«حَمیداً لَمْ یَزَلْ، مَحْمُوداً لایَزالُ وَ مَجیداً لایَزُولُ»
«همواره ستوده بوده و خواهد بود و مجد و بزرگیِ او را پایانی نیست.»
«لَمْ یَزَلْ» مربوط به گذشته است، «لایَزالُ»مربوط به حال، «لایَزُولُ»مربوط به آینده است. «حَمیداً لَمْ یَزَلْ» یعنی همواره از گذشته حمید بوده.
«حَمیداً» یعنی ستوده که از لغت حمد است. حمد به معنای شکر و سپاس و ستایش است.
«حَمیداً لَمْ یَزَلْ» یعنی خدا از اوّل بلا اوّل ستوده است؛ چه ستایشکنندهای باشد و چه نباشد.
«مَحْمُوداً لایَزالُ» محمود هم همان معنای حمید را میدهد؛ یعنی او ستایششده و مورد حمد است.
«لا یَزالُ» یعنی همواره در گذشته بوده و مورد حمد و ستایش موجودات و غیر موجودات است؛ اگر هم موجودی نباشد که او را ستایش کند، او ذاتاً محمود است.
اگر کسی هم نباشد که او را عبادت کند، او ذاتاً معبود است.
«مَحْمُوداً لایَزالُ وَ مَجیداً لایَزُولُ»یعنی او همواره تا همیشه ی بی نهایت دارای مجد و بزرگواری است.«مجد» یعنی بزرگواری و عظمت همراه با بخشندگی است.
بزرگی خداوند تعبیرات مختلفی دارد مانند: عظمت، کبریائیت، مجد و کرامت ؛ امّا مجید به معنای بخشنده و بزرگوار است.
اصلاً بزرگواری درجایی معنا میدهد که در آن انفاق و سخاوت باشد. «مَجیداً لایَزُولُ» یعنی تا همیشه ی بینهایت او مجید و ستوده و بزرگوار است.
فرهنگ دین برای تعریفِ بینهایت گذشته تا بینهایت آینده از واژههای (لَمْ یَزَلْ، لایَزالُ، لایَزُولُ)استفاده میکند؛ همانگونه که در خود قرآن کریم هم میفرماید:
﴿ هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ ﴾(1)و به این معنا نیست که یک نقطهای هست که نقطهی ابتداست.
﴿ هُوَ الْأَوَّلُ ﴾ یعنی قبل از او اوّلی نیست. ﴿وَ الْآخِرُ﴾ یعنی بعد از او آخری نیست.
والسّلام عليكم و رحمة الله و بركاتُه