«وَ سَألْتُ جَبْرَئیلَ أنْ یَسْتَعفِیَ لِیَ السَّلامَ عَنْ تَبْلیغِ ذالِکَ إلَیْکُمْ - اَیُّهَا النّاسُ - لِعِلْمی بِقِلَّةِ الْمُتَّقینَ وَ کَثْرَةِ الْمُنافِقینَ وَ إدغالِ اللّائِمینَ وَ حِیَلِ الْمُستَهْزِئِینَ بالْإسلامِ»
«و من از جبرئیل درخواستم که از خداوندِ سلام اجازه کند و مرا از مأموریت تبلیغ به شما معاف دارد؛ زیرا کمیِ پرهیزکاران و فزونی منافقان و دسیسهی ملامتگران و مکر مسخرهکنندگان اسلام را میدانم.»
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله میفرمایند به خاطر کمیِ متقین و زیادیِ منافقین و دغلبازی ملامت کنندگان و حیلههای مسخره کنندگان اسلام، من از جبرئیل درخواست کردم که خداوند استعفای مرا از تبلیغ این پیام به مردم بپذیرد. استعفا به معنای سرباززدن از گردن گذاری به امر خدا نیست؛ بلکه استعفا طلب عفو از خداست؛ به این معنا که امر را بردارد. استعفای یک کارمند به این معناست که میخواهد حکم کارمندی و مأموریت او را ابطال کنند.
منظور از این استعفا این است که به خاطر مشکلاتی که پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله احساس میکنند، از جبرئیل درخواست کردند که از خدا بخواهد از اجرای این امر ایشان را عفو کند، نه اینکه پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله از امر خداوند سرپیچی کنند.
منظور از مشکلاتی که رسول خدا صلیالله علیه و آله مطرح کردهاند، ترس از مرگ و آزار شخصی و امثال اینها نیست؛ بلکه منظور از این ترس و خوفی که دارند این است که کار رسالت در اثر کثرت منافقان و دغلبازی ملامت کنندگان انجام نشود و به سرانجام نرسد.
اگر ترس از آزار شخصی خودشان بود، پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در طول بیست و سه سال رسالت خودشان آزار بسیاری را دیدهاند؛ حال که هفتاد روز از عمر ایشان مانده، ترس از آزار معنا ندارد.
والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاتُه