به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ
یعنی ایشان مردم را به وسیلهی موعظه نیکو دعوت میکنند. حسن و قبح یک جاهای ذاتی و برخی مواقع عرضی و اعتباری هستند. مثلاً قدیمها وقتی یک بچهای میخواست خدمت بزرگی برشد، اگر کلاه بر سَر داشت، هرگز کلاه را بر نمیداشت. یعنی کلاه بر سَر داشتن نشانهی ادب بود. الان اگر جایی میروند و کلاه به سَر دارند، آن را بر میدارند و این نشانهی ادب است. برخی مواقع ایستادن نشان ادب است و برخی جاها نشستن. زمانی سکونت نشان احترام است و جایی دیگر فریاد معنا دارد.
منظور این است که حُسن و قبح برخی مواقع ذاتی و زمانی عرضی هستند. مثلاً بی محبّتی ذاتاً قبیح است و محبّت ذاتاً حسن است. گاهی نیز انجام کاری خوب است اما در برخی زمانها قبیح میشود مانند کمککردن به دیگران که خوب است اما کمک کردن در کار معصیّت و کسی که حقوق مردم را ضایع میکند، قبیح است. یعنی حُسن ذاتی ندارد بلکه حُسن آن اعتباری است.
وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ
خداوند متعال اینطور قرار داده است که پیغمبر صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ با موعظهی نیکو و زیبا مردم را دعوت نماید. این موعظه برخی جاها زیبایی ذاتی دارد اما گاهی نیز اعتباری است. زیبایی ذاتی آن این است که انسان موعظه کند به محبّت، ادب و احترام نسبت به بزرگترها البته در زمان و فضای مناسب نه اینکه مثلاً شخصی بلیط هواپیما دارد و میخواهد با عجله سوار شود، ما او را معطل کنیم که صبر کن تا موعظهات کنیم! در اینجا وقتی حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ میفرمایند:
وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ
یعنی موعظهی نیکو که نیکویی آن ذاتی است و در شرایط مختلف هم نیکو میباشد. خداوند در قرآن میفرماید:
ادْعُ إِلى سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَن[1]
یعنی ای پیغمبر _صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ_! مردم را به راه پروردگارت دعوت کن با علم بطلان ناپذیر و موعظهی نیکو و مجادله کن با مردم به بهترین راه
مجادله
مجادله به معنی بحثوگفتگو است. البته در لغتنامهی دهخدا معانی دیگری مانند: جدال، کشمکش، ستیزه و مخاصمت نیز آمده است. مجادله یعنی هر یک از طرفین بخواهد نظر خویش را به دیگری بقبولاند. دقت کنید! خداوند به پیغمبر صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ میفرماید: به بهترین راه با آنها مناظره و مباحثه کن، برای اینکه میخواهی حق را به آنها نشان دهی.
بعد از اینکه مارکسیستها و کمونیستها زیاد شیوع پیدا کردند تا چند سال پیش هم بین مردم اصطلاح شده بود که میگفتند: هدف، وسیله را مباح و توجیه میکند. یعنی ما برای رسیدن به هدفی که داریم میتوانیم از هر وسیلهای استفاده کنیم. عبارت
وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَن
این حرف را میکوبد و میگوید به بهترین راه مجادله کن. درست است که میخواهیم آنها قانع شوند و مطلب را به آنها بقبولانیم اما باید به بهترین راه ممکن، مجادله کنیم. جدل یکی از صناعات خمس در منطق صورت است که ارسطو تأسیس کرده است. پنج صنعت هست که یکی برهان است که باید پایهاش بر اساس عقلیّات باشد و دیگری خطبه است که یعنی نوعی صحبت کنیم که مخاطب را تحت تأثیر قرار دهد. صنعت بعدی شعر است که حاوی احساسات و خیالات و چیزهای مبالغهای است و پنجمی مغالطه است.
جدل خیلی جالب است، شخصی میآید اشکال میکند. به او میگوییم: چه اعتقاداتی داری؟ اعتقادات اصلیات را بیان کن! اگر مسیحی، بهایی یا مسلمان هستی، بگو به چه چیزهایی اعتقاد داری؟ مثلاً میگوید: مسلمان هستم و شیعه و معتقد به حقّانیّت امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ؛ آنگاه اگر ما سخنی از امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ را به راستی استدلال کنیم غیر از اینکه برهان است، جدل نیز هست. یعنی از عقائد خودش استفاده کردهایم بر علیه اعتقاد غلطی که دارد. پس جدل یعنی استفاده از اعتقاد طرف مقابل برای کوبیدن آن حرف و عقیدهی غلطی که دارد، این خیلی مهم است!
منتها قرآن که نمیخواهد صناعات خمس ارسطو را تعریف کند. قرآن میفرماید:
وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَن
منظور از مجادله یعنی اینکه بتوانیم طرف مقابل را قانع کنیم. در خطبه غدیر، پیغمبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ در مورد امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ میفرمایند:
وَ الْمُجادِلُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ
یک جایی دارد که یک از صفات علی عَلَیهِالسَّلَامُ این است که مجادله میکند از طرف رسول خدا، یعنی رسول خدا هم نیستند و ایشان با عقائد خود طرف و با استفاده کردن از اعتقادات طرف مقابل، رسول خدا صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ را اثبات میکنند. لذا جدال و مجادله در قرآن آمده به معنای اینکه با او گفتگو و مناظره کنید و در این مناظره از باطل هم استفاده نکنید بلکه از عقائد حق طرف مقابل استفاده کنید تا او را قانع نمایید.
وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
[1]النحل (16) آیه 125