به نام خداوند همه مِهر مِهر وَرز
موعود خانواده ی نور
«أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِىَّ»:«آگاه باشيد همانا آخرين امام، قائم مهدي از ماست.»
پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلّم در خطبه غدیر، پس از بیان معارف توحیدی و اقرار به عبودیت خویش، امتداد رسالت خود و بقای دین اسلام را فقط از طریق ولایت امیرالمؤمنین و فرزندان ایشان علیهم السلام ممکن می دانند و می فرمایند :
« مَعاشِرَ النّاسِ، أَلاوَإِنّي أَنَا النَّذيرُ و عَلِي الْبَشيرُ»:« هان مردمان! همانا من انذارگرم و علی بشارت دهنده است. »
«مَعاشِرَالنّاسِ، أَلا وَ إِنِّي مُنْذِرٌ وَ عَلِي هادٍ »:« هان مردمان! که من بیم دهنده ام و علی رهنماست. »
« مَعاشِرَ النّاس أَلا وَ إِنّي نَبي وَ عَلِي وَصِيّي »:« هان که من پیامبرم و علی وصی من است. »
« مَعاشِرَالنّاسِ، أَلاوَإِنِّي رَسولٌ وَ عَلِي الْإِمامُ وَالْوَصِي مِنْ بَعْدي»:«هان مردمان! من رسول ام و علی امام و وصی پس از من است.»
«وَالْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وُلْدُهُ»:«و پس از او امامان، فرزندان اویند.»
«أَلاوَإِنّي والِدُهُمْ وَهُمْ يَخْرُجونَ مِنْ صُلْبِهِ»:« آگاه باشید من والد آنان و ایشان از صلب اویند.»
حضرت در چهار بخش، خودشان و امیرالمؤمنین علی علیهالسلام را به عنوان نذیر و بشارت دهنده، منذر و هدایت کننده، بیم دهنده و راهنما و در بخش آخر، خود را رسول و علی علیه السلام را امام پس از خود معرفی می کنند و درباره ی ائمه علیهم السلام می فرمایند :
« آنان فرزندان علی هستند، ولی من والد آنانم، چرا که آنان از صلب علی بیرون میآیند و از نسل اویند.»
مطلبی که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلّم در این جمله مطرح میکنند، این است که فرزندان هر پیامبری از صلب خود آن پیامبر هستند ، ولی فرزندان من از صلب و نسل علی علیهالسلام اند .آنان فرزندان دختری من هستند که آیهی مباهله در قرآن کریم اثبات کنندهی این مسئله است .
مباهات پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلّم به آخرین فرزند خود
جملاتی که پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلّم در آن، ابتدا خود و سپس علی علیهالسلام را معرّفی میکنند، در واقع به عنوان مقدّمه ای برای معرّفی حضرت ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف میباشد. پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلّم پس از این که تثبیت میکنند، ائمه علیهم السلام ،از صلب علی علیهالسلام هستند، آخرینشان را با مباهات و افتخار چنین معرفی می کنند : «أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِي».
امام باقر علیه السلام از قول پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلّم در موردامام زمان علیه السلام می فرمایند:
« هُوَ رَجُلٌ مِنِّي»:«اومردی از خاندان من است.»
« اسْمُهُ كَاسْمِي»:«نامش نام من است.»
«يَحْفَظُنِي اللَّهُ فِيه»:« خدا مرا در او حفظ میکند.{حفاظت من در شخصیّت و برنامه ی اوست.}»
«وَ يَعْمَلُ بِسُنَّتِي»:«وبه سنت من عمل میکند.»
« يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا وَ نُوراً بَعْدَ مَا تَمْتَلِئُ ظُلْماً وَ جَوْراً وَ سُوءاً »:
« زمین را پر از قسط و عدل و نور و روشنایی میکند،زمانی که پر از ظلم وجور و بدی شده است.»
قائمیت امام زمان علیه السلام
شروع معرفی امام زمان علیه السلام در خطبه غدیر با القاب «القائم»، «المهدی» و «خاتم الائمّه» صورت گرفته است.
تأکید پیامبر صلّی الله علیه و آله از این انتساب، روی مفهومی است که آن را با کلمه ی «منّا» بیان فرموده اند .
در جمله ی «أَلا إِنَّ خاتَمَ الْأَئِمَةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِي»:«إنّ» از حروف ﻣﺸﺒﻬﺔ بالفعل است، «خاتَمَ الْأَئِمَةِ» مضاف و مضاف الیه و «منّا» خبر است.
مقصود پیامبر صلّی الله علیه و اله و سلّم این است که آخرین امامی که شما میشناسید و تمام انبیای گذشته روی آن تأکید و به آن افتخار کرده اند، از خاندان ماست.
در حالی که بشریّت به پیامبران و تمام پیامبران به خاتم الانبیاء صلّی الله علیه و آله و سلّم افتخار کردهاند ، افتخار و مباهات خاتم الانبیاء به حضرت مهدی علیه السلام بوده است، چرا که خاتم الائمّه از فرزندان دختری ایشان است. عایشه نقل می کند که پیامبر صلی الله علیه و اله و سلّم فرمودند:
« مهدی از خاندان من است. من به وسیله ی امر الهی (وحی) جنگ کردم و او با آشنایی با سنّت من می جنگد.»
تمام تأکید پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلّم در«منّا»، این است که عنوان کنند خاتم الائمه از ماست. ایشان در احادیث متعددی این مطلب را بیان می فرمایند که در زیر بخشی از این روایات از کتاب «منتخب الاثر» آیة الله صافی گلپایگانی ذکر می گردد:
1- این روایت از کتاب «البرهان فی علامات مهدیّ اخر الزمان» نوشتهی «گنجی شافعی» است.
از راویان مختلف نقل شده تا به علی علیه السلام رسیده است. حضرت علی علیهالسلام از پیامبر صلی الله علیه و اله و سلّم سؤال میکنند:
«مهدی از ماست یا از غیر ما»؟ حضرت رسول صلی الله علیه و اله و سلّم میفرمایند:
«مهدی از ماست. خدا اسلام را با او پایان میبرد، همانگونه که با ما شروع کرده است. به واسطهی ما مردم از فتنه نجات پیدا میکنند، همانگونه که از شرک نجات پیدا کردند. هم چنین به واسطهی ما اهل بیت، مردم از عداوت و دشمنی نجات پیدا میکنند، همانگونه که بعد از دشمنی در زمان شرک، قلبهای ایشان به یکدیگر نزدیک شد.»
2- این روایت از کتاب« کنز العمّال »است . پیامبر صلی الله علیه و اله و سلّم می فرمایند:
«مردی از اهل بیت من خروج میکنند که اسم او اسم من است، لقب او، لقب من است، اخلاقش، اخلاق من است. زمین را پر از عدل و داد میکند، همان طوری که پر از ظلم و ستم شده است.»
اسامی ، القاب و کنیه های ائمه علیهم السلام
در عرب افراد را با سه عنوان می شناسند: اسم ، لقب و کُنیه.
کنیه برای دختران با (اُمّ) شروع میشود، مانند « ام الفضل» و برای پسران و مردان با (اَب) آغاز میشود، مانند: «ابوالفضل».
هم چنین گاهی اوقات ، برای کسی که به جایگاهی برسد، کنیه ای مخصوص آن موقعیت میگذارند، مثلاً وقتی میبینند یک نفر خیلی با فضیلت است، به او امّ الفضل میگویند. از کنیههای مشهور پیامبر اسلام صلّی الله علیه و اله (ابوالقاسم) است، زیرا خودشان و پدرشان در بین مردم بسیار نان و غذا تقسیم میکردند، از این رو اسمشان قاسم و کنیه شان ابوالقاسم شده است.
اباعبداللهاز القاب امام حسینعلیه السلام است. عبدالله یعنی بنده ی خدا. به امام حسینعلیه السلام که اباعبدالله، گفته اند، به خاطر این نیست که پسری به نام عبدالله دارد، بلکه اباعبداللهیعنی پدر بندگی خدا و در بندگی سرآمد بودن.
ابوالفضل که میگویند، یعنی در او همه ی فضائل جمع است. یا اباصالحکه یکی از کُنیههای امام زمان ارواحنا فداه است یعنی آن حضرت در صالح بودن سرآمدند.
درباره ی اسامی ، القاب و کنیه های حضرت حجت، روایات متعددی داریم، از جمله :«رَجُلًا مِنْ أَهْلِ بَيْتِي اسْمُهُ اسْمِي وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي»
ائمه علیهم السلام قائم به حق هستند در زیر تعدادی روایت در باره ی این که ائمه علیهم السلام القائم بالله هستند، ذکر می گردد:
روایت اول:
این روایت از ابوحمزه ی ثمالی است. او از اصحاب امام سجاد و ناقل دعای شریف ابوحمزه است که از امام باقر و امام صادق علیهما السّلام هم روایت کرده است.
می گوید: از امام باقر علیه السلام سؤال کردم، مگر همه ی شما قیام به حق نمیکنید و کارتان حق نیست و برای ترویج حق به پا نمیخیزید! پس چرا به حضرت مهدی، قائم گفتند؟
حضرت فرمودند:
«لَمَّا قُتِلَ جَدِّيَالْحُسَيْنُ»:«زمانی که جدّم، حسین] درود خدا بر او [ کشته شد ،»
« ضَجَّتِ الْمَلَائِكَةُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْبُكَاءِ وَ النَّحِيبِ وَ قَالُوا»:«فرشتگان در درگاه خدا شیون وزاری و گریه کردند و گفتند:»
« إِلَهَنَا وَ سَيِّدَنَا أَ تَغْفُلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَكَ وَ ابْنَ صَفْوَتِكَ »:« پروردگارا! آنان که برگزیده ی تو را کشتند، رها می کنی ؟»
« فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِمْ قَرُّوا مَلَائِكَتِي»:« خدا به فرشتگان وحی کرد،ای فرشتگان !در جای خودتان آرام باشید،»
« فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي»:«به عزت و جلال خودم قسم می خورم.»
«لَأَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَ لَو حِين»:«از تمام آن ها انتقام خواهم گرفت، و لو زمان طول بکشد.»
«ثُمَّ كَشَفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَنِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِالْحُسَيْنِعلیه السلام»:
«سپس خدا پرده را برداشت و فرزندان امام حسینعلیهالسلام را که امامان علیهم السلام بودند، به آن ها نشان داد.»
«فَسُرَّتِ الْمَلَائِكةُ »:« فرشتگان خوشحال شدند .»
« فَإِذَا أَحَدُهُمْ قَائِمٌ لِلْمَلَائِكَةِ بِذَلِك يُصَلِّي»:«دیدند فرزندان امام حسینعلیهالسلام همه نشسته اند و یکی ایستاده و در حال نماز خواندن است .»
«فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِذَلِكَ الْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُم »:« خداوند عزو جل فرمود: به وسیله ی آن کسی که درحال قیام ایستاده و نماز میخواند، از آن ها انتقام میگیرم.»
همه «القائم بالله و بالحق» هستند، ولی یکی از آن ها که ایستاده است و نماز می خواند و با قیام خود دادخواهی حق مظلومان را می کند « القائم» است، لذا به امام زمان علیهالسلام قائم گفته اند .
روایت دوم :
جابر بن عبد الله انصاری می گوید:
«أَقْبَلَ رَجُلٌ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام»:«شخصی خدمت حضرت باقر علیهالسلام آمد.»
« وَ أَنَا حَاضِرٌ»:« من حاضر بودم.»
« فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ اقْبِضْ هَذِهِ الْخَمْسَمِائَةِ دِرْهَمٍ فَضَعْهَا فِي مَوَاضِعِهَا »:« پانصد درهم به امام باقر علیهالسلام داد و عرض کرد که این را در جای خودش خرج کنید.»
« فَإِنَّهَا زَكَاةُ مَالِي»:«این زکات مال من است .»
« فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام بَلْ خُذْهَا أَنْتَ فَضَعْهَا فِي جِيرَانِكَ وَ الْأَيْتَامِ وَ الْمَسَاكِينِ وَ فِي إِخْوَانِكَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ»:
« حضرت فرمود: خودت ببر ، در میان همسایگان که یتیم و مسکین اند، خرج کن .»
«إِذَا قَامَ قَائِمُنَا»:« زمانی که قائم ما قیام کند ،»
« فَإِنَّهُ يَقْسِمُ بِالسَّوِيَّةِ وَ يَعْدِلُ فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ»:«در بین خلق رحمان به عدالت تقسیم میکند و عدالت برقرار می کند .»
«الْبَرِّ مِنْهُمْ وَ الْفَاجِر »:«در بین بندگان خوب و بد، تقسیم میکند.»
« فَمَنْ أَطَاعَهُ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاهُ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ»:« کسی که از او اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده است و کسی که از او عصیان کند،از خدا عصیان کرده است.»
« فَإِنَّمَا سُمِّيَ الْمَهْدِيَّ لِأَنَّهُ يُهْدَى لِأَمْرٍ خَفِيٍّ»:«به او مهدی میگويند، چراکه به امری پنهان، هدایت میشود ] خدا او را به یک کار پنهان هدایت میکند [.»
« يَسْتَخْرِجُ التَّوْرَاةَ وَ سَائِرَ كُتُبِ اللَّهِ مِنْ غَارٍ بِأَنْطَاكِيَّةَ»:«تورات و سایر کتاب های خدا را از غاری درانطاکیه ، بیرون میآورد.»
« فَيَحْكُمُ بَيْنَ أَهْلِ التَّوْرَاةِ بِالتَّوْرَاةِ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْإِنْجِيلِ بِالْإِنْجِيلِ وَ بَيْنَ أَهْلِ الزَّبُورِ بِالزَّبُورِ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْفُرْقَانِ بِالْفُرْقَانِ وَ تُجْمَعُ إِلَيْهِ أَمْوَالُ الدُّنْيَا كُلُّهَا »:
« در بین گروه های مختلف مردم، به کتب خودشان حکم میکند، آن وقت به حضرت ایمان میآورند و همه مسلمان میشوند .قائم ما کسی است که همه ی اموال دنیا پیش او جمع میشود. »
«مَا فِي بَطْنِ الْأَرْضِ وَ ظَهْرِهَا»:«هرچه در درون یا بیرون زمین است .»(بیرون زمین اموال مردم است. درون زمین ، معدن ها و سنگ های قیمتی و گنج ها ست.)
« فَيَقُولُ لِلنَّاس »:«به مردم می فرماید:»
«تَعَالَوْا إِلَى مَا قَطَعْتُمْ فِيهِ الْأَرْحَامَ»:«بیایید پول را بگیرید، این همان است که به خاطرآن ،صله ی ارحام راقطع کردید.»
«وَ سَفَكْتُمْ فِيهِ الدِّمَاءَ وَ رَكِبْتُمْ فِيهِ مَحَارِمَ اللَّه فَيُعْطِي شَيْئاً لَمْ يُعْطِ أَحَدٌ كَانَ قَبْلَه» :
«درباره ی این، خون های هم دیگر را ریختید .به خاطر پول، مرتکب محارم خدا شدید.این قدر به مردم پول میدهد که هرگز قبل از او کسی به مردم این قدر پول نداده است . »
روایت سوم :
«سُمِّيَ الْقَائِمُ ع قَائِماً لِأَنَّهُ يَقُومُ بَعْدَ موته [مَوْتِ] ذِكْرِهِ » :
به این علت به او «قائم» میگويند، که مردم فراموشش میکنند، وقتی تشریف می آورد مثل این که تازه متولد شده است. برای مردم، موضوعیت پیدا میکنند.
روایت چهارم :
علامه مجلسی از مرحوم کلینی نقل می کند:
«قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام حِينَ وُلِدَ الْحُجَّةُ زَعَمَ الظَّلَمَةُ أَنَّهُمْ يَقْتُلُونَنِي لِيَقْطَعُوا هَذَا النَّسْلَ فَكَيْفَ رَأَوْا قُدْرَةَ اللَّهِ »
حضرت امام حسن عسکری علیهالسلام (ابو عبدالله ممکن است جزء کنیههای ایشان باشد) فرمودند:
«فکر کردند که من {امام حسن عسکری علیهالسلام} را میکشند برای این که نسل من قطع شود و آن انتقام گیرنده نیاید. پس قدرت خدا را چگونه دیدند که نتوانستند مرا بکشند و حجّت متولّد شد.»
« وَ سَمَّاهُ الْمُؤَمَّلَ »:« امام علیه السلام اسم آن حضرت را مؤمّلنامیدند.»
در زیارت آل یس آمده است: «السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُول» : «مَأْمُول و ْمُؤَمَّلَ» یعنی آرزو و هر دو یک معنی دارد. «المؤمّل» یعنی کسی که همه آرزو می کنند تا ظهور کند.
روایت پنجم:
امام صادق علیهالسلام میفرمایند :
« إِذَا قَامَ الْقَائِمُ علیهالسلام دَعَا النَّاسَ إِلَى الْإِسْلَامِ جَدِيداً وَ هَدَاهُمْ إِلَى أَمْرٍ قَدْ دَثَرَ »:
«وقتی قائم علیهالسلام قیام کند، مردم را به اسلام نو میخواند و به کاری که از بین رفته و پوشانده شده است، هدایت میکند.»
«وَ ضَلَّ عَنْهُ الْجُمْهُورُ»:«و از آن، جمهور مردم گمراه شدهاند.»
مردم، اسلام اصلی را نمیشناسند، زیرا حلالها حرام شده و حرامها حلال شده است. ملاکها تغییر پیدا کرده و مردم راه را گم می کنند.
سپس آن حضرت میفرمایند:« وَ إِنَّمَا سُمِّيَ الْقَائِمُ مَهْدِيّاً» : « و جز این نیست که قائم علیهالسلام مهدی نامیده شده است.»
«لِأَنَّهُ يُهْدَى إِلَى أَمْرٍ مَضْلُولٍ عَنْهُ»:« برای این که به کاری هدایت میشود که مردم از آن گمراه شدهاند.»
«وَ سُمِّيَ الْقَائِمَ لِقِيَامِهِ بِالْحَقِّ » : «و قائم نامیدهاند، چرا که قیام میکند وحق را به پا میکند.»
در آیهی 33 از سورهی اسراء آمده است:وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُورا:
﴿کسی که مظلوم کشته شده، برای ولِّی خون او ، تسلّطی قرار دادیم که او در کشتن قاتلان اسراف نمیکند، همانا او یاری شده است.﴾
امام باقر علیهالسلام میفرمایند:« وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً قَالَالْحُسَيْنُ»:
«کسی که مظلوم کشته شده و برای او خون خواهی قرار داده شده ، امام حسینعلیهالسلام است.»
« فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً قَالَ سَمَّى اللَّهُ الْمَهْدِيَّ الْمَنْصُور»:
«و او در کشتن قاتلان اسراف نمی کند، چرا که خدا او را منصور گردانید. [ یکی از القاب ایشان منصور است].»
همان گونه که خداوند پیغمبر صلّی الله علیه وآله و سلّم را «احمد، محمود و محمد » نامید.
« وَ كَمَا سُمِّيَ عِيسَى الْمَسِيحَ علیهالسلام»:« همانطوری که عیسی علیهالسلام را هم مسیح نامید .»
حضرت عیسی علیهالسلام در روی زمین زیاد سیاحت میکردند، لذا به ایشان مسیح گفتهاند. مسیح به معنی سیاحت کرده است.
روایت ششم:
« عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ عَدِيٍّ قَالَ يُقَالُ كُنْيَةُ الْخَلَفِ الصَّالِحِ أَبُو الْقَاسِمِ .»
در این حدیث مشخص نکردهاند که راوی، کدام یک از ائمه علیهم السلام میباشند. «خلف صالح» از القاب امام زمان علیهالسلاماست، یعنی فرزند صالح که آخرین نفر است و کنیهاش را ابوالقاسم میگویند.
«وَ هُوَ ذُو الِاسْمَيْنِ»:«و او دو اسم دارد.»
ممکن است منظور از دو اسم، یکی اسم اصلی و دیگری، اسامی دیگری است که در این جا تصریح نکردهاند .
اسامی الهی ائمه علیهم السلام
ما معتقدیم که اسم ها و لقب های ائمه ی طاهرین علیهم السلام «مِنَ الله» است.
پیامبر اکرم یا امیرالمؤمنین یا حضرت زهرا صلواۀ الله علیهم اجمعین اگر اسم یا لقبی را فرمودند، به دستور خدا بوده است. نکته ی مهم این جاست که هر کدام از القاب و کنیهها، یک بُعدی از ابعاد شخصیتی آن ها را برای ما بیان میکند . مثلاً :
المُنتَظَر: کسی که دیگران منتظر او یند.
المُنتَظِر: کسی که خودش منتظر است.
حجت: کسی که دلیل بر دیگران است.
برای پیداکردن معنای القاب، اسامی و کنیهها دو مرجع داریم:
الف) احادیث و روایات
ب) کتاب لغت
مثلاً « القائم» به معنی قیام کننده و «المهدی» یعنی هدایت شده ی الاهی .
در روایات، اسامی مختلف امام زمان علیه السلام ذکر شده است. مرحوم حاج میرزا حسین نوری که استاد مرحوم حاج شیخ عباس قمی بوده، در کتاب «نجم ﺍﻟﺜّﺎقب» صد حکایت از ملاقات های امام زمان علیهالسلام در دوران غیبت کبری و صغری را ذکر کرده و در آن جا اسامی مختلفی برای آن حضرت آورده است.
این کتاب چند فصل دارد که تنها یک فصل آن راجع به ملاقات کنندگان در زمان غیبت کبری میباشد. با استفاده از این کتاب و روایات دیگر، اسامی مختلفامام زمان علیه السلام بیان میگردد. بیشترین نامی که در روایات در موردامام زمان علیه السلام آمده « قائم» است و به ما تأکید کردهاند و مستحب است که وقتی این نام برده میشود، بلند شویم و بایستیم.
حدیث اول:
« سئل الصادق عليه السلام عن سبب القيام عند ذكر لفظ القائم من ألقاب الحجة »:
از امام صادق علیه السلام سؤال شد که چرا وقتی لفظ «قائم» از القاب حجّت، را میگویند، شما ائمه و مردم، میایستید؟
آن حضرت فرمودند:
« قال :لأن له غيبة طولانية»:«برای این که غیبتی طولانی دارد.»
ومن شدة الرأفة إلى أحبته ينظر إلى كل من يذكره بهذا اللقب »:
«هر کس امام زمان علیهالسلام را به این لقب ذکر کند ، آن حضرت با مهربانی بسیار نسبت به دوستانش، نگاه میکند.»
«المشعر بدولته »:«لقبی که دولت حضرت را بیان میکند.»
زیرا قائم، قیام میکنند و دولت تشکیل میدهند.
« والحسرة بغربته »:«و از غربت ایشان، مردم ناراحت میشوند و حسرت میخورند.»
چرا که وقتی«القائم» میگویند، یعنی قرار است که حضرت ظهور کنند. ایشان هنوز ظهور نکردهاند و مردم حسرت میخورند. وقتی کسانی این لقب را می گویند،
«ینظر الی کل من یذکره »:« [حضرت امام عصر علیهالسلام] از شدّت دوستی و مرحمتشان نسبت به این دوستانشان، نگاه میکند.
«ومن تعظيمه أن يقوم العبد الخاضع لصاحبه عند نظر المولى الجليل إليه بعينه الشريفة»:
«لذا جزء تعظیم امام زمان علیه السلام است که بندهی خاضع، موقعی که میبیند مولای بزرگوارش به او نگاه میکند، به پا خیزد.»
«فليقم»:«پس باید بنده بایستد.»
«وليطلب من الله جل ذكره تعجيل فرجه»:«و از خدا تعجیل فرج او را بخواهد.»
حدیث دوم :
این حدیث از «مرآة الکمال» میباشد که روایت مفصّلی از مفضّل بن عمر آورده است:
« لما قرأ دعبل قصيدته المعروفة التي أولها على الرضا علیهالسلام» : « موقعی که دعبل، قصیدهی معروفش را برای حضرت رضا علیهالسلام خواند،»
« وذكره عج الله تعالى فرجه»:« هنگامی که به نام امام زمان علیه السلامرسید،»
« وضع الرضا عليه السلام يده على رأسه وتواضع قائما ودعا له بالفرج »:
«امام رضا علیه السلام حالت تواضعی پیدا کرد، ایستاد و دست خود را بر سر گذاشت و برای فرج امام زمان علیهالسلامدعا فرمود.»
حدیث سوم:
« وروى أيضا عن الرضا عليه السلام في مجلسه بخراسان ».
(ممکن است راوی همان دعبل باشد،ولی به گونهای دیگر روایت شده است.)
و او روایت می کند :« أنه قام عند ذكر لفظة القائم»:«هنگامی که لفظ قائم را گفتند، ایشان ایستادند.»
« و وضع يديه على رأسه الشريف»:«دو تا دست هایشان را روی سرشان قرار دادند.»
« وقال : اللهم عجل فرجه وسهل مخرج »:«و این گونه دعا فرمودند: اللهم عجل فرجه وسهل مخرجه .»
در کتاب «نجم الثاقب» نقل شده که مرحوم حاج میرزا حسین نوری گفته است:
«این قیام و تعظیم، خصوصاً موقعی که این لقب ذکر میشود، نه تنها سیرهی تمام فرزندان شیعه در همهی شهرها، از عرب، عجم، ترک، هند و دیلم میباشد، بلکه نزد اهل سنّت و جماعت هم همین گونه است.»
اهل سنّت هم وقتی «القائم» را میشنوند، به احترام این لقب میایستند.
حدیث چهارم:
«از مکیال المکارم» به نقل از یحیی بن فضل نوفلی می گوید :
«دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع بِبَغْدَادَ حِينَ فَرَغَ مِنْ صَلَاةِ الْعَصْر»:«در بغداد، بعد از نماز عصر ،خدمت امام کاظم علیه السلام رسیدم . »
« فَرَفَعَ يَدَيْهِ إِلَى السَّمَاءِ وَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ»:« دستشان را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود:»
«أَنْتَ اللَّهُ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِن...» و ادامه فرمودندتا به این جمله رسیدند:«أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْمَكْنُونِ الْمَخْزُونِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ الَّذِي لَا تُخَيِّبُ مَنْ سَأَلَكَ بِهِ ».
به خدا قسم دادند و اسم هایی را فرمودند.
«أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ » : «به این اسامی ترا قسم میدهم که بر محمد و آل محمد صلّی الله و آله و سلم درود فرستی.»
«أَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ الْمُنْتَقِمِ لَكَ مِنْ أَعْدَائِكَ»:«این که فرج منتقم از دشمنانت را تعجیل کنی .»
« وَ أَنْجِزْ لَهُ مَا وَعَدْتَهُ يَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَام »:«ای صاحب جلال و اکرام ! آن چه به او وعده دادهای، منجز و محقق کن .»
یحیی بن فضل که این روایت را نقل کرده، میگوید:
«قَالَ قُلْتُ مَنِ الْمَدْعُوُّ لَه»:«عرض کردم: ای موسی بن جعفر علیهالسلام! چه کسی را دعا میفرمایید؟»
« قَالَ ذَاكَ الْمَهْدِيُّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ »:« مهدی که از آل محمّد صلّی الله علیه و آله و سلم را دعا میکنم.»
« ثُمَّ قَالَ بِأَبِي الْمُنْتَدَحُ الْبَطْن»:«پدرم فدای آن کسی شود که شکم پهن است.»
« أَحْمَشُ السَّاقَيْن »:«ساقهای پایش محکم و قوی است.»
«بَعِيدٌ مَا بَيْنَ الْمَنْكِبَيْنِ »:«پدرم فدای آن کسی که شانههایش پهن است.»
«أَسْمَرُ اللَّوْنِ »:«رنگش، گندمگون است.»
«يَعْتَوِرُهُ مَعَ سُمْرَتِهِ صُفْرَةٌ مِنْ سَهَرِ اللَّيْلِ»:«ولی از بیداری شب، به زردی میزند.»
« بِأَبِي مَنْ لَيْلُهُ يَرْعَى النُّجُومَ سَاجِداً وَ رَاكِعاً»:«پدرم فدای کسی باد که شب ها بیدار است و سجده یا رکوع میکند .»
« بِأَبِي مَنْ لَا يَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِم»:«پدرم فدای کسی باد که در راه خدا، ملامت هیچ ملامتگری در او اثر نمیکند.»
«مِصْبَاحُ الدُّ جَى »:«چراغ شب است.»
« بأَبِي ْالقَائِمُ بِأَمْرِ اللَّه »:« پدرم فدای کسی که به امر خداوند قیام میکند.»
(حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام پنج نسل بعد از خودشان را دعا میفرمایند.)
لذا یکی از وظایف شیعیان در زمانی که اسم « القائم» برده می شود این است که مانند ائمه ی هدی صلواه الله علیهم اجمعین به عنوان احترام به آن حضرت بایستند و دست بر سر گزارند و به او سلام دهند و برای فرجشان دعا کنند.