند است. خداوند متعال، وحی خود را به او میسپارد و او امانت وحی را نگه میدارد.
نَبِیهِ وَ أَمِینِهِ عَلَى الْوَحْىِ وَ صَفِیهِ
امانتدار خداوند بر وحی است. این امانتدار خدا بر وحی بودن، بزرگترین آیتم عصمت پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله است. یعنی ایشان در نگهداری وحی، امین است و عصمت دارد. یعنی هر چیزی که خداوند به ایشان وحی کرده، پیغمبر صلیاللهعلیهوآله نگه داشته است.
بیشتر اهلسنت، شخص پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در دو چیز معصوم میدانند: یکی در گرفتن وحی و دیگری در ابلاغ وحی؛ یعنی تمام اهلسنت معتقد به این نیستند که شخص پیغمبر صلیاللهعلیهوآله در اعمال و رفتار خودش نیز، معصوم است!
اما مکتب اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسلام که ما افتخار داریم إنشاءالله تابع آن مکتب هستیم، معتقد است که هم عقلاً و هم نقلاً از روایات و آیات، شخص پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در سه آیتم معصوم است.
اول: ایشان در گرفتن وحی معصوم هستند.
دوم: ایشان در ابلاغ وحی یعنی رسالتشان معصوم هستند.
سوم: ایشان در تمام افعال و کارهای خویش معصوم هستند. یعنی ایشان مرتکب گناه، اشتباه، خطا و سهو هم نمیشوند. لذاست که حضرت زهرا سلاماللهعلیها میفرماید:
وَ أَمِینِهِ عَلَى الْوَحْىِ
که مقدمهی بقیهی عصمتها است؛ ایشان در گرفتن وحی امانتدار خداست.
وَ صَفِیهِ
و برگزیدهای است که خداوند، کدورتها را از ایشان برداشته است. صَفِی از صَفوة به معنای زلالی است. آب گاهی کِدر است، مثلاً داخل آن برگ یا خاک ریخته است و یک مقدار کدورت پیدا کرده است، اما وقتی با صفا باشد میگویند: با صفاست، یعنی کدورت ندارد. یعنی هیچ گونه کدورت و مخالفت با وحی خدا ندارد. صَفِی خداوند است یعنی برگزیدهای، زلالِ زلال است.
وَ خِیرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِیهِ
بهترین خلق خداوند است. خِیرَة از لغت خِیر میآید یعنی انتخاب شده و بهترین گزیدهی خلق خداوند است.
وَ خِیرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِیهِ
مِنَ الْخَلْقِ هم فرمودهاند و نفرمودهاند: فقط از انسانها و جن؛ این عبارت مِنَ الْخَلْقِ شامل فرشتگان هم میشود و شامل تمام عوالم دیگر هم میشود. ما معتقدیم پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بهترینِ الْخَلْقهستند. الْخَلْقیعنی کُلِّ الْخَلْق یعنی همهی خلق.
وَ رَضِیهِ
و آن کسی است که مورد رضایت خداوند است. رَضِیصفت مشبّهه است. از همین رضایت است، هم میشود به معنای اسم فاعل باشد: راضی و هم میشود به معنای اسم مفعول باشد: مرضی؛ خیلی جالب است! صفت مشبّهه گاهی به معنای اسم فاعل است و گاهی به معنای اسم مفعول است.
مثلاً وقتی میگوییم: نصیر، یعنی ناصر که اسم فاعل است. وقتی میگوییم: قتیل که به معنای مقتول است و اسم مفعول است. صفت مشبّهه هم به معنای اسم فاعل و هم اسم مفعول است. در اینجا هر دو است.
رَضِیهِ
یعنی پیغمبری است که از خداوند راضی است و پیغمبری که خداوند از او راضی است. آن وقت بعد از اینکه فرمودند:
صَلَّى اللّهُ عَلى أَبِى، نَبِیهِ، وَ أَمِینِهِ عَلَى الْوَحْىِ وَ صَفِیهِ، وَ خِیرَتِهِ مِنَ الْخَلْقِ وَ رَضِیهِ
دوباره فرمودند:
فَعَلَیهِ الصَّلاةُ وَ السَّلامُ
پس بر او باد درود متّصل و درود منفصل؛ وقتی صلاةوَ سلام با هم باشند، اینجوری معنا میکنند: صلاةیعنی درود متّصل، سلام یعنی درود منفصل. همین طوری که ما به هم سلام میکنیم، منفصل است. هنگامی که هم دیگر را میبینیم و مثلاً به هم میگوییم: Good morning, Good afternoon, Hello. How are you?
الان که میگوییم، منفصل هستیم؛ بعد که فردا هم دیگر را دیدیم، صبح سلام میکنیم، دوباره ظهر سلام میکنیم. اما صلاةیعنی درود متّصل.
وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَكاتُهُ
و رحمت خدا و برکات خداوند بر او باد.
إنشاءالله خداوند به ما توفیق افزون عنایت فرماید.
وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ