«اَلَّذِی اسْتَحَقَّ مِنْ کُلِّ مَنْ خَلَقَ أنْ یَشْکُرَهُ وَ یَحْمَدَهُ عَلی کُلِّ حالٍ»
«همو که در همهی احوال، سزاوار سپاس و ستایش آفریدگان است.»
در جملهی قبل بیان شد که خداوند متعال پروردگاری عالمیان و مولویت مؤمنین را دارد و توفیقدهندهی مفلحین و عاصم صالحین است؛ پس سزاوار است همهی کسانی را که آفریده، او را سپاس گزاری و حمد کنند درهرحال. بین شکر و حمد تفاوتی وجود دارد. «حمد» ثناگویی است بر کسی که دارای کمالات و زیباییهاست.
چه آن کمالات و زیباییها به کسی که حامد است، نفعش برسد چه نرسد. ما وقتیکه از کنار دریای زیبایی عبور میکنیم، ستایش زیبایی دریا را میکنیم.
ستایش زیبایی یک آبشار بلند یا ستایش زیبایی آسمانها، کهکشانها و ستارگان نیز حمد است. وقتی میگوییم «اَلحَمدُ لِلهِ رَبِّ العَالَمِینَ» چون خدا «اَلله» و «رَبُّ العَالَمِینَ» است، پس حمد و ستایش از برای اوست. شکر مربوط به نعمتها میشود. اگر از طرف کسی به ما خیری برسد، ما او را شکر میکنیم.
مثلاً میگوییم این معلّم که به من درس داد، او را شُکر میکنم؛ خدایی که به من هستی و کمالات داده، او را شُکر میکنم. شُکر مربوط به خوبیها و نعمتهایی است که از طرف مُنْعِم، نفع و خیرش به کسی که شاکر است میرسد. خداوند متعال، هم کمالات ذاتی دارد و هم کمالات صفاتی. مثلاً خداوند متعال جنّیان را آفریده که به ما کاری ندارند، امّا خداوند متعال به ما نعمتهای متفاوتی را عطا فرموده و نعمتهای دیگر را مسخَّر انسان قرار داده که اینها باعث شکر میشود.
«اَلَّذِی استَحَقَّ مِنْ کُلِّ مَنْ خَلَقَهُ»: آن خدایی که از طرف تمام مخلوقاتش مستحق و سزاوار است. «اَن یَشکُرَهُ وَ یَحْمَدَهُ»: که او را شُکر و حمد کنند. شُکر کنند برای نعمتهایی که به خودشان میرسد. حمد کنند برای خوبیهایی که خود خدا دارد. «عَلی کُلِّ حالٍ»: در حالتِ شِدَّةو رَخآء، در حالت عَلانِیةو خَفآء، در آشکار و خفاء، ... خداوند متعال درهرحال، سزاوار شکر و حمد است.
والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاتُه