به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
وضعیت شیعه در دروان امام هادی علیه السلام
دوره زندگي امام هادي عليه السّلام بین سال های 254،212 مصادف با خلافت خلفاي عباسي معتصم (227ـ،218) واثق (232ـ227) ـ متوكل (247،232) ـ منتصر (248،247) مستنصر (251،248) و معتز (255،251) بوده است.
1. گسترش شيعه و تفكر شيعي
با شروع دعوت عباسيان مذهب شيعه در قلمرو اسلامي گسترش يافت.
امام باقر عليه السّلام و امام صادق عليه السّلام از فرصت پيش آمده استفاده كردند. ظهور ابومسلم خراساني[1] اختلافات داخلي بني اميه[2]، شورش ها و قيام هاي علويان[3]، اين فرصت را در اختيار اين دو امام بزرگوار قرار داد تا مباني فكري و عقيدتي و فرهنگي شيعه را گسترش دهند.
بنابراين اين عوامل سبب شد كه تشيع در دوره عباسيان در مقايسه با دوره امويان گسترش بيشتري يابد.
در دوره امام هادي عليه السّلام تشيع حتي به ميان فرماندهان و رجال دولت عباسي نيز راه يافته بود.
يحيي بن هرثمه كه مأمور بود امام هادي عليه السّلام را از مدينه به سامرا بياورد مي گويد: وقتي همراه امام عليه السّلام به بغداد رسيدم، اسحاق بن ابراهيم طاهري حاكم بغداد به من گفت: يحيي اين مرد فرزند رسول خدا صلی الله عليه و آله و سلم است. اگر متوكل را بر قتل او تحريك كني با رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله و سلم ـ دشمن شده اي. گفتم: من از او جز نيكي نديدم. آن گاه به سوي سامرا روانه شديم.
وقتي به آنجا رسيديم، وصيف تركي (يكي از فرماندهان ترك در دربار عباسي) به من گفت: اگر يك مو از سر اين مرد كم شود با من طرف هستي.[4]
اين داستان نشان دهنده گسترش تفكر شيعي حتي در بين مقامات عباسي است. ابي دلف مي گويد: هنگامي كه امام هادي عليه السّلام را به سامرا آوردند، رفتم تا از حال او جويا شوم، زرّافي دربان متوكل با ديدن من دستور داد وارد شوم.
پرسيد: براي چه كاري آمدهاي؟
گفتم: کارخيری است ...
گفت : گويا آمده اي از حال مولاي خود خبر بگيري؟
گفتم: مولاي من كيست؟ مولاي من خليفه است.
گفت: ساكت شو، مولاي تو بر حق است. نترس كه من نيز بر اعتقاد تو هستم و او (امام هادي عليه السّلام) را امام مي دانم...[5]
ابن سكيت معلم فرزندان متوكل فردي شيعي و دوستدار اهلبيت بود؛ روزي متوكل از او پرسيد: اين دو فرزند من نزد تو محبوبترند يا حسن و حسين؟! ابن سكيت با عصبانيت گفت: به خدا قسم قنبر غلام علي عليه السلام در نزد من از اين دو فرزند و پدرشان محبوبتر است.[6]
همه اين مسائل نشانگر اين است كه شيعه و تفكر شيعه در اين دوره گسترش و نفوذ فوق العادهاي حتي در بين درباريان عباسي داشته است.
2. وجود شيعيان عالم و تربيت يافته اهل بيت عليهم السّلام
يكي از كارهاي مهمي كه ائمه شيعه ـ عليهم السّلام ـ به آن اهميت زيادي مي دادند، حفظ خط فكري و فرهنگي تشيع و جلوگيري از انحرافات فكري بوده ؛ اين كار به تربيت شاگرداني برجسته و تشكيل حوزه علميه و تدريس فقه و عقايد اصيل اسلامي نياز داشت.
در زمان امام باقر و امام صادق ـ عليهما السّلام ـ اين كار به طور گسترده شروع شد و سپس امامان ديگر ـ عليهم السّلام ـ در هر شرايط آن را تداوم بخشيدند.
باقر شريف القرشي مي نويسد:
زماني كه امام جواد عليه السّلام در مدينه بود، به اشاعه علم و تهذيب اخلاق و تربيت مردم به آداب اسلامي مي پرداخت آن حضرت جامع نبوي را مدرسه قرار داده بود. علما و روات زيادي دور آن حضرت را گرفته بودند و از سرچشمه علوم الهي آن حضرت بهره مي گرفتند. [7]
بسياري از شاگردان امام جواد عليه السّلام در دوره امام هادي عليه السّلام زنده بودند، از محضر امام هادي عليه السّلام نيز استفاده كرده و فرهنگ شيعي را بارور مي ساختند. افراد برجستهاي هم چون حضرت عبدالعظيم حسني ، ابن سكيت اهوازي، ابوهاشم جعفري، اسماعيل بن مهران، علي بن مهزيار و... كه بعضاً هم از شاگردان امام جواد عليه السّلام محسوب مي شوند و هم از شاگردان امام هادي عليه السّلام.
اين ياران وفادار و عاشق پروانهوار گرد وجود ائمه ـ عليهم السّلام ـ را مي گرفتند و براي گسترش حقيقت جاودانه اسلام تلاش مي كردند.
كتاب هاي زيادي در اين دوره توسط برخي از اين شيعيان نوشته شدكه به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
1) ابو مقاتل ديلمي يكي از اصحاب امام هادي عليه السّلام كتابي روايي و كلامي درباره مسأله امامت تأليف كرد.[8]
2) احمد بن محمد بن خالد برقي از شيعيان معاصر امام هادي عليه السّلام كتاب «المحاسن» را تأليف كرد.
اين كتاب دايرة المعارفي است مشتمل بر احاديث امامان در تمامي زمينه هاي مختلف معارف ديني از قبيل اخلاق، تفسير و...[9] وي تأليفات ديگري هم داشته از جمله كتاب «التبيان في اخبار البلدان» كه جغرافياي تاريخي اسلام محسوب مي شده است.[10]
3) حسين بن سعيد اهوازي حدود 30 كتاب نوشته است و نجاشي آنها را در رجالش ذكر كرده است.[11]
4) فضل بن شاذان يكي ديگر از شيعياني است كه تأليفات زيادي داشته است و امام حسن عسكري عليه السّلام با مشاهده برخي از نوشته هايش بر او رحمت فرستاد.[12]
5) از ديگر شيعياني كه تأليفات زيادي داشته مي توان به علي بن مهزيار اهوازي اشاره كرد.او حدود 33 كتاب تأليف كرده است.[13]
وجود چنين شيعياني قطعاً باعث رشد و گسترش فرهنگ شيعي در اين دوره شده است. ائمه اطهارعليهم السلام به شاگردان خويش اعتماد داشتند و حل مشكلات ديني شيعيان را برعهده آنان گذارده بودند.
ابا حماد رازي (از اهالي ري) مي گويد: در شهر سامرا مرا نزد امام دهم علي النقي عليه السّلام رفتم و مسائلي از حلال و حرام از ايشان پرسيدم.
حضرت به من جواب داد. سپس هنگام خداحافظي به من فرمود:
اي حماد اگر در امور ديني برايت مشكلي پيش آمد در ري، از عبدالعظيم بن عبدالله حسني سؤال كن و سلام مرا نيز به او ابلاغ كن.[14]
نتيجه گيري
در دوره امام هادي عليه السّلام مذهب شيعه در مناطق مختلف اسلامي گسترش يافته بود. شيعياني كه آن حضرت تربيت كرده بودند، در حفظ و گسترش فرهنگ شيعي تلاش مي كردند. كتاب هاي زيادي توسط اين افراد تأليف شده است.
منابع:
[1] . احمد بن ابي يعقوب، تاريخ يعقوبي، قم، منشورات الشريف الرضي، 1414 هـ.ق ، جلد 2، صفحه 332.
[2] . همان، صفحه 332.
[3] . ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبين، قم، منشورات الشريف الرضي، 1416 هـ.ق، صفحه 152ـ124.
[4] . علي بن حسين مسعودي، مروج الذهب، بيروت، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، بي تا، جلد 4،صفحه 183.
[5] . محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، تهران ، مكتبه الاسلاميه، 1395 هـ.ق ، جلد 50، صفحه 194.
[6] . علامه مامقاني، تنقيح المقال، تهران، جهان، بي تا، جلد 3، صفحه 570، و سير حلي، تاريخ الخلفاء، بغداد، مكتبه المشفي، بي تا، ص 348.
[7] . باقر شريف القرشي، حياة الامام علي الهادي، بي جا، دارالكتب الاسلامي، 1408، هـ.ق، صفحه 233.
[8] . عزيز الله عطاردي، مسند الامام الهادي، قم، الموتمر العالمي للامام الرضا ـ عليه السّلام ـ ، 1410، صفحه 317.
[9] . رسول جعفريان، پيشين، صفحه 555.
[10] . همان.
[11] . عزيز الله عطاردي، پيشين، صفحه 332.
[12] . محمد بن حسن طوسي، اختيار معرفه الرجال، چاپ اول، مشهد، دانشگاه مشهد، 1348،صفحه 542.
[13] . عزيز الله عطاردي، پيشين، صفحه 351.
[14] . محمد جواد طبسي، حياة الامام الهادي، چاپ اول، قم، دارالهدي، 1426، هـ.ق، صفحه 215.