به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
داعِیاً اِلى سَبِیلِ رَبِّهِ
یعنی پیغمبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ مردم را با حکمت و موعظهی زیبا به راه پروردگارش دعوت کرده است. در عبارت "داعِیاً اِلى سَبِیلِ رَبِّهِ" چند نکتهی خیلی زیبا هست:
اولاً حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ فرمودهاند: "داعِیاً اِلى سَبِیلِ" برای واژهی "راه" چند لغت داریم. یکی سَبیل است که جمع آن میشود: سُبُل؛ دیگری طَریق که جمع آن میشود: طُرق و دیگری لغت صِراط است که مفرد است و در ادبیات عرب جمع ندارد و خود این موضوع نکتهای است! قرآن کریم در سورهی حمد میفرماید:
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ
این صراط مفرد است. بزرگراه و شاهراهی که یکدانه است و راه اصلی؛ لذا هر جا که "الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ" به کار برده شده به صورت مفرد بوده است. صراط شاهراه است و سبیل و طریق، راههای فرعی میباشند. راههای فرعی متعدد است لذا جمع بسته میشوند.
فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبيلِهِ[1]
یعنی راههای مختلف را ممکن است شما بروید و از راه علی _عَلَیهِالسَّلَامُ_ بمانید.[2]حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ میفرمایند:
داعِیاً اِلى سَبِیلِ رَبِّهِ
یعنی پیغمبر صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ دعوت میکند و میخواند به راه پروردگارش؛ ایشان میفرمایند: "اِلى سَبِیلِ رَبِّهِ" و نمیفرمایند: "اِلى سَبِیلِ رَبِّهِ" یعنی ایشان دعوت میکند به راه کسی که ما را میپروراند و جنبههای مختلف زندگی ما را مدیریت میکند. برای تعریف "رَب" به قرآن و آیاتی که داستان رفتن حضرت موسی و هارون علیهماالسلام به نزد فرعون را آورده است، مراجعه میکنیم. ایشان وقتی پیش فرعون رفتند و فرمودند که به خدای ما ایمان بیاور! فرعون گفت:
قالَ فَمَنْ رَبُّكُما يا مُوسى[3]
گفت: ای موسی! پس پروردگار شما کیست؟
یعنی مگر به جز من، پروردگاری هست؟!
قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى[4]
گفت: «پروردگار ما كسى است كه هر چيزى را خلقتى كه درخور اوست داده، سپس آن را هدايت فرموده است.»
معنای این حرف این است که پروردگار ما کسی است که مثلاً به نوترون هستی داده است و بعد آن را هدایت کرده تا راهش را برود و در مغز اتم این نقش را داشته باشد. یا به مولکول، خلقتش را داده است و بعد آن هدایت کرده و... این معنای رب است. حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ فرمودهاند:
داعِیاً اِلى سَبِیلِ رَبِّهِ
پیامبر صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ دعوت کرده به راه پروردگارش؛ اینجا حضرت از آیه قرآن که خداوند به پیغمبرش میفرماید:
ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَن[5]
استفاده کردهاند. زیرا در این آیه هم داریم دعوت کن! به راه پروردگارت. دقت کنیم! اگر شما بخواهید یک ساختمان سازید، من میگویم: با یک مهندس مشورت کن؛ اگر بخواهید در خرید و فروش ساختمان وارد شوید، میگویم: با آژانس مسکن محله مشورت کن؛ اگر گفتم با پدرت مشورت کن یعنی به لحاظ مسائل مالی که او میخواهد پول بدهد. در اینجا حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ میفرمایند:
داعِیاً اِلى سَبِیلِ رَبِّهِ
راه پروردگار یعنی آنکه پروردگار خواسته است. پروردگار خواسته که این خلقش در این راه باشد تا هدایت شود و برود به آن راه که راه مستقیم است، برسد.اینکه میگوییم:
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ
همان شاهراه است که میشود صراط مستقیم.
وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
[1]الأنعام (6) آیه 153
[2] وَ يُؤَيِّدُهُ مَا رَوَاهُ فِي الطَّرَائِفِ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُؤْمِنٍ الشِّيرَازِيِّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ قَتَادَةَ عَنِ الْحَسَنِ الْبَصْرِيِّ قَالَ: كَانَ يَقْرَأُ هَذَا الْحَرْفَ هَذَا صِرَاطُ عَلِيٍّ مُسْتَقِيمٌ فَقُلْتُ لِلْحَسَنِ مَا مَعْنَاهُ قَالَ يَقُولُ هَذَا طَرِيقُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَ دِينُهُ طَرِيقٌ وَ دِينٌ مُسْتَقِيمٌ فَاتَّبِعُوهُ وَ تَمَسَّكُوا بِهِ فَإِنَّهُ وَاضِحٌ لَا عِوَجَ فِيه؛ / بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج24، ص: 23
و روایت دیگری چنین آمده است: وَ رَوَى الْعَيَّاشِيُّ عَنِ الْبَاقِرِ عَلَیهِالسَّلَامُ أَنَّهُ قَالَ لِبُرَيْدٍ الْعِجْلِيِّ تَدْرِي مَا يَعْنِي بِ صِراطِي مُسْتَقِيماً قَالَ قُلْتُ لَا قَالَ وَلَايَةُ عَلِيٍّ وَ الْأَوْصِيَاءِ قَالَ وَ تَدْرِي مَا يَعْنِي وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ قَالَ قُلْتُ لَا قَالَ وَلَايَةَ فُلَانٍ وَ فُلَانٍ قَالَ وَ تَدْرِي مَا مَعْنَى فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ قَالَ قُلْتُ لَا قَالَ يَعْنِي سَبِيلَ عَلِيٍّ عَلَیهِالسَّلَامُ؛ بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج64، ص: 32
[3] طه (20) آیه 49
[4] طه (20) آیه 50
[5] النحل (16) آیه 125