«ألا وَ إنَّهُ لایُبْغِضُ عَلِیّاً إلاّ شَقِیٌّ، وَلا یُوالی عَلِیّاً إلاّ تَقِیٌّ»
«هشدار که! با علی نمیستیزد مگر شقی و سرپرستی او را نمیپذیرد مگر رستگار پرهیزکار.»
در متن روایات هم مضمون این جمله آمده که: حبّ علی علیه السلام ایمان و بغض ایشان کفر است.
در اینجا حبّ علی علیه السلام را تقوا، و بغض علی علیه السلام را شقاوت نامیده که از ایمان و کفر هم، خفیفتر و نرمتر فرمودهاند.
چرا حبّ علی علیه السلام ایمان و بغضشان کفر و شقاوت است و ولایتشان تقواست؟
پاسخ این سؤال را پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله بهروشنی بیان میفرمایند: «عَلِیٌّ مَعَ الحَقِّ وَ الحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ»: علی همراه حقّ است و حقّ، همراهِ علی است.
«عَلِیٌّ مَعَ القُرآنِ وَ القُرآنُ مَعَ عَلِیٍّ»: علی همراه قرآن است و قرآن، همراهِ علی است.
علی علیهالسّلام در وجودشان جز حقّ نیست. کسی که با علی علیه السلام خشم داشته باشد، با حقّ خشم دارد.کسی با حقّ بغض و خشم نمیکند، مگر اینکه شقاوت داشته باشد. ولایت و سرپرستی حقّ را نمیپذیرد، مگر کسی که با تقوا و خود نگهدار و انسان سالم باشد. انسان سالم و طبیعی، انسان باتقواست.
قرآن کریم میفرماید: ﴿ الم * ذَالِکَ الْکتَبُ لَا رَیبَ فِیهِ هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ ﴾(1) قرآن کریم هدایت است برای انسانهای باتقوا.
انسان باتقوا کسی است که از جادهی فطرت منحرف نمیشود.
والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاتُه