به نام خداوند همه مهر مهرورز
فخر فروشی
در دوران امامت امام جعفر صادق علیه السلام، شیعیان آزادی بیشتری یافته بودند و امام با ساتفاده از این موقعیت شاگردان بسیاری داشتند که تمامی سخنان آن حضرت را مینوشتند و نگهداری میکردند. حسین بن ابی العلاء از شیعیان امام جعفر صادق علیه السلام بود. حسین از معدود شیعیانی بود که خانوادهی ثروتمندی داشت و جزو ثروتمندان شهر مدینه به حساب میآمد.
زمانی که موسم حج فرا رسید حسین بن ابی العلاء مانند بیشتر مسلمانان راهی شهر مکه شدند. او با گروهی بیست نفری همسفر بود. در طول سفر به هر منزل و اقامتگاهی که میرسیدند و کاروان قصد استراحت داشت حسین داوطلبانه جلو میآمد و از مال شخصی خود یک گوسفند ذبح میکرد و با صدای بلند به کاروانیان مژده میداد که وعدهی غذای این بار نیز با من است.
زمانی که موسم حج فرا رسید حسین بن ابی العلاء مانند بیشتر مسلمانان راهی شهر مکه شدند. او با گروهی بیست نفری همسفر بود. در طول سفر به هر منزل و اقامتگاهی که میرسیدند و کاروان قصد استراحت داشت حسین داوطلبانه جلو میآمد و از مال شخصی خود یک گوسفند ذبح میکرد و با صدای بلند به کاروانیان مژده میداد که وعدهی غذای این بار نیز با من است.
کاروان حسین به کاروانی رسید که امام جعفر صادق علیه السلام از مسافران آن بودند. شیعیان خود را به محضر امام علیه السلام رساندند و با ایشان دیدار میکردند. زمانی که نوبت به حسین رسید حضرت به حسین فرمودند: «ای حسین! چرا مومنان را ذلیل و سر افکنده میکنی؟»
حسین بن ابی العلاء با تعجب گفت: «پناه میبرم به خدا از این که چنین صفت زشتی داشته باشم.»
امام صادق علیه السلام فرمودند: «به من خبر دادهاند که تو در هر منزلی در راه مکه یک گوسفند سر بریدهای.»
حسین گفت: «بله راست است من چنین میکردم ولی قصدم اطعام مومنین در راه سفر حج بود.»
حضرت فرمودند: «باید توجه میکردی که همسفران تو مایل بودند مانند تو گوسفندی سر ببرند و دیگران را اطعام کنند ولی چون توانایی مالی نداشتند پیش خود شرمنده و سربه زیر میشدند. بنابراین، این افراط تو باعث شرمندگی مومنان میگردید و آنها را ناراحت میکرد.»
حسین بن ابی العلاء سر فرو انداخت و به فکر فرو رفت. دانست که فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله جز حقیقت نمیگوید. پس رو به ایشان کرد و عرض نمود:«یابن رسول الله ! من از کردهی خود پشیمان هستم و استغفار میکنم و با خویش عهد میبندم از این پس کاری نکنم که باعث سرافکندگی دیگران گردد و اگر قصد خیرات و اطعام دارم این کار را مخفیانه انجام دهم.»
پی نوشت: بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۹۶، ص: ۱۲۲