به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
مَكْدُوداً دَؤُوباً فى ذاتِ اللّهِ مُجْتَهِداً فى أَمْرِ اللّه
وقتی که مشرکان و دیگران، آتش جنگ روشن میکردند، شاخ گمراهی روشن میشد و یاوه گوییهای مشرکین خود نمایی میکرد، پیغمبر علی علیهالسلام را مثل یک تیر به سرعت بر میانداخت در میان آتشهای آنان.
حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ چند صفت برای علی عَلَیهِالسَّلَامُ بیان میکنند یعنی در واقع این چند جمله، یکنوع علی _عَلَیهِالسَّلَامُ_ شناسی از زبان حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ است که از دو جهت مهم است! یکی اینکه حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ به بیان پیغمبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ دارای عصمت کبری هستند و از نظر آیات قرآن، جزء اهلبیت علیهمالسلام[1] میباشند. در روایات بسیاری پیغمبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ بارها فرمودهاند:
فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّي فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّه[2]
این نشان می دهد که فاطمه زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ مقامی دارد که آزار ایشان، آزار خداوند است. آزار ایشان، آزار پیغمبر صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ است. دومی هم اینکه حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ همسر امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ هستند. یک زن از شوهر خودش در محضر جمع غاصبان با اینکه غاصب بودند اما افراد عادی نبودند، VIP بودند، اعضای حکومت بودند، اعضای سقیفه بودند و بزرگان مهاجران و انصار بودند؛ یک زن در مقابل جامعهی سوا کرده و بزرگی که هر کدام معروف و مشهور بودند و رئیس یک قبیله و از اصحاب پیغمبر صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ، که حالا آمدهاند و حکومت را غصب کردهاند. ایشان از شوهرشان اینگونه تعریف میکنند.
با توجه به اینکه همسر امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ هستند، نُه یا ده سال با ایشان زندگی کرده و صاحب چهار فرزند از ایشان هستند، با توجه به اینکه معصومند و با توجه به اینکه اولین باری است که در حضور یک عده به صورت عمومی سخنرانی مینمایند، عباراتی که ایشان را به کار میبرند خیلی اهمیّت دارند و باید روی آن دقّت و کار کرد. وقتی میفرمایند:
فَلاینْكَفِئُ حَتّى یطَأَ صِماخَها بِاَخْمَصِهِ وَ یخْمِدَ لَهَبَها بِحَدِّ سَیفِهِ
یعنی امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ بَر نمیگشتند تا اینکه میمالید و خاموش میکرد گیجگاها را به زیر پای خودش. و با تیزی شمشیرش، شعلههای آتش را خاموش میکرد. بعد صفات امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ را میفرمایند که تمامی آنها همین حالا نیز هستند.
مَكْدُوداً
امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ کارها را با زحمت زیاد فیزیکی انجام میداد. کدّ یعنی زحمت فوق العادهی فیزیکی البته به متافیزیکی هم میگویند ولی اصل آن فیزیکی است. یک اصطلاحی است که میگویند: با عرقِ جَبین و کدِّ یَمین؛ کدِّ یَمین یعنی زحمت فوق العادهی دست و دست نمایندهی قدرت است. "مَكْدُوداً" اسم مفعول آن است و به معنی زحمتها و رنجهایی که روی بدنِ امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ و شخصیت ایشان ریخته بود. به عبارتی زحمت کشیده بود و زحمت کامل داشت.
دَؤُوباً
دئوباز لغت دئب است. دئب با ادب یکی است. در عرب یک قانونی است که در ادبیات به آن میگویند اشتقاق؛ اشتقاق گاهی حروف را جابجا میکند. دئب وسطش همزه است، همزه را برداشتند و گذاشتهاند اول که شده أدب. جمع ادب، آداب است. آداب یعنی حالت خاص و حالت محترم؛ آداب زیارت، آداب جلسه داری، آداب چای خوردن و...
وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
[1] إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيرا؛ الأحزاب (33) آیه 33
[2] بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، ص: 171