به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
مجلس شانزدهم جامع فدک
تناسب روح و بدن
شاید ما به عمق بحث تناسب روح و بدن دست پیدا نکنیم، اما با کمی دقّت مییابیم که بدن تحت مدیریّت روح کار میکند. برخی از افراد با توجه به چهرهی اشخاص میتوانند به روحیّه آنان پی ببرند. این تناسب از مسائل طبیعی است، مثلاً بدن و چهرهی شخص مِهربان متناسب با روحیّه مِهربانی او است. آقای وحید در این ذیل تیتر تناسب روح و بَدن، این آیه از قرآن را میآورند:
فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي[1]
"سَوَّيْتُهُ" به معنی معتدل و کامل شدن برای کاری دیگر است. اینکه خداوند میفرماید: از روح خودم در او دمیدم، منظور از روحی است خود خدا خلق کرده است. زمانی که جسم انسانها آماده شد، خداوند به آن روح دمیده است؛ از نظر پزشکی نیز گفته میشود که روح در چهار ماهگی به جنین دمیده میشود. بنابراین نفخ روح بدون تسویه جسد ممکن نیست و هر روحی با هر جسدی متناسب است. یعنی در جسم یک پیغمبر، روح متناسب با آن دمیده میشود. اینکه خداوند در قرآن میفرماید:
وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُونِ *وَ طُورِ سينينَ * وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمينِ * لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في أَحْسَنِ تَقْويم[2]
"تَقْويم" به معنی آنچه که قوام انسان به آن است، میباشد. تقویم سال نیز یعنی آنچه قوام کارهای سال به آن است.
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في أَحْسَنِ تَقْويم
انسان را در بهترین نظام و کمال آفریدیم
که بعد از این میشود:
فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي[3]
یعنی بعد از اینکه آمادهی آماده شد، از روح خودم در آن دمیدم. در اینکه روح و بدن حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ با هم متناسب است، بحثی نیست و آقای وحید استدلال میکنند به عبارت
اَللّهُمَّ إنِّی اَسْألُکَ بِفاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها[4]
سِّری که به ودیعت گذاشته شد
تمرکز روی این جمله است:
وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها
یعنی سّری که در حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ به ودیعه گذاشته شده است. برخی از علما آن را وجود ائمه علیهمالسلام گفتهاند و برخی این سّر را وجود مقدس امام عصر عَلَیهِالسَّلَامُ میدانند. پس این سّری که به ودیعه گذاشته شده است، با بَدن و روح حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ متناسب است. در روایتی آمده است:
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا[5]
این قلوب ظرف هستند و بهترین آنها، نگهدار ترین آنها است
بنابراین جسم حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ که تسویه و معتدل شده از آن شجرهی طوبی است و مبداء روح ایشان نیز طبق بیان امام صادق عَلَیهِالسَّلَامُ[6] نور عظمت خداوند است، پس مبدأ خلقت روح، دیگر درخت بهشتی نیست. در اینجا آقای وحید خراسانی به این آیات از قرآن اشاره میفرمایند:
اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها ..... وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليم[7]
و در انتهای آیة الکرسی آمده است:
...... وَ هُوَ الْعَلِيُّ الْعَظيم[8]
یعنی ابتدا صفت "الْعَلِيُّ" و بعد صفت "الْعَظيم" آمده است، ایشان میگویند این "الْعَظيم" از صفت "الْعَلِيُّ" بالاتر است و مبداء خلقت از آن نور مضاف به آن عظمت است. روح یک چنین روحی، بَدن یک چنین بَدنی را میخواهد که از شجرهی طوبی خلق شده است. در روایتی دیگر آمده که پیغمبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ فرمودهاند: خداوند فاطمه عَلَیهِاالسَّلَامُ را از نور خود آفریده است.[9] بیان حضرت صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ این است که آن روح را خداوند در حُقّهای[10] قرار داد. آقای وحید میگویند: تعبیر حُقّه از این جهت مهم است که مانند گوهری که در یک گنجینهای میگذارند، روح حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ را هم در آنجا گذاشتهاند و ترکیب این روح با جسم، فوقالعاده است. بعد ایشان خطاب به علمای اهلتسنن میفرمایند: شما این روایات را نقل کردهاید، اما تفقّه نکردهاید که ترکیب این روح و جسم چگونه انسانی میشود؟! اگر تفقّه کرده بودید، آن وقت متعجّب میشدید که چرا امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ چنین شخصیّتی را شبانه به خاک سپردهاند.
غذای روح حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ
آقای وحید خراسانی در کتاب حلقهی وصل رسالت و امامت با توجّه دادن به ذکر تسبیحات حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در بعد از هر نماز، میفرمایند: این تسبیحات غذای روح حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ بوده است. تسبیح به معنای اقرار کردن به این است که ما به شناسایی خداوند نمیرسیم و فقط میتوانیم بگوییم: خداوند منزّه است:
قُدُّوسٌ قُدُّوس؛ سُبُّوحٌ سُبُّوح؛ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلَائِكَةِ وَ الرُّوح
ایشان میگویند: «طعام روح چه بود؟ طعام این روح و این نفس قدسی چه بود؟ طعام او تسبیح، تقدیس، تهلیل و تحمید بود[11]. این چهار کلمه، تا وقتی که تعلّق به این بدن نگرفته بود، طعام این روح بود.» ایشان اینگونه نتیجه میگیرند: وقتی این حقائق روشن بشود، معلوم میشود که این چه بشری بود و چه انسانی بود و بیان امام ششم عَلَیهِالسَّلَامُ تا حدّی واضح میشود! از حضرت پرسیدند: چرا اسم حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ را فاطمه گذاشتند؟ حضرت میفرمایند:
إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا[12]
"فَطَمَ" به معنای منقطع شدن است[13]. چون که خلق از شناخت حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ منقطع هستند به عبارتی دست عقل از نیل به مقام منیعش قطع شده است. این که خداوند میفرماید:
وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ[14]
چه چیزی باعث میشود که شب قدر را درک کنی؟
یعنی مردم از شناختن "لَيْلَةُ الْقَدْرِ" محروم هستند. یا در آیهای دیگر آمده است:
إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ[15]
ما قرآن را در شب مبارکه نازل کردیم.
حضرت موسیبنجعفر عَلَيْهِالسَّلَامُ ذیل یک روایت مفصل میفرمایند که تأویل "لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ" حضرت زهرا عَلَيْهِاالسَّلَامُ است[16]. لذا حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ بدون اینکه نزد کسی درس بخواند، تمام حقیقت قرآن را از تعلیم پیغمبر صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ میگیرد.
حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ نتیجهی رسالت پیامبر خاتم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ
بنابراین این
إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ
یعنی نتیجهی رسالت پیغمبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ وجود مقدّس حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ است و وقتی سِّر آن مشخّص میشود که در انجیل خبر میدهد که نسل فارقلیط[17] از مبارکه است[18]. پس وجود مقدّس حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ منزل قرآن است. آقای وحید اینطور میگویند: «نزول تمام بطون کتاب محکم، در مرحلهی سرّ مستتر ناموسی[19]، صدیقهی کبری، فاطمهی زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ است. چنین بشری فوق تقریر ماست و ما هر چه بگوییم، بعد از گفتن باید استغفار کنیم. آن وقت برسیم به سرّ کلام امام عَلَیهِالسَّلَامُ که فرمودند: {إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا}؛ بحث مفصلی است در اینکه وقتی وارد بهشت میشود {زَارَكِ آدَمُ وَ مَنْ دُونَهُ مِنَ النَّبِيِّين[20]} یعنی وقتی در بهشت قرار گرفت، آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی علیهمالسلام و شخص پیغمبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ به زیارتش میآیند.»
وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
[1] الحجر (15) آیه 29 و سورهی صاد (38) آیه 72
ترجمه: پس چون او را [كاملاً] درست كردم و از روح خويش در آن دميدم.
[2] التین (95) آیات 1 الی 4
ترجمه: سوگند به انجیر و زيتون * و طور سينا * و اين شهر امن _مکّه_ * که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم.
[3] الحجر (15) آیه 29 و سورهی ص (38) آیه 72
ترجمه: پس چون او را [كاملاً] درست كردم و از روح خويش در آن دميدم.
[4] فرازهایی از وصیّتنامهی الهی اخلاقی مرجع عالیقدر حضرت آیة العظمی مرعشی نجفی، ص ١
[5] قسمتی از کلام امیرالمؤمنین عَلَیهِالسَّلَامُ به کمیل: «يَا كُمَيْلُ إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا...»؛ / الأمالي (للمفيد)، النص، ص: 247 و بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج1، ص: 188
[6] حدیث این مطلب همراه با مدارک آن به صورت مفصل در درس قبل آمده است.
[7] النور (24) آیه 35؛ {اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَ لا غَرْبِيَّةٍ يَكادُ زَيْتُها يُضيءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشاءُ وَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَليم}
ترجمه: خدا نور آسمانها و زمين است. مَثَلِ نور او چون چراغدانى است كه در آن چراغى، و آن چراغ در شيشه اى است. آن شيشه گويى اخترى درخشان است كه از درخت خجسته زيتونى كه نه شرقى است و نه غربى، افروخته مى شود. نزديك است كه روغنش _هر چند بدان آتشى نرسيده باشد_ روشنى بخشد. روشنى بر روى روشنى است. خدا هر كه را بخواهد با نور خويش هدايت مى كند، و اين مثلها را خدا براى مردم مىزند و خدا به هر چيزى داناست.
[8] البقرة (2) آیه 255
ترجمه: خداست كه معبودى جز او نيست؛ زنده و برپادارنده است؛ نه خوابى سبك او را فرو مىگيرد و نه خوابى گران؛ آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، از آنِ اوست. كيست آن كس كه جز به اذن او در پيشگاهش شفاعت كند؟ آنچه در پيش روى آنان و آنچه در پشت سرشان است مى داند. و به چيزى از علم او، جز به آنچه بخواهد، احاطه نمى يابند. كرسىِ او آسمانها و زمين را در بر گرفته، و نگهدارى آنها بر او دشوار نيست، و اوست والاىِ بزرگ.
[9] عَنْ سَدِيرٍ الصَّيْرَفِيِّ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلَیهِالسَّلَامُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ خُلِقَ نُورُ فَاطِمَةَ عَلَیهِاالسَّلَامُ قَبْلَ أَنْ تُخْلَقَ الْأَرْضُ وَ السَّمَاءُ فَقَالَ بَعْضُ النَّاسِ يَا نَبِيَّ اللَّهِ فَلَيْسَتْ هِيَ إِنْسِيَّةً فَقَالَ صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ فَاطِمَةُ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ قَالَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ وَ كَيْفَ هِيَ حَوْرَاءُ إِنْسِيَّةٌ قَالَ خَلَقَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ نُورِهِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ آدَمَ إِذْ كَانَتِ الْأَرْوَاحُ فَلَمَّا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ آدَمَ عُرِضَتْ عَلَى آدَمَ قِيلَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ وَ أَيْنَ كَانَتْ فَاطِمَةُ قَالَ كَانَتْ فِي حُقَّةٍ تَحْتَ سَاقِ الْعَرْشِ قَالُوا يَا نَبِيَّ اللَّهِ فَمَا كَانَ طَعَامُهَا قَالَ التَّسْبِيحُ وَ التَّهْلِيلُ وَ التَّحْمِيد.
ترجمه: شيخ صدوق در كتاب معانى الاخبار از رسول خدا صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ روايت كرده: نور فاطمه _عَلَیهِاالسَّلَامُ_ قبل از اينكه زمين و آسمان خلق شوند آفريده شد. بعضى از مردم گفتند: اى رسول خدا! پس او از جنس بشر نيست؟ پيامبر صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ فرمود: فاطمه _عَلَیهِاالسَّلَامُ_ حوريّه اى در لباس انسان است. گفتند: اى رسول خدا! چگونه امكان دارد كه كسى حوريّه و در عين حال انسان باشد؟ فرمود: خداوند متعال قبل از اينكه حضرت آدم را بيافريند فاطمه _عَلَیهِاالسَّلَامُ_ را در آن هنگامى كه ارواح مخلوقات را خلق مى كرد، از نور خود آفريد، پس هنگامى كه آدم را آفريد، فاطمه _عَلَیهِاالسَّلَامُ_ را به او نشان داد. گفته شد: اى رسول خدا! فاطمه _عَلَیهِاالسَّلَامُ_ در آن زمان كجا بود؟ فرمود: نور او در حفره اى زير ساق عرش قرار داشت. گفتند: اى رسول خدا! طعام وى چه بود؟ فرمود: تسبيح و تقديس و تهليل و تحميد (منظور گفتن سبحان اللَّه و لا اله اّلا اللَّه است)؛ ترجمه از کتاب زندگانى حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ ترجمه روحانی از جلد 43 بحارالأنوار، صفحه 40 گرفته شده است؛ اصل روایت در بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، ص: 4 و معاني الأخبار، النص، ص: 396 آمده است.
[10] به معنی ظرف یا حُباب
[11] منظور گفتن: سُبْحانَ اللَّه، سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ، لَا إِلَٰهَ إِلَّا اللّٰه و الْحَمْدُ لِلَّه
[12] تفسير فرات الكوفي، ص: 581 و بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، ص: 65
[13] فطم:الفاء و الطاء و الميم أصلٌ صحیح يدلُّ على قَطْع شىء عن شىء؛ / معجم المقاييس اللغة، ج4، ص: 510
[14] القدر (97) آیه 2
ترجمه: چه چیزی باعث میشود که شب قدر را درک کنی؟
[15] الدخان (44) آیه 3
ترجمه: [كه] ما آن را در شبى فرخنده نازل كرديم.
[16] الکافی، الکلینی، ج ١، ص ٤٧٩ و بحار الانوار، العلامة المجلسی، ج ٢٤، ص 320
[17] نام حضرت محمّد صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ به زبان عبری میباشد.
[18] حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ وَ كَانَ قَارِئاً لِلْكُتُبِ قَالَ: قَرَأْتُ فِي الْإِنْجِيلِ يَا عِيسَى جِدَّ فِي أَمْرِي......فَسِّرْ لِأَهْلِ سُورِيَا بِالسُّرْيَانِيَّةِ بَلِّغْ مَنْ بَيْنَ يَدَيْكَ أَنِّي أَنَا اللَّهُ الدَّائِمُ الَّذِي لَا أَزُولُ صَدِّقُوا النَّبِيَّ الْأُمِّي صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ......ذُو النَّسْلِ الْقَلِيلِ إِنَّمَا نَسْلُهُ مِنْ مُبَارَكَةٍ؛
ترجمه: عبد الله بن سلیمان که[مردی بود دانشمند و] کتب آسمانی را خوانده بود میگوید من در انجیل چنین خواندهام ای عیسی در امر من کوشا باش........ این کتاب را با قوت بگیر و برای اهل سوریا تفسیر کن و به آنها تبلیغ کن و بگو که من خدای دائمی هستم که زوال ندارد پس تصدیق کن نبی امی صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ را...... که صاحب نسل قلیل و همانا نسل او از مبارکه {فاطمه عَلَیهِاالسَّلَامُ} است.
کمال الدین و تمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ١٥٩ و ص ١٦٠؛ الأمالی، الشیخ الصدوق، ص ٣٤٥ و ص ٣٤٧؛ إعلام الوری بأعلام الهدی، الشیخ الطبرسی، ج ١، ص ٥٩ و ص ٦٠؛ الجواهر السنیة، الحر العاملی، ص ١١٢ و ص ١١٣؛ حلیة الأبرار، السید هاشم البحرانی، ج ١، ص ١٦٧ و ص ١٦٩؛ بحار الأنوار، العلامة المجلسی، ج ١٤، ص ٢٨٤ و ج ١٦، ص ١٤٤ و ج ٤٣، ص ٢٢ و با اختلاف کم در این منابع: إقبال الأعمال، السید ابن طاووس ج ٢، ص ٣٤١؛ سعد السعود، السید ابن طاووس، ص ٩٢؛ مشارق أنوار الیقین، الحافظ رجب البرسی، ص ١١٠ و همچنین در منابع اهل تسنن: تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج ٤٧، ص ٣٨٢؛ البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج ٢، ص ٩٣؛ قصص الأنبیاء، ابن کثیر، ج ٢، ص 418
[19] یعنی سِّر در سِّر که پوشیده است و کسی از آن خبر ندارد.
[20] در ضمن یک حدیث طولانی در تفسير فرات الكوفي، ص: 445 و بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج8، ص: 53 آمده است.