به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
مجلس هفدهم جامع فدک
سِیر صعودی و نزولی
ما یک سِیر صعودی داریم که در امتحانات دنیا است و یک سِیر نزولی که در خلقت میباشد. یعنی خداوند متعال، نور و روح پیغمبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ[1] را در این سِیر نزولی آوردهاند در جسم فیزیکی و آنگاه شده است حضرت محمّد صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ؛ از طرفی ایشان در این دنیا با عبودیّت، تبلیغ، رعایت واجبات و محرّمات، مستحبّات و مکروهات و تبدیل مباهات به مستحبّات، سِیر صعودیشان را نیز طی کردهاند.
اقْرَأْ وَ ارْقَه[2]
بخوان و بالا برو
یعنی به صورت مدام در حال ترقّی هستند. ما هم بعد از تشهد نماز میگوییم:
وَ تَقَبَّلْ شَفَاعَتَهُ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَه [3]
که یکی از علما میفرمود حتا اگر بندهای در پایینترین سطح هم این دعا نماید، خداوند متعال آن را به خاطر پیغمبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ مستجاب خواهد نمود. بنابراین صلوات فرستادن ما باعث میشود که خداوند تا روز قیامت درود متصل و منفصل خویش را به پیغمبر صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ بفرستد و مقام ایشان همواره در حال پیشرفت و ترقّی باشد.
سبقت در معرفت و عبادت
آقای وحید در ذیل این تیتر آوردهاند: «شخص اول عالم وجود، یعنی نفس نفیس خاتم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ اول نقطه در سِیر نزول و آخر نقطه در سیر صعود است.»
یعنی ایشان از بالاترین نقطه برای امتحان آمده به این دنیا و حبس عالم فیزیک و بدن شده است و همچنان در حال صعود و بالا رفتن است. ایشان چنین ادامه میدهند: «چنین بشری یک سوره در قرآن به اسم سورهی طه[4] در مورد او نازل شد.[5] آن قدر در محراب ایستاد تا قدم و پای او وَرَم کرد.[6] ایستادنِ در محراب تا قدمِ خاتم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ ورم کند، عجب نیست، عجب این است که حضرت فاطمهی زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ هنوز به سن هیجده سالگی نرسیده، چنان پشت سر آن پدر قدم برداشت که {حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا[7]} این غوغایی است که در این عالم با استغراق در حق نشان داد. حضرت فاطمهی زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ چنین شخصیّتی که مستغرق در توحید خدا و مندک در عظمت خداوند است. یعنی بشری که آن بشر در این نشئه در مقام سبقت در معرفت و عبادت کار را به جایی رساند که در جوانی انعکاس خاتم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ شد.»
یعنی خاتم الأنبیاء صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ در خاتم بودنشان و اول شخص بودنشان این {حَتَّى تَوَرَّمَتْ} بوده است و برای حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ در کمتر از هجده سالگی بوده است. بعد ایشان میگوید: «حالا فکر کنید که چه نکتهای است که روز قیامت که میشود، وقتی خود خاتم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ سر از خاک بر م یدارد، سوار بر بُراق میشود. یک سواره جلوی اوست و اولین و آخرین پشت سر او، و آن یکّه سواری که فقط او جلوتر از خاتم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ میرود و جلوتر از ایشان به بهشت وارد میشود، حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ هستند.
مقام ایشان همچین مقامی است که وقتی روشن شد این وجود مقدس چه کسی است، آن وقت سرّ یک آیه را میفهمیم:
إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ[8]
و معلوم میشود که در انجیل خبر میدهند نسل فارقلیط[9] از مبارکه است.[10] امام موسیبنجعفر عَلَیهِالسَّلَامُ تفسیر میفرمایند که لیلة مبارکه، حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ هستند.[11]» دقت نمایید! در همین کتاب مقدّس که مشتمل بر اناجیل و اسفار تورات تحریف شده است هم خداوند بشاراتی برای اتمام حجّت قرار داده است.
منزل قرآن
منزل یعنی جایی که قرآن در آنجا نازل شده است. عبارت "أَنْزَلْناهُ" به معنای نزول یکباره میباشد در حالی که واژهی "َنَزَّلْناه" به معنی نزول تدریجی است و لذا قرآن در شب قدر به صورت یکباره نازل شده است. منزل قرآن که یکباره نازل شده، ابتدا قلب پیغمبر صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ است اما ائمه علیهمالسلام در تأویل این آیه فرمودهاند:
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ قَالَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْر اللَّيْلَةُ فَاطِمَة[12]
در آن روایات[13] اشاره شده که "قَدْر" هم خداوند متعال است که قرآن را نازل کرده است. آقای وحید اینطور میفرمایند: «نزول تمام بطون کتاب محکم، در مرحلهی سرّ مستتر ناموسی[14]، صدیقهی کبری، فاطمهی زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ است. چنین بشری فوق تقریر ماست و ما هر چه بگوییم، بعد از گفتن باید استغفار کنیم. آن وقت برسیم به سرّ کلام امام عَلَیهِالسَّلَامُ که فرمودند: {إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا[15]}؛ بحث مفصلی است در اینکه وقتی وارد بهشت میشود {زَارَكِ آدَمُ وَ مَنْ دُونَهُ مِنَ النَّبِيِّين[16]} یعنی وقتی در بهشت قرار گرفت، آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی علیهمالسلام و شخص پیغمبر اکرم صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ به زیارتش میآیند.»
بنابراین وقتی میگوییم: {إِنَّا أَنْزَلْناهُ في لَيْلَةٍ مُبارَكَةٍ} یعنی فلسفهی نزول قرآن، حقایق قرآن و معارف قرآن در وجود مقدّس حضرت زهرا عَلَیهِاالسَّلَامُ است.
وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
[1] {أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَهُ نُورُ نبیّکَ} به نقل از غرر الأخبار، ص: 195 و یا {أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ نُورِي} به نقل از بحار الأنوار (ط–بيروت)، ج 1، ص:97
[2] ُ فَيَقُولُ لِلْمُؤْمِنِ اقْرَأْ وَ ارْقَه؛ / الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، صفحه 601
[3] وسائل الشيعة، ج5، صفحه470 و بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج18، صفحه368
[4] سورهی بیستم قرآن کریم
[5] البته سورهی محمّد که سورهی چهلوهفتم قرآن کریم است.
[6] عَنْ عَلِيِّ بْنِ [أَبِي حَمْزَةَ عَنْ] أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَیهِالسَّلَامُ وَ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَیهِالسَّلَامُ قَالا كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ إِذَا صَلَّى قَامَ عَلَى أَصَابِعِ رِجْلَيْهِ- حَتَّى تَوَرَّمَتْ [تَبَرَّمَ] فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طه؛ به نقل از تفسير القمي، ج2، ص: 57 و مانند آن در الاحتجاج، الشیخ الطبرسی، ج ١، ص ٣٢٦؛ بحار الانوار، ج ١٠ ، ص ٤٠، به این منابع نیز رجوع شود: الخرائج و الحرائح، الراوندی، ج٢، ص ٩١٧؛ عوالی اللئالی، الاحسائی، ج ١، ص ٣٢٦؛ بحار الانوار، العلامة المجلسی، ج ١٧، ص ٢٥٧ و در منابع اهلتسنن: شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ٦، ص 237 و با عبارات {عن زیاد بن علاقة سمع المغیرة بن شعبة قال: قام رسول الله صلیاللهعلیهوسلم حتی تورمت قدماه فقیل له یا رسول الله قد غفر الله لك ما تقدم من ذنبك فقال أو لا أکون عبدا شکورا} در مسند احمد، احمد بن حنبل، ج ٤، ص ٢٥١؛ صحیح البخاری، البخاری، ج ٦، ص ٤٤؛ سنن ابن ماجه، محمد بن یزید القزوینی، ج ١، ص ٤٥٦؛ سنن النسائی، النسائی، ج ٣، ص ٢١ آمده است.
[7] الْحَسَنُ الْبَصْرِيُّ مَا كَانَ فِي هَذِهِ الْأُمَّةِ أَعْبَدُ مِنْ فَاطِمَةَ كَانَتْ تَقُومُ حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا؛
ترجمه: عابدتر از فاطمه _عَلَیهِاالسَّلَامُ_ در این امّت نبود، آنقدر در محراب عبادت میایستاد که پاهای او ورم کرد؛ به نقل از مناقب آل أبیطالب، ابن شهر آشوب، ج ٣، ص ١١٩؛ بحار الأنوار، العلامة المجلسی، ج ٤٣، ص ٧٦ و ص٨٤
[8] الدخان (44) آیه 3
ترجمه: [كه] ما آن را در شبى فرخنده نازل كرديم.
[9] نام حضرت محمّد صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ به زبان عبری میباشد.
[10] حَدَّثَنَا هِشَامُ بْنُ جَعْفَرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ وَ كَانَ قَارِئاً لِلْكُتُبِ قَالَ: قَرَأْتُ فِي الْإِنْجِيلِ يَا عِيسَى جِدَّ فِي أَمْرِي......فَسِّرْ لِأَهْلِ سُورِيَا بِالسُّرْيَانِيَّةِ بَلِّغْ مَنْ بَيْنَ يَدَيْكَ أَنِّي أَنَا اللَّهُ الدَّائِمُ الَّذِي لَا أَزُولُ صَدِّقُوا النَّبِيَّ الْأُمِّي صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ......ذُو النَّسْلِ الْقَلِيلِ إِنَّمَا نَسْلُهُ مِنْ مُبَارَكَةٍ؛
ترجمه: عبد الله بن سلیمان که[مردی بود دانشمند و] کتب آسمانی را خوانده بود میگوید من در انجیل چنین خواندهام ای عیسی! در امر من کوشا باش........ این کتاب را با قوت بگیر و برای اهل سوریا تفسیر کن و به آنها تبلیغ کن و بگو که من خدای دائمی هستم که زوال ندارد پس تصدیق کن نبی امی صَلَّىاللَّهُعَلَیهِوَآلِهِ را...... که صاحب نسل قلیل و همانا نسل او از مبارکه {فاطمه عَلَیهِاالسَّلَامُ} است.
کمال الدین و تمام النعمة، الشیخ الصدوق، ص ١٥٩ و ص ١٦٠؛ الأمالی، الشیخ الصدوق، ص ٣٤٥ و ص ٣٤٧؛ إعلام الوری بأعلام الهدی، الشیخ الطبرسی، ج ١، ص ٥٩ و ص ٦٠؛ الجواهر السنیة، الحر العاملی، ص ١١٢ و ص ١١٣؛ حلیة الأبرار، السید هاشم البحرانی، ج ١، ص ١٦٧ و ص ١٦٩؛ بحار الأنوار، العلامة المجلسی، ج ١٤، ص ٢٨٤ و ج ١٦، ص ١٤٤ و ج ٤٣، ص ٢٢ و با اختلاف کم در این منابع: إقبال الأعمال، السید ابن طاووس ج ٢، ص ٣٤١؛ سعد السعود، السید ابن طاووس، ص ٩٢؛ مشارق أنوار الیقین، الحافظ رجب البرسی، ص ١١٠ و همچنین در منابع اهل تسنن: تاریخ مدینة دمشق، ابن عساکر، ج ٤٧، ص ٣٨٢؛ البدایة والنهایة، ابن کثیر، ج ٢، ص ٩٣؛ قصص الأنبیاء، ابن کثیر، ج ٢، ص 418
[11] الکافی، الکلینی، ج ١، ص ٤٧٩ ؛ بحار الانوار، العلامة المجلسی، ج 24 صفحه 320
[12] تفسير فرات الكوفي، ص: 581
[13] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ قَالَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّه...؛ تفسير فرات الكوفي، ص: 581
[14] یعنی سِّر در سِّر که پوشیده است و کسی از آن خبر ندارد.
[15] عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِالسَّلَامُ أَنَّهُ قَالَ: إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا؛ / بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج43، ص: 65
[16] در ضمن یک حدیث طولانی در تفسير فرات الكوفي، ص: 445 و بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج8، ص: 53 آمده است.