به نام خداوند همه مِهر مِهروَرز
کانون بخش اندیشه ها
«أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها.»: « هشدار ! اوست فتح کننده ی دژها و منهدم کننده ی آن ها.»
«أَلا إِنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ وَهاديها.»:«هشدار! اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و رهنمای آنان.»
«أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِكُ بِكُلِّ ثارٍ لاِوْلِياءِاللَّهِ.» : «هشدار! اوست خون خواه تمامی اولیای خدا.»
«أَلا إِنَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمينَ»: «هشدار! اوست انتقام گیرنده ی از ستمکاران.»
یکی از وظایف امام عصر علیهالسلام این است که دژهای محکم و غیرقابل نفوذ را، فتح میکنند.«حصون» جمع حصن و دژ است. در روایت داریم:
«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»:
«کلمهیلا اله الا الله [که کلمهی توحید است] دژ محکم من است. کسی که وارد این دژ شود، از عذاب من در امان میماند.»
« وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي»:
«ولایت و سرپرستی علی علیهالسلام، حصن و دژ محکم من است. کسی که وارد این دژ بشود، از عذاب من در امان میماند.»
از این دو روایت معلوم میشود که حصن حصین توحید ، ولایت است . این مسأله با ماجرای امام رضا علیهالسلام در نیشابور که سر مبارک خود را از کجاوه بیرون آوردند و فرمودند:«لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي » مطابقت دارد، چرا که در ادامه فرمودند: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا ».
این نشان میدهد که ولایت و توحید با هم پیوند ناگسستنی دارند.
فاتح دژها
« أَلا إِنَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَهادِمُها»: امام عصر علیه السلام حصنها را فتح میکنند و دیوارها و دژها را از بین میبرند. این دژها میتواند دژهای فیزیکی باشد، زیرا دیگر معنی ندارد وقتی حضرت میآیند، یهود و نصاری و دشمنان اسلام در دژهای محکم خود بمانند و به حکومتشان ادامه دهند.
در ادامه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرمایند:« وَهادِمُها»: «دژها را از بین میبرند.»
همهی زمین حکومت خدا و حکومت امام زمان ارواحنا فداه میشود ،لذاحضرت مهدی علیه السلام تمام دژهای اندیشهای، فکری، اعتقادی، اقتصادی، نظامی و سیاسی را فتح می کنند، مغزها را میپرورانند و دنیا را با مطالب ذهنی یا مسایل سیاسی و اقتصادی اداره میکنند، زیرا ایشان « مَنْصُورٌ بِالرُّعْب» هستند.
ایشان یاری شده به وسیلهی رعب هستند. رعب و سیطره دردل مردم میافتد و دراین صورت خواه ناخواه اندیشهی مردم عوض میشود.
تأیید این که ایشان بر اندیشهها مسلّط می شوند و دژهای اندیشه ای را فتح و بر مرزهای فکری حکومت میکنند، این روایت است:
« إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ كَمُلَتْ بِهَا أَحْلَامَهُمْ »:
«زمانی که قائم ما قیام کند، دست خود را بر سر بندگان میگذارد، عقلهای آن ها را کانون میبخشد. حلمها و اخلاق آن ها را کامل میکند.»
از این روایت معلوم میشود که امام زمان ارواحنا فداه اگر بر اندیشهها فائق نشوند، نمیتوانند بر تنها غلبه کنند. اگر فقط بر تنها و بدنها چیره و غالب شوند، اندیشهها با ایشان نیست. نحوهی حکومت ایشان بر مردم، حکومت بر فکرها و قلبهاست، لذا اندیشهها تسلیم ایشان میشوند.
در کتاب« منتخب الاثر» باب چهلم از فصل دوم آمده است: « مردم سلطنت او را میپذیرند و ایشان بر مغزهای مردم حکومت میکنند.»
وقتی امام عصر علیه السلام تشریف می آورند، «بیست پنج باب علم را[ که انبیا و اولیا از بیست وهفت باب علم، تنها دو بابش را تا آن زمان آوردهاند.] با خود میآورند.» لذاست که ایشان مغزها را آماده می کنند و کانون می بخشند. در آن زمان عدالت گسترده می شود،زیرا مردم، تربیت شده و از نظر فکری و مغزی عدالت خواه می شوند و عدالت را میپذیرند.امام زمان علیه السلام و بر فکرها فائق میشوند. ایشان بالاترین علمها را میآورند، البته درروایات، تکنولوژی و صنعت تصریح نشده است، ولی در روایت هست که در آن هنگام وقتی که ایشان صحبت میکنند، تمام جهان صدای شان را میشنوند و ایشان را میبینند. این میتواند هم اعجاز و هم تکنولوژی باشد.
علم قضاوت طوری پیشرفت میکند که آرامش ایجاد میشود تا جایی که یک عروس، طبق جواهر را روی سرش میگذارد واز شرق عالم تا غرب عالم میرود و کسی با او کاری ندارد. پس « فاتِحُ الْحُصُونِ»، هم میتواند راجع به حصن فیزیکی و هم حصن فکری باشد. آن حضرت هر دو را فتح میکنند.
« أَلا إِنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ وَهاديها »:«هشدار! اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و رهنمای آنان.»
« أَلاإِنَّهُ الْمُدْرِكُ بِكُلِّ ثارٍ لاِوْلِياءِاللَّهِ »:«هشدار! اوست خون خواه تمامی اولیای خدا.»
«أَلا إِنَّهُ النّاصِرُ لِدينِ اللَّهِ »:« هان! همانا او یاور دین خداست.»
ایشان امر خدا را اعلان و دین خدا را غالب میکند. این عبارت « يظهر دين الحق » ترجمه ی دیگری از «أَلا إِنَّهُ الظّاهِرُ عَلَي الدِّينِ.»: است (هان! او بر تمامی ادیان چیره خواهد بود.)امام زمان علیه السلام با یاری خدا تأیید و به وسیلهی ملائکه ی خدا یاری میشوند. اسلام را بر زمین می گسترانند و خودشان سلطان زمین میشوند.
خداوند به وسیلهی ایشان، زمین را (اهل زمین را) پس ازمرگش زنده میکندکه در این باب روایات متعددی داریم.
علائم ظهور امام عصر علیه السلام
در باب مطالب مربوط به امام زمان علیه السلام، علائم ظهور بسیارمورد علاقه مردم است، چرا که مردم خسته شدهاند و به دنبال موعود مصلح هستند.
مردمی که چشم به راه آن حضرت اند، دل شان میخواهد آثاری از قیام و ظهور امام زمان ارواحناه فداه را ببینند و بشنوند، لذا وقتی که مثلاً به آن ها گفته میشود: زنها سوار بر زینهای مردها شدهاند، (مرکبهایی که مخصوص مردان است، زنان سوار می شوند.) یا زنها لباس مرد و مردها لباس زن پوشیدهاند، توجه همه جلب می شود، چرا که واقعاً امروز این مسأله خیلی اتفاق افتاده است. هم چنین است وقتی که میگویند: زنها شبیه مردها و مردها شبیه زنها شدهاند یا خروج سفیانی یا آمدن دجال، یا زمانی که مردم در غرب صحبت میکنند، شرق را می بینند و یا اگر درشرق صحبت میکنند، غرب را می بینند که امروزه این موضوع با پیشرفت تکنولوژی میسر شده است . البته اکثر بزرگان شیعه در مورد علائم ظهور چندان صحبتی نمی کردند ،زیرا ظهور امام زمان علیه السلام را مثل ساعت قیامت کسی جز خدا نمیداند. زمان ظهور را حتی خود امام زمان علیه السلام هم نمیدانند:«لَا يَعْلَمُهَا إِلَّا هُو» .
روایات دارد که هیچ کس وقت ظهور امام زمان علیه السلام را نمیداند، لذا زمان ظهور و هم چنین زمان قیامت تقدیر نشده است، چرا که ظهور امام زمان علیه السلام بغتة واقع میشود:﴿لا تَأْتيكُمْ إِلاَّ بَغْتَة ﴾ .
شباهت ظهور امام عصر علیه السلام با قیامت
بسیاری از آیات و روایات مربوط به قیامت، به ظهور امام زمان علیه السلام تأویل شده است، یعنی شباهتهایی بین قیامت و ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وجود دارد. این مسأله به ما میفهماند که زمان ظهور نیز مانند قیامت « بَغْتَة= ناگهانی» و بدون سابقه میآید، چراکه در برخی از روایات این گونه آمده است:«يُصْلِحُ اللَّهُ أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ». بر طبق روایات بین امام زمان و انبیا علیهم السلام شباهت هایی وجوددارد، همانند حضرت یوسف علیه السلام که کارش در یک شب اصلاح شد، فرج امام زمان ارواحنا فداه هم در یک شب اصلاح میشود.
دعای « اللَّهُمَّ أَصْلِحْ عَبْدَكَ وَ خَلِيفَتَك » که از امام رضا علیه السلام نقل شده و در «جمال السبوع» سیّد بن طاووس آمده است این مفهوم را میرساند که: خدایا! امر ظهورش را اصلاح کن. به همین دلیل است که مردم هر وقت امام زمان علیهالسلام را ملاقات کرده اند، آن حضرت فرمودهاند: «برای فرج من دعا کنید».
در یکی ازتشرفات ، امام عصر علیه السلام را دیدهاند که پردهی خانهی خدا را گرفته و می فرمودند:«اللَّهُمَّ أَنْجِزْ لِي مَا وَعَدْتَنِي » .
ائمهی اطهار صلوات الله علیهم اجمعین هم، برای تعجیل در امر ظهور ایشان بسیار دعا کردهاند. این نشانگر مؤثّر بودن دعاست.
اگر دعا مؤثّر است، پس ظهورامام زمان تقدیر نشده است و خداوند متعال این را به حکمت خود گذاشته است.
لذا امر ظهور حضرت مهدی ارواحنا فداه مُسلّم است، ولی علائم ظهور بدائی است، یعنی ممکن است ارادهی خدا تعلّق بگیرد که در یک شب، ظهور حضرت بدون هیچ علامتی انجام گیرد. هم چنین ممکن است که همهی علائم بیاید، ولی اراده ی خداوند تعلّق نگیرد که امام زمان ارواحنا فداه ظهور کنند.
بنابراین تکیه بر روی علائم که مثلاً حتماً یک سال دیگر با وجود این علائم ظهور واقع می شود، از لحاظ روایات و اعتقادات شیعه درست نیست.
وقت گذاران دروغ می گویند.
روایاتی داریم که ائمّه علیهم السلام فرمودهاند:
« كَذَبَ الْوَقَّاتُونَ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ لَا نُوَقِّتُ » و «لَا يُوَقَّتُ لَهُ وَقْت »:
وقت گذاران دروغ می گویند. ما وقت تعیین نمیکنیم و نه وقت تعیین میشود، لذا توقیت حرام است، زیرا زمان ظهور را کسی جز خدا نمیداند.
ممکن است آن حضرت بدون هیچ علائمی ظهور کنند و شاید همهی علائم ظهور باشد، ولی حضرت ظهور نکنند.
بزرگان روی علائم تکیه نمیکردند و روایات مربوط به علائم را کم تر میخواندند و معمولاً می گفتند: شما دعا کنید و مردم را تشویق و ترغیب کنید که امام زمانرا بشناسند و برای فرج و ظهور آن حضرت دعا کنند و حدیث
«مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً»:« کسی که بمیرد در حالی که امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت از دنیا رفته است.»
را بسیار مورد توجه قرار دهند.
علائم ظهور یا علائم آخر الزمان
نکتهی ظریف دیگر این است که بعضی از علما این علائم را بر علائم آخر الزّمان حمل کردهاند، نه علائم ظهور. آخر الزّمان یک مسئلهی نسبی است.
علائمی که در روایات است، نشان می دهد، الآن آخر الزّمان یعنی مرحلهی آخر است. ظهور امام زمان علیه السلام در ظرف آخر الزّمان واقع میشود، نه این که این علائم آخر الزّمان علائمی باشند که ظهور امام زمان علیه السلام وجوداً و عدماً موقوف بر آن ها باشد، لذا این مسئله که اگر علائم باشد، حضرت میآیند و اگر نباشد، نمیآیند، کاملاً مردود است. در زیر حدیثی درباب ظهورامام زمان علیه السلام و مسئله ی آخر الزمان نقل می گردد:
محمد بن مسلم ثقفی نقل میکند: از ابوجعفر محمّد بن علی علیهما السلام شنیدم که میفرمودند:
«الْقَائِمُ مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ»:«قائمی که از ماست، وقتی تشریف میآورند، مردم مرعوب میشوند.»
«مُؤَيَّدٌ بِالنَّصْرِ»:«تأیید شده به یاری از طرف خداست.»
«تُطْوَى لَهُ الْأَرْضُ»:«زمین برای او پیچیده میشود.»
ایشان میتوانند زمین را زود طی کنند. طیّ الارض را می توان به چیزهای متافیزیکی و فیزیکی حمل کرد. می توان گفت: وسایلی هست که طی الارض دارند، مثل هواپیما که سریع طی میکند و یا کسانی هستند که در یک لحظه، مسافت زیادی را طی می کنند. آن حضرت در ادامه فرمودند:
«وَ تَظْهَرُ لَهُ الْكُنُوزُ»:«گنجها برایامام زمان علیه السلامبیرون میآید.»
« وَ يَبْلُغُ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَ الْمَغْرِبَ»:«سلطنت و پادشاهی او به مشرق و مغرب میرسد.»
«وَ يُظْهِرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ دِينَهُ»:«و خداوند به وسیلهی او دینش را بر همهی ادیان غالب میکند.»
«وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»:«گرچه مشرکان کراهت داشته باشند.»
« فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ خَرَابٌ إِلَّا عُمِرَ»:«در زمین خرابی نمیماند، مگر این که تعمیر شود[ همه جای زمین آباد میشود].»
«وَ يَنْزِلُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ع فَيُصَلِّي خَلْفَهُ»:«و عیسی روح الله از آسمان چهارم پایین میآید و پشت سر آن حضرت نماز میخواند.»
« فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَتَى يَخْرُجُ قَائِمُكُم»:«گفتم: قائم شما کی خروج میکند؟ علائم ظهورش چیست؟»
«قَالَ إِذَا تَشَبَّهَ الرِّجَالُ بِالنِّسَاءِ وَ النِّسَاءُ بِالرِّجَالِ »:«حضرت فرمود: زمانی که مردان شبیه زنان و زنان شبیه مردان میشوند.»
«وَ اكْتَفَى الرِّجَالُ بِالرِّجَالِ وَ النِّسَاءُ بِالنِّسَاءِ وَ رَكِبَ ذَوَاتُ الْفُرُوجِ السُّرُوج»:«زمانی که زنان سوار بر اسبان شوند و به جنگ روند که کارشان نیست.»
« وَ قُبِلَتْ شَهَادَاتُ الزُّور»:« زماتی که شهادت ناحق مقبول شود.»
« وَ رُدَّتْ شَهَادَاتُ الْعَدْلِ»:«زمانی که شهادت عادل ها مردود میشود.»
« وَ اسْتَخَفَّ النَّاسُ بِالدِّمَاءِ وَ ارْتِكَابِ الزِّنَاءِ»:«مردم خون را کم میشمارند،[خون ریزی ارزان میشود.] و به ارتکاب زنا اهمیت نمیدهند.»
« وَ أَكْلِ الرِّبَا»:«موقعی که ربا حلال میشود.»
« وَ اتُّقِيَ الْأَشْرَارُ مَخَافَةَ أَلْسِنَتِهِمْ»:«زمانی که مردم از زبان آدم های بد و شرّ میترسند و از آن ها پرهیز میکنند.»
« وَ خَرَجَ السُّفْيَانِيُّ مِنَ الشَّامِ»:«زمانی که سفیانی از شام خروج کند.»
« وَ الْيَمَانِيُّ مِنَ الْيَمَنِ »:«و یمانی از یمن خروج کند.»
«وَ خُسِفَ بِالْبَيْدَاءِ »:«زمانی که زمین شکاف بزرگ و عمیقی برمیدارد.»
«وَ قُتِلَ غُلَامٌ مِنَ آلِ مُحَمَّدٍ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ »:«زمانی که غلامی از آل محمد صلوات الله علیهم الجمعین بین رکن و مقام کشته شود.»
چون بین رکن و مقام هیچ وقت جنگ و خون ریزی نمیشود، زیرا آن جا بیت الله الحرام و زمین امن است.
﴿ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنين ﴾:﴿آن جا زمینی است که همه، در امن اند.﴾
«اسْمُهُ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ النَّفْسُ الزَّكِيَّةُ »:« اسم او محمّد بن حسن، نفس زکیه است.»
«وَ جَاءَتْ صَيْحَةٌ مِنَ السَّمَاءِ بِأَنَّ الْحَقَّ فِيهِ وَ فِي شِيعَتِهِ»:« زمانی که صیحه از آسمان آمد، حق درامام زمان علیه السلام و در شیعهی آن حضرت است.»
« فَعِنْدَ ذَلِكَ خُرُوجُ قَائِمِنَا »:«آن زمان حضرت ظهور میکنند.»
درحقیقت امام علیهالسلام علائم ظهور را فرمودند. سپس خصوصیات خروج و ظهور ایشان را این گونه بیان می فرمایند:
« فَإِذَا خَرَجَ أَسْنَدَ ظَهْرَهُ إِلَى الْكَعْبَةِ »:« زمانی که خروج میکند، پشتش را به کعبه تکیه میدهد.»
«وَ اجْتَمَعَ إِلَيْهِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا »:«پس سی صد و سیزده نفر از اصحابشان دورش جمع میشوند.»
«وَ أَوَّلُ مَا يَنْطِقُ بِهِ هَذِهِ الْآيَةُ »:«اوّلین سخنی که امام زمان علیه السلام میفرمایند، این آیه است:»﴿بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين﴾ .
« ثُمَّ يَقُولُ أَنَا بَقِيَّةُ اللَّهِ فِي أَرْضِهُِ و خليفته و حجته عليكم»:« می گوید: من بقیه الله و حجّت خدا و خلیفهی خدا در روی زمین هستم.»
سپس معصوم علیه السلام میفرمایند:
« لَا يُسَلِّمُ عَلَيْهِ مُسَلِّمٌ إِلَّا قَال»:« کسی بر او سلام نمیکند، مگر با این واژه :»« السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ »
« فَإِذَا اجْتَمَعَ إِلَيْهِ الْعِقْد»:« زمانی که این گروه به هم پیوسته جمع شدند.»
«وَ هُوَ عَشَرَةُ آلَافِ رَجُل»:« این لشکریان مخصوص حضرت که- ده هزار نفر هستند- جمع شدند.»
« فَلَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ مَعْبُودٌ دُونَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ »:« غیر از خدا در زمین معبودی نمیماند و کسی را عبادت نمیکنند.»
«ِ منْ صَنَمٍ وَ غَيْرِهِ»:«از بت و کسانی که شریک خدا قرار دادهاند،»
« إِلَّا وَقَعَتْ فِيهِ نَارٌ فَاحْتَرَق »:«آتش میآید و همهی آن ها را میسوزاند و از بین میبرد.»
«وَ ذَلِكَ بَعْدَ غَيْبَةٍ طَوِيلَة»:«این خروج و علائم، بعد از غیبتی طولانی است .»
« لِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يُطِيعُهُ بِالْغَيْبِ وَ يُؤْمِنُ بِهِ » : «برای این که خدا مردم را امتحان کند که مطیع و غیرمطیع چه کسانی هستند؟»
حاکم اندیشه ها
در جمله ی
« أَلا إِنَّهُ غالِبُ كُلِّ قَبيلَةٍ مِنْ أَهْلِ الشِّرْكِ وَهاديها. » :«هشدار ! اوست چیره بر تمامی قبایل مشرکان و رهنمای آنان.»
دو نکته وجود دارد:
نکته ی اول اینکه « چیره » و « غالب » به دو معنی است :
الف. چیرگی فیزیکی؛
مثل پادشاهان که معمولاًدارای غلبه ی فیزیکی هستند و بر مردم و بدن های آنان و زندگی شان چیره اند.
ب. چیرگی متافیزیکی؛
چیرگی متافیزیکی مثل پدران و مادران واساتید که بر ما چیرگی و غلبه ی معنوی و روحی دارند. ممکن است آن ها دستشان از دنیا کوتاه شده باشد و در حال حاضر بر ما چیرگی فیزیکی نداشته باشند، اما چیرگی معنوی دارند، چراکه تعلیماتشان و مطالبی که گفته اند بر ما احاطه دارد .
نکته ی دوم اینکه اغلب کسانی که چیره و غالب هستند ، در موردشان صحبت هدایت و راهنمایی نیست، زیرا چیرگی با هدایت و راهنمایی کمی حالت تناقض دارد. وقتی کسی چیره است ، حالت قهر و غلبه دارد.
اما پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و سلم در مورد امام زمان علیه السلام می فرمایند که وقتی آن حضرت تشریف می آورند، همه ی مردم راهدایت و به اسلام دعوت می کنند « وَ هاديها » و در نهایت بامعاندان خواهند جنگید؛ نه این که از ابتدا همه را از دم تیغ و شمشیر بگذرانند.
در زیارت آل یس آمده است:« السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَةُ الْوَاسِعَة»
رحمت امام زمان علیه السلام فراگیر است وهمین رحمت باعث غلبه ی ایشان می شود،چراکه ائمه سلام الله علیهم اجمعین مظهر تمام نمای صفات جمال و جلال خداوند هستند. یکی از صفات جمال خداونداین گونه بیان شده است:«يَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَه» : « ای کسی که غضبش بعد از رحمت اوست.»
اول رحمت وسپس غضب اوست. اصل بر این است که رحمت می کند و به خاطر دوام امواج خروشان رحمت، غضب می کند. در واقع علت غضبش این است که مزاحمین رحمت را کنار بزند. از طرفی توحید و شرک، در مقابل اهل شرک و اهل توحیدند ودرحقیقت متناقض اند.
انسان ها یا مشرک یا موّحدند و یا مقدار ی از شرک یا توحید را دارند، ولی در آن جایی که توحید دارند ، مشرک نیستند ودر جایی که مشرک اند، توحید ندارند.
توحید، خدا پرستی و یگانه پرستی در فطرت مردم، از آن زمانی که آفریده شده اند وجود دارد . روایات زیادی در کتب حدیثی در این مورد وجود دارد:
« إذَا قَامَ الْقَائِمُ لَا يَبْقَى أَرْضٌ إِلَّا نُودِيَ فِيهَا شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ »:
« زمان قائم در زمین نقطه ای باقی نمی ماند، مگر این که در آن جا، ندا به توحید و رسالت داده می شود.»
خداوند در قرآن کریم می فرماید:﴿ وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ ا لذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُون﴾
عِبادِيَ الصَّالِحُون کسانی هستند که برای خدا کار می کنند و وارث زمین می شوند. عباد صالح افرادی موحد و پرچم دار توحید هستند، لذا مهم ترین نکته در حکومت امام زمان علیه السلام ، این است که اصحاب ، موحد تربیت می شوند.
پایه ی حکومت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف این است که غیر از خدا، کسی را عبادت نکنند و مردم موّحد و خدا پرست باشند.