به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
عيبپوشي __جوان مردي
آوردهاند که روزي بزرگي به حمام رفته بود. کارگران حمام که به شستشوي مشتريان ميپرداختند، براي اينکه انعامي از مردم بگيرند، رسم داشتند که چرک و آلودگي پشت مشتري را که به آن «شوخ» میگفتند، به مقابل چشم او بياورند تا به اصطلاح نشان بدهند که مشتري را خوب کيسه کشيدهاند و بدنش را تميز کردهاند.
آن مرد، زير دست کارگر نشست و او مشغول کيسهکشيدن بر پشت او شد. دقايقي که گذشت چرک پشت آن مرد را با کيسه حمام طوري جابهجا کرد که روي بازوي او قرار بگيرد.
شوخ (چرک بدن) شیخ آورد تا بازوی او جمع کرد آن جمله پیش روی او
آن مرد نگاهي به چرک جمع شده بر بازوي خويش انداخت؛ اما چيزي نگفت. کارگر حمام که پيش خودش فکر ميکرد بايد کاري کند که آن مرد با ديدن چرک روي بازوي خويش از او تشکر کند و وعدهي انعام دهد، خواست تا سر صحبت را به بهانهاي باز کند. گفت:«اي بزرگوار! از جوانمردان برايم حرف بزن و بگو که جوانمردي چگونه است؟»
شیخ را گفتا بگو ای پاک جان تا جوانمردی چه باشد در جهان
آن مرد که زمان را مناسب ديد، به کارگر حمام چنين گفت: «جوانمردي اين است که عيب و آلودگي مردم را در مقابل چشم آنها ظاهر نکني.»
شيخ گفتا، شوخ پنهان کردن است پيش چشم خلق نا آوردن است
کارگر حمام از شنيدن پاسخ چنان خجالت زده شد و از کار خويش پشيمان گرديد که يک باره به دست و پاي آن بزرگ افتاد و گفت: «اشتباه کردم، سالهاي سال است که اشتباه کردهام. اکنون از کار خود پشيمان هستم و ديگر نميخواهم بر غفلت و ناداني خويش باقي بمانم.»
آن بزرگ چون چنين ديد، خوشحال گشت و هنگام خروج از حمام، انعام شايستهاي به کارگر حمام داد.
ما در زمرهي کدام گروهيم؟ آنهايي که عيب را ميپوشانند و خوبي را آشکار ميکنند و يا...؟! اگر شيعهايم بايد به صفت شيعه متصف باشيم.
از امام صادق (علیه السلام) دربارهي شيعيانشان سوال شد. حضرت فرمودند:
«شِيعَتُنَا مَنْ قَدَّمَ مَا اِسْتَحْسَنَ وَ أَمْسَكَ مَا اِسْتَقْبَحَ وَ أَظْهَرَ اَلْجَمِيلَ وَ سَارَعَ بِالْأَمْرِ اَلْجَلِيلِ رَغْبَةً إِلَى رَحْمَةِ اَلْجَلِيلِ فَذَاكَ مِنَّا وَ إِلَيْنَا وَ مَعَنَا حَيْثُمَا كُنَّا.» (بحارالانوار، ج ۶۵، ص ۱۶۹، ح ۲۹)
«شيعيان ما کساني هستند که از سر اشتياق به رحمت خداوند آنچه را خوب ميدانند انجام ميدهند و پيش ميفرستند و از آنچه که زشت ميشمارند دست ميکشند و زيبايي را آشکار ميکنند و به سوي امر خداوند جليل شتاب ميکنند. پس آنها از ما هستند و به سوي مايند و با ما هستند، هر گونه که ما باشيم.»