«فَكُلُّ واحِدٍ مِنْهُما مُنْبِئٌ عَنْ صاحِبِهِ وَ مُوافِقٌ لَهُ، لَنْ يَفْتَرِقا حَتّى يَرِدا عَلَىَّ الْحَوْضَ»
«هر یک از این دو از دیگر همراه خود حکایت می کند و با آن سازگار است.»
موافقت این دو ثقل، معنایش این است که اگر قرآن را آنطور که شایسته هست بخوانیم، ائمّه علیهم السّلام را خواهیم شناخت.
اگر با ائمّه علیهم السّلام اُنس داشته باشیم، قرآن شناس میشویم.
سؤال: آیا ائمّه علیهم السّلام ظاهر آیات قرآن هستند، یا حقایق باطنی قرآن؟
چون قرآن را باید مبینان آن بیان کنند و علوم قرآن نزد آنهاست، پس منظور از قرآن، باطن آن است. این همان است که قرآن کریم میفرماید : ﴿ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیلَةِ الْقَدْرِ ﴾. آن قرآنی که در شب قدر نازلشده، باطن و درون است و فقط سطح دریای قرآن که از شش هزار و اندی آیه تشکیلشده، نیست.
ائمّه علیهم السّلام باطن و علوم و حقایق قرآن هستند که در جملات قبلی خطبه هم حضرت فرمودهاند.
«وَ مُوافِقٌ لَهُ»: باهم موافق و در یک راستا هستند. اهلبیت علیهم السّلام عالِم به باطن و همهی حقایق قرآن هستند.
«لَنْ یفْتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلَیَّ الْحَوْضَ» «آن دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا در حوض کوثر بر من وارد شوند.»
اگر کسی اسلام و دین را میخواهد، باید هم قرآن را بگیرد و هم علی و اولاد علی علیهم السّلام را. حقایق دین مساوی است با دو کتاب.
یکی کتاب تدوین که قرآن است و دیگری کتاب تکوین که عبارت است از امیرالمؤمنین علی تا امام زمان علیهم السّلام.
دلایل بسیاری در روایات داریم که ائمّه علیهم السّلام محور و قطب قرآن و راسخان در علم هستند. ائمه علیهم السلام بیانکنندگان قرآن هستند و حقایق قرآن نزد آن انوار مقدّس است. قرآن کریم میفرماید: ﴿ لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُون ﴾(1) : (جز پاک شدگان با قرآن مماس نیستند) ، که «مُطَهَّرُونَ» اهلبیت علیهم السّلام هستند.
والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاتُه